نماز از نگاه علما
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در
دین اسلام اهمیت زیادی به
نماز و ارتباط پیوسته با
پروردگار عالم داده شده است؛ از این روست که علماء ربانی و اولیاء خدا به هنگام نماز، چه
نمازهای واجب و چه
نمازهای مستحب خصوصاً
نماز شب، دست از همه تعلقات دنیوی شسته و خود را برای اقامه نماز و صحبت با خالق بینیاز آماده میکردند، گو اینکه به مهیمانی شخص کریمی میروند.
ارتباط با خالق هستی و سر بر آستان دوست فرود آوردن به حدی برای تکامل این موجود خاکی ضروری دانسته شده که بر هر فرد
مسلمان واجب گردیده، در شبانهروز پنج مرتبه خود را از تمّنیات
دنیا خالص گردانده، در محضر پروردگار خویش سر بر
سجده گذارد و اظهار
خشوع و
بندگی نماید. در آن حال است که این موجود فقیر اجازه تشرف به محضر غنی مطلق را یافته و با او به
راز و نیاز و مناجات میپردازد.
متون
دین سرشار از عباراتی است که در آن نماز و مناجات با پروردگار از عالیترین جلوههای
عبودیت، پلکان ترقی و ستون دین و... شمرده شده است. به عنوان نمونه به برخی از این عبارات اشاره میکنیم.
نماز پلکان ترقی و عروج انسان
مؤمن است. «الصلوة معراج المؤمن» (
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)) (این روایت را امام خمینی به نقل از کتاب اعتقادات علامه مجلسی ص۲۹ در کتاب آداب الصلوة آورده که منبع اصلی آن یافت نشد و در منابع اصلی دیگر هم این روایت یافت نشد
)
نماز داروی
نسیان و وسیله ذکر خداوند است. «اقم الصلوة لذکری»
نماز پایه و ستون دین است «و هی عمود دینکم» (
امام صادق (علیهالسّلام))
نماز، اهرم
استعانت در غمها و مشکلات است. خداوند در قرآن میفرماید: «و استعینوا بالصبر و الصلوة؛
از صبر و نماز در مشکلات کمک بگیرید و بر آنها پیروز شوید». نماز نور چشم پیامبر عزیز
اسلام است. «قرة عینی فی الصلوة» (رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم))
نماز کلید
بهشت است «الصلوة مفتاح الجنة» (رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم))
نماز وسیله سنجش مردم است «الصلوة میزان» (رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم))
در
احادیث، نماز به نهری تشبیه شده که انسان روزی پنج بار خود را در آن شستشو میکند و دیگر چرکی باقی نمیماند.
امام باقر (علیهالسّلام)
نماز داروی
تکبر است. «و الصلوة تنزیها عن الکبر»
حضرت علی (علیهالسّلام) فرمودند، خداوند نماز را
واجب کرد تا انسان را از
کبر، دور سازد. نماز وسیله تشکر از خداوند بر نعمتهای اوست. «فصل لربک و انحر»
خداوند به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) خطاب نمود که به شکرانه نعمت
کوثر حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) که به تو عطا کردیم به درگاه ما نماز بگذار و در راه خدا
قربانی کن. نماز انسان را از بدیها و زشتیها باز میدارد. «ان الصلوة تنهی عن الفحشاء و المنکر»
و نماز مرز بین
عبودیت پروردگار و عبودیت
شیطان است. «بین العبد و الکفر ترک الصلوة»
(رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم)) .
از این روست که علماء ربانی و اولیاء خدا به هنگام نماز، چه نمازهای واجب و چه نمازهای مستحب خصوصاً نماز شب، دست از همه تعلقات دنیوی شسته و خود را برای اقامه نماز و صحبت با خالق بینیاز آماده میکردند، گو اینکه به مهیمانی شخص کریمی میروند؛ لذا به فرموده
قرآن کریم نماز برای اولیاءخدا و خاشعین در محضر حق امری شیرین و آسان است «وانها لکبیره الا علی الخاشعین»
آنها با ایمان به کلام پروردگارشان که فرمود: «اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان؛
زمانی که بندگان من مرا میخوانند پس من به آنها نزدیک هستم و
دعا و خواهش آنها را زمانی که مرا میخوانند اجابت میکنم»، چون عبدی ذلیل همواره خود را در محضر حق حاضر دانسته و با او به مناجات و راز و نیاز میپردازند و جز او کسی را لایق استعانت و عرض
حاجت نمیدانند.
