وَحْش (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَحْش (به فتح واو و سکون حاء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای خوف و ترس است. موارد زيادى از این واژه در
نهج البلاغه آمده است.
وَحْش،
به معنای خوف و ترس آمده است.
موارد زيادى از آن در «نهج» آمده است، درباره
اموات فرموده:
«أَوْحَشوا ما كَانوا يوطِنونَ، وَأَوْطَنوا ما كانوا يوحِشونَ»«محل وحشت يافتند آنجا كه
وطن كرده بودند و وطن گزيدند قبرى را كه از آن وحشت داشتند.»
(شرحهای خطبه:
)گويند: «اوحش الارض: وجدها وحشة»
إستيحاش به معنای وحشت كردن چنان كه فرموده:
«أَيُّهَا النَّاسُ، لاَ تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَىُ لِقِلَّةِ أَهْلِهِ» «مردم در راه
هدایت از كمى اهل آن نترسيد.»
(شرحهای خطبه:
)، خطاب به اهل قبور فرمود:
«يَا أَهْلَ الدِّيَارِ الْمُوحِشَةِ» «اى اهل ديار وحشت آور.»
(شرحهای خطبه:
) وحشى مقابل اهلى است، در وصف خداى تعالى فرموده:
«يَعْلَمُ عَجِيجَ الْوُحُوشِ فِي الْفَلَوَاتِ، وَمَعاصِيَ الْعِبَادِ فِي الْخَلَوَاتِ»«(
خداوند) از صداى نعره حيوانات وحشى در كوهها و بيابانها، گناه و
معصیت بندگان در خلوتگاهها...»
(شرحهای خطبه:
)
موارد زيادى از آن در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وحش»، ج۲، ص۱۱۲۴.