• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وَیکَأَنَّ‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وَیکَأَنَّ‌: (وَيْكَأَنَّ اللَّهَ)
وَیکَأَنَّ‌: اين كلمه به هنگام ندامت و پشيمانى يا در موقع تعجّب و شگفتى و يا به وقت حسرت و افسوس به كار مى‌رود.
مثلا در معناى اين كلمه گفته مى‌شود: واى بر ما، به خطاى خود پى برديم. يا چه اندازه به حقيقت نزديک است و يا اين‌كه گفته شود: آيا نمى‌بينى يا نمى‌دانى‌؟ (كلمه تنبيه).
بعضى گفته‌اند «وى» بايد جدا نوشته شود.
بعضى معتقدند كه اين كلمه مركب است از «ويک و أن» و كلمه «ويک» در اصل «ويلک» بوده كه لام آن حذف و كاف خطاب به آن متصل شده است.
به معنى «واى بر تو، بدان كه...» مى‌باشد.
معمولا كلمه «كأنّ‌» براى تشبيه چيزى است به چيزى است.
ولى در آيه مورد بحث در معناى تشبيه به كار نرفته تا با شک و ترديد مناسبت داشته باشد، بلكه قائم‌مقام تحقيق است و عارى از هرگونه شک و ترديد.



به موردی از کاربرد وَیکَأَنَّ‌ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - وَیکَأَنَّ‌ (آیه ۸۲ سوره قصص)

(وَ أَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَ يَقْدِرُ لَوْلَا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ)
(و آن‌ها كه ديروز آرزو مى‌كردند به جاى او باشند بامدادان هنگامى كه اين صحنه را ديدند گفتند: «واى بر ما! گويى خدا روزى را بر هركس از بندگانش بخواهد وسعت مى‌بخشد يا تنگ مى‌گيرد. اگر خدا بر ما منّت ننهاده بود، ما را نيز در زمين فرو مى‌برد. اى واى! گويى کافران هرگز رستگار نمى‌شوند.»)

۱.۲ - وَیکَأَنَّ‌ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: مى‌گويند كلمه وى كلمه‌اى است كه در هنگام اظهار ندامت استعمال مى‌شود و بسا هم مى‌شود كه در مورد تعجب به كار مى‌رود و هر دو معنا با آیه شريفه مى‌سازد، هر چند كه معناى اول زودتر به ذهن مى‌رسد.
(وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ)- در اين جمله همان كسانى كه ديروز آرزو مى‌كردند اى كاش به جاى قارون بودند، بعد از خسف قارون، اعتراف كرده‌اند به اين‌كه آن‌چه قارون ادعا مى‌كرد و ايشان تصديقش مى‌كردند، باطل بوده و وسعت و تنگى رزق به مشيت خدا است، نه به قوت و جمعيت و داشتن نبوغ فكرى در اداره زندگى.
معمولا كلمه كان براى تشبيه چيزى است به چيزى، مى‌گوييم: فلانى كانه شير است، يعنى مثل اوست در شجاعت، ولى مقام در آيه مورد بحث مقام تحقيق است نه تشبيه، تا با شک و ترديد مناسبت داشته باشد، لذا كلمه كان در اين آيه براى تشبيه نيست، بلكه گويندگان اين سخن، كلمه مذكور را به اين منظور آورده‌اند كه بفهمانند همين الآن ابتداء و اولين لحظه‌اى است كه ما، در سخن قارون دچار ترديد شديم، با اين‌كه قبلا او را تصديق كرده بوديم و به كار بردن كلمه كان به اين منظور شايع است.

۱. قصص/سوره۲۸، آیه۸۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۸۸.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ص۴۶۶.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۶، ص۱۶۹.    
۵. قصص/سوره۲۸، آیه۸۲.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۹۵.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۱۸.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۸۱.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۲۳۹.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۴۱۸.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وَیکَأَنَّ‌»، ج۴، ص۷۵۱.


رده‌های این صفحه : لغات سوره قصص | لغات قرآن




جعبه ابزار