حضرت
امام خمینی (رحمةاللهعلیه):... باید دانست که چون حقیقت نماز عروج به
مقام قرب و وصول به
مقام حضور حق جل و علا است، برای وصول به این مقصد بزرگ و غایت قصوی طهاراتی لازم است که ماورای این
طهارت (ظاهری) است...
آیت الحق
ملاحسینقلی همدانی (رحمةاللهعلیه):... شروع به نماز کن با قلب پاک از
حقد و
حسد و غل و غش
مسلمان و لباس و فرش و مکان نمازت باید
مباح باشد... و بایست به نماز به (گونه) ایستادن بنده در حضور مولای جلیل، باگردن کج وقلب خاضع و خاشع و بعد از فریضه صبح هفتاد مرتبه استغفار و صد کلمهی طیبهی توحید و دعای صباح مشهور را بخوان و تسبیح سیده نساء را بعد از فریضه ترک مکن.
آیتالله قاضی (رحمةاللهعلیه): شما را سفارش میکنم به اینکه نمازهایتان را در بهترین و با فضلیتترین اوقات آنها بجا آورید و آن نمازها با
نوافل ۵۱ رکعت است، پس اگر نتوانستید، ۴۴ رکعت بخوانید و اگر مشغلههای دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید حداقل نماز اوابین را بخوانید. (نماز اهل انابه و توبه، هشت رکعت هنگام زوال)
آیتالله العظمی بهاء الدینی (رحمةاللهعلیه): «اگر میخواهید برکاتی نصیبتان شود نماز اول وقت بخوانید.»
آیتالله بهجت (حفظه الله):... احساس لذت در نماز یک سری مقدمات خارج از نماز دارد و یکسری مقدمات در خود نماز. آنچه که قبل از نماز و در خارج نماز بایستی مورد ملاحضه شود و عمل شود، این است که انسان گناه نکند، قلب را سیاه نکند، دل را تیره نکند، معصیت
روح را مکدر میکند، نورانیت دل را میبرد؛ و اما هنگام خود نماز انسان بایستی زنجیر و سیمی دور خودش بکشد تا غیر خدا داخل نشود، بایستی فکرش را از غیر خدا منصرف کند، البته اگر به طور غیر اختیاری توجهش به جائی رفت که هیچ، اما به محض التفات پیدا کردن بایستی قلبش را از غیر خدا منصرف کند.
آیتالله اراکی (رحمةاللهعلیه): آیتالله اراکی و آیتالله بهجت در جواب این سؤال که برای اِزدیاد محبت به حضرت حق و
ولی عصر (عجّلاللهفرجهالشریف) چه کنیم؟ مرقوم فرمودند:
گناه نکنید و
نماز اول وقت بخوانید.
اهمیت به نماز در سیره عملی علما نمودها و ظهورهای متعددی داشته است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
حجت الاسلام انصاری میگوید: امام در روزهای آخر عمرشان میخواستند بخوابند به من فرمودند: اگر خوابیدم برای اول وقت نماز صدایم بزن گفتم: چشم دیدم اول وقت شد و امام خوابیدهاند حیفم آمد صدایشان بزنم ـ عمل جراحی، سرم به دست، گفتم صدایشان نزنم بهتر است. چند دقیقهای از
اذان گذشت و امام چشمهایشان را باز کردند. گفتند: وقت شده؟ گفتم: بله امام فرمودند: چرا صدایم نزدی؟ گفتم: ده دقیقه بیشتر وقت نگذشته است. گفتند: مگر من به شما نگفتم ـ امام سپس فرزندش را صدا زدند که «احمد بیا» و فرمودند: ناراحتم، از اول عمرم تا حالا نمازم را اول وقت خواندهام چرا الان که پایم لبگور است، ده دقیقه تاخیر افتد.
