وَرِث (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَرِث:
(وَ وَرِثَ سُلَيْمٰانُ) وَرِث: از ماده
«ارث و وراثت» به معنى هرچيزى (اعم از مادى يا معنوى) كه مرده براى بازماندگانش باقى بگذارد.
در لغت به معنى «تمليک» آمده است.
پس منحصر به انتقال مالى از ميّت به بازماندگانش، نمىباشد.
در آيه آمده است كه
«سليمان وارث داود شد»
(وَ وَرِثَ سُلَيْمٰانُ دٰاوُدَ) در اينكه منظور از «ارث» در اينجا
ارث چهچيزى است؟ در ميان مفسران گفتگو بسيار است:
بعضى آن را منحصر به ميراث
علم و دانش دانستهاند، چرا كه به پندار آنها پيامبران ارثى از اموال خود نمىگذارند.
بعضى ديگر منحصرا ميراث مال و حكومت را ذكر كردهاند، چراكه اين كلمه قبل از هر چيز، آن مفهوم را به ذهن تداعى مىكند.
بعضى علم سخن گفتن با پرندگان را (منطق الطير) گفتهاند.
ولى با توجه به اينكه آيه مطلق است و در جملههاى بعد هم سخن از علم به ميان آمده و هم از تمام مواهب، دليلى ندارد كه مفهوم
آیه را محدود كنيم، بنابراين
سلیمان وارث همه مواهب پدرش داود شد.
به موردی از کاربرد
وَرِث در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ وَرِثَ سُلَيْمَانُ دَاوُودَ وَ قَالَ يَا أَيُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنَا مَنطِقَ الطَّيْرِ وَ أُوتِينَا مِن كُلِّ شَيْءٍ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبِينُ) (و سليمان وارث داود شد و گفت: «اى مردم! زبان پرندگان به ما تعليم داده شده و از هر چيز به ما عطا گرديده به
یقین؛ اين فضيلت آشكارى است.»)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: يعنى سليمان مال و ملک را از داوود ارث برد. اينكه بعضى از مفسرين گفتهاند:
مراد از اين ارث، ارث بردن
نبوت و علم است، صحيح نيست، براى اينكه نبوت ارثى نيست، چون قابل انتقال نيست و اما علم، هر چند با نوعى عنايت و مجاز مىتوان گفت كه قابل انتقال است- نه حقيقتا- براى اينكه استاد، علم را از خود به شاگرد انتقال نمىدهد و گرنه بايد ديگر خودش علم نداشته باشد ليكن اين انتقال مجازى هم، در علم فكرى است، كه با درس خواندن به دست مىآيد و علمى كه انبياء اختصاص به آن داده شدهاند، از مقوله درس خواندن نيست، بلكه كرامتى است از
خدا به ايشان، كه دست فكر و ممارست بدان نمىرسد، ممكن است با همان عنايت و مجازگويى بگوييم فلان مرد عادى علم را از پيغمبرى ارث برده، يعنى آن پيغمبر وى را تعليم داده، ولى نمىشود گفت: فلان پيغمبر علم خود را از پيغمبر ديگر يا از غير پيغمبر ارث برده است.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وَرِث»، ج۴، ص۶۴۳.