• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نسبت شرطی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



نسبت شرطی، به‌معنای نسبت اتصال و پیوستگی یا انفصال و گسستگی میان مقدم و تالی است.



هر قضیه شرطیه‌؛ چه متصله باشد یا منفصله قبل از ورود ادات شرط بر آن، دو قضیه مستقل و جدا بوده است مثلا در قضیه: "اذا اشرقت الشمس فالنهار موجودا" باقطع نظر از اذا و فاء جمله اشرقت الشمس یک جمله خبریه فعلیه بوده و النهار موجود نیز یک جمله خبریه اسمیه است. حال بعد از آمدن ادات شرط، این دو استقلال خود را از دست داده و یک نوع رابطه‌ای بین آن دو بر قرار می‌شود بنابر این، اگر متکلم بگوید: "اذا اشرقت الشمس" و دیگر سخن نگوید، جای انتظار باقی است و سخنش تمام نیست مگر آن که در پی آن بلافاصله بگوید: "فالنهار موجود".


این نسبت و رابطه بین دو جزء قضیه شرطیه از نوع رابطه این همانی که در قضایای حملیه است نمی‌باشد چرا که نسبت میان مقدم و تالی در وجود خارجی نیست که بگوییم این همان است و به یک وجود موجود‌اند بلکه نسبت بین آن دو یکی از نسبت‌های ذیل است:
۱. نسبت شرطی اتصالی؛ به‌معنای نسبت اتصال و پیوستگی و مصاحبت (همراهی) و تعلیق (معلق بودن جزء دوم بر جزء اول) است به گونه‌ای که میان مقدم و تالی ملازمه وجود دارد.
۲. نسبت شرطی انفصالی؛ نسبت انفصال و گسستگی و تعاند (عناد شخصی و دشمنی طرفین) و تباین کلی است.
بنابر این در قضیه شرطیه یا حکم به این است که مقدم مستلزم تالی و تالی لازم و تابع مقدم است و یا در آن به انفصال و عناد دو نسبت حکم می‌شود و این نسبت شرطی است که با نسبت این همانی در قضایای حملیه متفاوت است.
[۱] جرجانی، میر سید شریف، الکبری فی المنطق، ص۱۷۰.
[۳] خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی، ص۱۹۲.
[۴] خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۸۸.



در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:

• مظفر، محمدرضا، المنطق.
• خوانساری، محمد، منطق صوری.
• خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی.
• جرجانی، میر سید شریف، الکبری فی المنطق.


۱. جرجانی، میر سید شریف، الکبری فی المنطق، ص۱۷۰.
۲. مظفر، محمدرضا، المنطق، ص۱۵۲.    
۳. خوانساری، محمد، فرهنگ اصطلاحات منطقی، ص۱۹۲.
۴. خوانساری، محمد، منطق صوری، ص۸۸.



پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «نسبت شرطی»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۴/۲۵.    


رده‌های این صفحه : اصطلاحات منطقی | نسبت(ربط)




جعبه ابزار