همچنین فرزند امام نقل کردند: شبی که از پاریس عازم ایران بودیم، امام در هواپیما برای
نماز شب برخاستند و چنان میگریستند که خدمه ارفرانس، تعجب کرده بودند و شنیدم که پرسیده بودند، آیا امام از چیزی ناراحت است؟ من گفتم: که کار هر شب امام است.
همچنین شهید محراب
آیتالله صدوقی نقل کردند: «ما مسافرتهایی با امام کردهایم، در مسافرت
مشهد یک
اخلاق پدرانهای نسبت به ما مبذول میداشتند. وقتی از ارض اقدس برمیگشتیم در بین راه روسها برای بازرسی جلوی ما را گرفتندـ درآن زمان قسمتهایی از ایران زیر نظر دولتهای
شوروی و
آمریکا و
انگلستان بودـ همگی پیاده میشدیم و چون امام از اول تکلیف، مراقب نماز شب بودند و این عمل صد در صد از ایشان ترک نشده، بعد از پیاده شدن خواستند نماز شب بخوانند. آنجا وسط بیابان بود، آبی وجود نداشت یک وقت نگاه کردیم که آبی جاری شد ایشان آستین بالا زد و
وضو گرفت. بعداً نفهمیدیم که تا ایشان نمازش تمام شد آب بود یا نبود. به هر حال ما در آن سفر چنین کرامتی از ایشان دیدیم.»
مؤلف کتاب «
حیوة الاسلام» مینویسد: «
آخوند در دو وقت صبح و مغرب، نماز به جماعت میگذارد الا در
ماه مبارک رمضان که هر سه وقت نماز را به جماعت ادا مینمود و نوافل شبانه روزی از آن جناب فوت نمیشد، لکن نه صرف
ادای تکلیف باشد بلکه روح جذبه حق از عباداتش هویدا بود»
علامه امینی (رحمةاللهعلیه) مدت سه شب در
حرم امام رضا (علیه
السّلام) بود و هر شب هزار
رکعت نماز میخواند به او گفتند: شما خسته نمیشوید؟ فرمود: مگر ماهی از شنا خسته میشود که من از نماز خسته شوم؟!
ایشان در هنگام مرگ
وصیت کردند که: «تمام نمازهای مرا که در طول عمرم خواندهام به نیابت از من دوباره بخوانید.» وقتی از علت آن سؤال کردند، اینطور جواب فرمودند: «من علاقهمند به نماز و عاشق راز و نیاز با خدا بودم و از آن لذت فراوان میبردم و همیشه قبل از رسیدن وقت نماز برای آن لحظه شماری میکردم. به همین دلیل شاید نمازهای من صد در صد خالص برای خدا نبوده و لذت روحی خودم در بجا آوردن آنها نقش داشته و نمازی که یک درصد هم برای غیر خدا باشد، شایسته درگاه خدا نیست.»
ایشان هرگاه در فهم و حل مسالهای در میماندند، بر میخاست و وضو میگرفت و به سوی
مسجد جامع میرفت. در آنجا نماز میخواند و به درگاه خدا برای حل مشکل
دعا میکرد و فهم و حل آن مسئله برایش آسان میشد.
در یادداشتهای ایشان آمده است: «هنگامی که در
قم سکونت کردم (۱۳۴۳) صبحها در
حرم حضرت معصومه (
سلاماللهعلیها) اقامه
نماز جماعت نمیشد و من تنها کسی بودم که این سنت را در آنجا رواج دادم و از شصت سال پیش به این طرف صبح زود و پیش از باز شدن درهای حرم مطهر و زودتر از دیگران میرفتم و منتظر میایستادم. در زمستانها بیلچهای کوچک به دست میگرفتم و راه خود را به طرف صحن باز میکردم تا خود را به حرم برسانم. در آغاز خود به تنهائی نماز میخواندم. تا پس از مدتی یک نفر به من اقتدا کرد و پس از آن افراد دیگر هم آمدند و به این ترتیب نماز جماعت را در حرم آغاز کردم»
همچنین در
وصیتنامه ایشان آمده است: «سجادهای که هفتاد سال بر روی آن نماز شب بجا آوردهام و تسبیحی از
تربت امام حسین (علیه
السّلام) که با آن در سحرها به عدد دانههایش
استغفار کردهام با من دفن شود.»
