نقش کوفیان در شهادت امام حسین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
از آنجا که اهالی
کوفه به
امام حسین (علیهالسّلام) نامه نوشتند و سپس از
امام حمایت نکردند برخی شبهه کردند که این افراد
شیعه هستند و این شیعیان در واقع امام حسین (
علیه
السّلام) را
شهید کردند. در این مقاله به بررسی این شبهه میپردازیم.
در رابطه با این شبهه که شیعیان قاتل
امام حسین (علیهالسّلام) بود پاسخهای متعددی داده شده که از جمله آنها تفاوت مفهوم
شیعه در صدر
اسلام با مفهوم آن در عصر
حاضر است. در ادامه این تفاوت را توضیح میدهیم.
ابنتیمیه متوفای ۷۲۸ در
منهاج السنه در این باره مینویسد:
وکانت الشیعة اصحاب علی یقدمون
علیه ابا بکر وعمر وانما کان النزاع فی تقدمه علی عثمان....
در صدر
اسلام شیعه به کسی گفته میشده است که ابوبکر و عمر را بر امیرمؤمنان (
علیه
السّلام) برتری میدادند؛ اما تنها اختلاف درباره عثمان بود و آنها امیرمؤمنان (
علیه
السّلام) را از عثمان برتر میدانستند.
و
ابنحجر عسقلانی متوفای ۸۵۲ نیز تصریح میکند:
والتشیع محبة علی وتقدیمه علی الصحابة فمن قدمه علی ابیبکر وعمر فهو غال فی تشیعه ویطلق
علیه رافضی والا فشیعی فان اضاف الی ذلک السب او التصریح بالبغض فغال فی الرفض وان اعتقد الرجعة الی الدنیا فاشد فی الغلو.
شیعیان کسانی هستند که
امیرمؤمنان (علیهالسّلام) را دوست دارند و او را بر سایر
صحابه مقدم میکنند؛ اما اگر بر
ابوبکر و
عمر مقدم بدانند، شیعه به حساب نمیآیند؛ بلکه باید به او شیعه غالی و رافضی گفت.
بنابر این تعریف، مراد از شیعیانی که قاتل امام حسین (
علیه
السّلام)، شیعیان دوازده امامی نبودند بلکه همان اکثریت
اهلسنت بودند که معتقد به محبت علی (
علیه
السّلام) و تقدیم ابوبکر و عمر بر آن
حضرت بودند!!
طبق منابع اهل سنت قاتل امام (
علیه
السّلام)،
یزید بن معاویه (لعنةاللهعلیهما) است: (به عنوان نمونه):
قال ابن الاثیر المتوفی ۶۳۰: اما قتلی الحسین فانه اشار علی یزید بقتله او قتلی فاخترت قتله
قال الذهبی المتوفی ۷۴۸: قلتُ: ولما فعل یزید باهل المدینة ما فعل، وقتل الحسین واخوته وآله
قال ابن کثیر الدمشقی المتوفی ۷۷۴: انه قتل الحسین واصحابه علی یدی عبید الله بن زیاد
طبق روایاتی که در برخی از مقاتل آمده است، امام حسین (
علیه
السّلام) به دشمنان خود که در
کربلا حاضر بودهاند «شیعیان
آل ابیسفیان» اطلاق کرده است: خوارزمی مینویسد: فصاح بهم: وَیْحَکُمْ، یا شیعَةَ آلِ ابیسُفْیانَ! اِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دینٌ، وَکُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَکُونُوا اَحْراراً فی دُنْیاکُمْ هذِهِ
در برخی از کتب اهل سنت آمده که قاتلین امام حسین (
علیه
السّلام) نواصب بودند که بغض و کینه
حضرت علی (
علیه
السّلام) را به دل داشتند و فریاد زدند که ما تو را به خاطر دشمنی با پدرت میکشیم: . فقالوا له: انا نقتلک بغضا لابیک!
از پاسخهایی که وهابیون را زمینگیر کرده
حضور صحابه در سپاه
عمر سعد بوده که طبق منابع اهل سنت در میان کسانی که نامه به امام حسین (
علیه
السّلام) نوشتند و در سپاه یزید در کربلا شرکت داشتند، تعدادی از صحابه به چشم میخورد که اگر چنان که اینها
شیعه بودند پس ثابت میشوند در میان
صحابه هم کسانی بودند که از شیعیان علی (
علیه
السّلام) بودند و اگر چنان که اینها دشمن
اهلبیت بودند پس ثابت میشود که در میان صحابه دشمنان اهل و نواصب هم بودند و این پایه اعتقادی وهابیون و اهل سنت را مبنی بر
عدالت تمام صحابه و اهل بهشت بودن آنان را متزلزل میکند.
