وَجْه (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَجْه (به فتح واو و سکون جیم) از
واژگان نهج البلاغه به معنای چهره است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند:
جِهَة (به کسر جیم و فتح هاء) به معنای
جانب و طرف،
وِجْهَة (به فتح واو و سکون جیم) به معنای آن است كه
انسان به آن رو مىكند. مواردى از آن واژه در
نهجالبلاغه آمده است.
وَجْه به معنای چهره، روى و صورت است.
راغب در
مفردات گويد: وجه در اصل چهره و صورت است و چون اوّلين چيزى است كه با
انسان روبروى مىشود و نيز از همه اعضاء بدن اشرف است لذا به معنى روى هر چيز، اشرف هر چيز، اوّل هر چيز به كار رفته است.
و نيز در
مصباح و
صحاح و
قاموس تصريح شده كه وجه به معنى
ذات و
نفس شىء آيد.
گاهى از آن رضايت و گاهى طرف و غير آن اراده مىشود، آنجا كه
حضرت علی (علیهالسلام) فرموده:
«هذَا مَا أَمَرَ بِهِ عَبْدُ اللهِ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِب أمِيرُالْمُؤْمِنِينَ فِي مَالِهِ، ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللهِ» «منظور رضايت
خدا و توجّه او به بنده است.»
(شرحهای خطبه:
) و آنجا كه فرموده:
«وَلْتَكُنْ مُقَاتَلَتُكُمْ مِنْ وَجْهٍ وَاحِدٍ» «هميشه با
دشمن از يك سو ... بجنگيد.»
(شرحهای خطبه:
) منظور از وجه طرف است.
جِهَة به معنای
جانب، طرف و هر محلى كه به آن رو كردهاى است و جمع آن جهات است، چنانكه فرموده: «الْعَدْلُ يَضَعُ الاُْمُورَ مَوَاضِعَهَا، و الْجُودُ يُخْرِجُهَا عَنْ جِهَتِهَا»
«
عدالت كارها را در محل خود قرار مىدهد ولى
جود و
بذل آنها را از جهت و طرف خود بيرون مىكند.»
(شرحهای خطبه:
)
وِجْهَة (مثل
قبله) به معنای آن است كه انسان به آن رو مىكند. چنانكه فرموده: «فَجَازُوا عَنْ وِجْهَتِهِمْ، وَ نَكَصُوا عَلَى أَعْقَابِهِمْ،»
«آنها كه با
معاویه به
صفّین آمدند از جهت قصد خود
تجاوز كردند (قصد
حق داشتند) به
باطل ميل كردند و به عقب برگشتند.»
(شرحهای خطبه:
) «وجيه» خوب و پسنديده است.
مواردى از آن در
نهجالبلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «وجه»، ج۲، ص۱۱۲۳.