علامه طباطبائی (رحمةاللهعلیه) فرمودند: چون به
نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم گاهی به محضرمرحوم قاضی شرفیاب میشدم. تا اینکه یک روز در مدرسهای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آنجا عبور میکردندـ چون به من رسیدند دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: «ای فرزند!
دنیا میخواهی نماز شب بخوان،
آخرت میخواهی نماز شب بخوان»
«آقا احمد نواده
وحید بهبهانی در کتاب «
مرآت الاحوال» مینویسد: از بعضی ثقات شنیدم که آخوند ملامحمد تقی نقل کرده که در شبی از شبها بعد از نماز و
تهجد و گریه و زاری به درگاه قادر متعال خود را به حالتی دیدم که دانستم هر چه از درگاه احدیت مسالت کنم، البته به اجابت مقرون و عنایت خواهد شد و فکر میکردم که چه از خدا بخواهم، امر دنیوی یا اخروی؟ که ناگاه صدای گریه محمد باقر (
مجلسی دوم) از گهواره بلند شد؛ من گفتم: الهی به حق محمد (صلیاللهعلیهوآله
وسلّم) و آل محمد (علیه
السّلام) این طفل را مروج دین و ناشر احکام سید المرسلین گردان و موفق کن اورا به توفیقات بی نهایت خود. سپس آقا احمد میگوید: و
مسلم است که این خوارق عادات که از آن بزرگوار به ظهور رسیده، نیست مگر از دعای چنین بزرگواری».
آیتالله حسینی همدانی (نجفی) نقل فرمودند: «خواندن نماز شب و اهل تهجد و
شبزندهداری بودن از شرائط اولیه شرکت در درس آقای
نائینی بود... ایشان در اواخر عمر مریض شدند، ولی در عین حال، دو ساعت به اذان صبح بیدار و مشغول نماز و تهجد میشدند و معمولاً بلند بلند گریه میکردند و راز و نیاز داشتند»
حجتالاسلام راشد یزدی اینطور نقل کردند: «موقعی که در
ایرانشهر در محضر
آیتالله خامنهای در تبعید بودم روزی عدهای علما از قم برای ملاقات ایشان آمده بودند. وقت نماز همه برای اقامه نماز جماعت به امامت معظم له آماده شدند. همانطور که نماز جماعت برپا بود ناگهان بزغالهای وارد اتاق شد و شروع کرد به این طرف و آن طرف پریدن و در آخر سجاده یکی از نمازگزران را برداشت و با خود برد. چند نفر از نمازگزاران به کلی آرامششان به هم خورد و خندیدند که یکی از آنها من بودم و از خنده ما دیگران نیز به غیر از حضرت آیتالله خامنهای خندیدند، ولی آقا نمازشان را بدون هیچگونه حرکت اضافی به پایان رساندند. بعد از نماز از آقا پرسیدم که شما چطور توانستید نمازتان را ادامه دهید؟ آقا فرمودند: در مورد چی؟ عرض کردم: به خاطر بزغالهای که وارد اتاق شده بود. آقا فرمودند: ذرهای از این جریان را متوجه نشدم.»
این بود، قطرهای از دریای بی کران جلوههای
عبادت و نیاز آنها که مقام لقاء پروردگار خویش را آرزو کرده و علم را مقدمه برای عمل و عمل را پلکان صعود به محضر بینیاز مطلق قرار دادهاند.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نماز»، تاریخ بازیابی۹۷/۲/۳۰.