ابوحامد غزالی، دانشمند نامدار اهل سنت تصریح میکند که واعظان نباید مقتل امام حسین (
علیه
السّلام) را برای مردم بخوانند؛ زیرا باعث میشود که مردم از مشاجره و نزاع میان صحابه آگاه شوند و آگاهی از این قضیه سبب میشود که آنها نسبت به صحابه بدبین شوند؛
ابنحجر مکی مینویسد: قال الغزالی وغیره ویحرم علی الواعظ وغیره روایة مقتل الحسین وحکایاته وما جری بین الصحابة من التشاجر والتخاصم فانه یهیج علی بغض الصحابة والطعن فیهم.
اصحابی که در سپاه عمر بودند و در قتل سید الشهداء شرکت داشتند:
تعدادی از اصحاب در کربلا در سپاه یزیدی
حاضر بودهاند که به ذکر نام چند نفر از آنان را ذکر میکنیم.
ابونعیم اصبهانی درمورد صحابی بودن
کثیر بن شهاب حارثی میگوید:
کثیر بن شهاب البجلی رای
النبی (صلیالله
علیهوآله
وسلّم)
همچنین ابن حجر میگوید: یقال ان له صحبة... قلت ومما یقوی ان له صحبة ما تقدم انهم ما کانوا یؤمرون الا الصحابةوکتاب عمر الیه بهذا یدل علی انه کان امیرا.
ابنحجر عسقلانی صحابی بودن آن را نوشته و
بلاذری نامه او را به امام حسین نقل میکند:
حجار بن ابجر بن جابر العجلی له ادراک.
قالوا: وکتب الیه اشراف اهل الکوفة... وحجار بن ابجر العجلی....
بلاذری در مورد شرکت او در کربلا و فرماندهی یک هزار نفر مینویسد:
وسرح ابن زیاد ایضاً حصین بن تمیم فی الاربعة الآلاف الذین کانوا معه الی الحسین بعد شخوص عمر بن سعد بیوم او یومین، و وجه ایضاً الی الحسین حجار بن ابجر العجلی فی الف.
ابنحجر عسقلانی در مورد صحابی بودن
عبدالله بن حصن ازدی میگوید:
عبدالله بن حصن بن سهل ذکره الطبرانی فی الصحابة
بلاذری در مورد اهانت او به امام حسین (
علیه
السّلام) در کربلا مینویسد:
وناداه عبدالله بن حصن الازدی: یا حسین الا تنظر الی الماء کانه کبد السماء، والله لا تذوق منه قطرة حتی تموت عطشاً.
ابن عبدالبر در مورد صحابی بودن
عبدالرحمن بن ابیسبره میگوید:
عبدالرحمن بن ابیسبرة الجعفی واسم ابی سبرة زید بن مالک معدود فی الکوفیینوکان اسمه
عزیرا فسماه رسول الله صلی الله
علیه وسلم عبد الرحمن....
ابناثیر در مورد عبدالرحمن بن ابیسبره و فرماندهی او بر قبیله اسد و مشارکت او در کشتن امام حسین (
علیه
السّلام) میگوید:
قال ابن الاثیر المتوفی: ۶۳۰هـ: وجعل عمر بن سعد علی ربع اهل المدینة عبدالله بن زهیر الازدی وعلی ربع ربیعة وکندة قیس بن الاشعث بن قیس و علی ربع مذحج واسد عبد الرحمن بن ابیسبرة الجعفیوعلی ربع تمیم وهمدان الحر بن یزید الریاحی فشهد هؤلاء کلهم مقتل الحسین.
ابنحجر عسقلانی صحابی بودن
عزرة بن قیس احمسی میگوید:
عزرة بن قیس بن غزیة الاحمسی البجلی... و ذکره بن سعد فی الطبقة الاولی
بلاذری در مورد نامه نوشتن
عزرة بن قیس برای امام حسین (
علیه
السّلام) میگوید:
قالوا: وکتب الیه اشراف اهل الکوفة...
وعزرة بن قیس الاحمسی
ایشان در جای دیگر در مورد فرمانده سواره نظام بودن
عزرة بن قیس میگوید:
وجعل عمر بن سعد... وعلی الخیل
عزرة بن قیس الاحمسی
همچنین در مورد حمل سر شهدا به سمت
ابنزیاد میگوید:
واحتزت رؤوس القتلی فحمل الی ابن زیاد اثنان وسبعون راساًمع شمر...
وعزرة بن قیس الاحمسی من بجیلة، فقدموا بالرؤوس علی ابن زیاد
له صحبة وقال ابوحاتم ادرک
النبی صلی الله
علیه وسلم وصلی خلفه
قال المزّی: «سکن الکوفة واستُعمل علیها»، وکان ممّن
حضر قتال الامام (
علیه
السّلام) بکربلاء
یکنی ابا سعید رای
النبی صلی الله
علیه وسلم عمرو بن حریث از فرماندهان سپاه
یزید بود؛ در این خصوص گفته شده:
ومن القادة: «عمرو بن حریث و هو الذی عقد له ابنزیاد رایةً فی الکوفة وامّره علی الناس.
وبقی علی ولائه لبنی اُمیّة حتّی کان خلیفة ابن زیاد علی الکوفة.
ابن حجر در مورد صحابی بودن
اسماء بن خارجة فزاری میگوید:
۴۵۰ وقد ذکروا اباه وعمه الحر فی الصحابة و هو علی شرط بن عبدالبر
بلاذری در مورد مشارکت اسماء بن خارجه در کشتن امام حسین میگوید:
دعا ابن زیاد... واسماء بن خارجة الفزاری، ... وقال: طوفوا فی الناس فمروهم بالطاعة... وحثوهم علی العسکرة. فخرجوا فعذروا وداروا بالکوفة ثم لحقوا به
طبق نقل
ابن ابیالحدید به دستود
معاویه زیاد بن سمیه شیعیان
کوفه را در زیر هر سنگ و کلوخی پیدا کرده و میکشت؛ و یا دستها و پاهای آنان بریده و چشمهایشان را کور کرده؛ و بر تنههای درخت خرما به دار میکشید.
قال ابن ابیالحدید: فاستعمل علیهم زیاد بن سمیّة وضمّ الیه البصرة فکان یتتبّع الشیعة وهو بهم عارف لانّه کان منهم ایّام علی (
علیه
السّلام)، فقتلهم تحت کلّ حجر ومدر، واخافهم، وقطع الایدی والارجل، وسمل العیون، وصلبهم علی جذوع النخل وطرفهم وشرّدهم عن العراق، فلم یبق بها معروف منهم.
از روایات و کلمات تاریخی را دلالت میکند که مردم کوفه تابع خلفای قبل از علی (
علیه
السّلام) بودهاند بهطوریکه وقتی امیرمومنان (
علیه
السّلام) خلافت را در کوفه به دست گرفتند خواستند یکی از بدعتهای عمر –
نماز تراویح – را ریشهکن نمایند؛ لذا به
امام حسن (علیهالسّلام) دستور دادند که به
مسجد رفته و مانع مردم شوند اما تا
حضرت با این عمل مخالفت نمودند، مردم صدا به اعتراض بلند کرده که "وای سنت عمر از دست رفت".
قال ابن ابیالحدید: «روی انَّ امیرالمؤمنین (
علیه
السّلام) لمّا اجتمعوا الیه بالکوفة فسالوه ان ینصب لهم اماماً یصلّی بهم نافلة شهر رمضان، زجرهم وعرّفهم انّ ذلک خلاف السنة، فترکوه واجتمعوا لانفسهم وقدّموا بعضهم، فبعث الیهم ابنه الحسن (
علیه
السّلام)، فدخل علیهم المسجد ومعه الدرّة، فلمّا راوه تبادروا الابواب، وصاحوا: وا عمراه».
این ماجرا به حدی گسترده بود که
حضرت در ضمن خطبهای مفصل میفرمایند من از شورش عمومی و نیز از بر هم خوردن پایههای
حکومت اسلامی در کوفه ترسیدم!!! این خود بیانگر آن است که بیشتر مردم کوفه از طرفداران خلیفه دوم بودند و این با شیعه بودن منافات دارد؛
کلینی طی
روایت مفصلی از
حضرت امیر (
علیه
السّلام) نقل میکند:
وَ لَوْ حَمَلْتُ النَّاسَ عَلَی تَرْکِهَا وَ حَوَّلْتُهَا اِلَی مَوَاضِعِهَا وَ اِلَی مَا کَانَتْ فِی عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ | لَتَفَرَّقَ عَنِّی جُنْدِی حَتَّی اَبْقَی وَحْدِی اَوْ قَلِیلٌ مِنْ شِیعَتِیَ الَّذِینَ عَرَفُوا فَضْلِی وَ فَرْضَ اِمَامَتِی مِنْ کِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ سُنَّةِ رَسُولِ اللَّهِ |... وَاَعْلَمْتُهُمْ اَنَّ اجْتِمَاعَهُمْ فِی النَّوَافِلِ بِدْعَةٌ فَتَنَادَی بَعْضُ اَهْلِ عَسْکَرِی مِمَّنْ یُقَاتِلُ مَعِی یَا اَهْلَ
الْاِسْلَامِ غُیِّرَتْ سُنَّةُ عُمَرَ....
موسسه ولیعصر، برگرفته از مقاله «آیا شیعیان کوفه امام حسین (علیهالسّلام) را شهید کردند؟»