نامه عمل اصحاب یمین (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اصحاب يمين در
قیامت نامه اعمالشان را با دست راستشان دریافت میکنند. آنها براى خواندن نامه اعمالشان، از اهل محشر
دعوت کرده، خودشان نامه عملشان را با سرفرازى و افتخار و خوشحالى و سرور میخوانند.
نامه اعمال
اصحاب یمین در قیامت به دست راستشان داده میشود:
• «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً؛ (به ياد آوريد) روزى را که هر گروهى را با پيشوايشان مىخوانيم! کسانى که نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را (با شادى و سرور) مىخوانند؛ و بهقدر رشته شکاف هسته خرمايى به آنان ستم نمىشود!».
این
آیه به یکى دیگر از مواهب الهى نسبت به
انسان، و سپس مسئولیتهاى سنگینى را که به موازات این مواهب متوجه او مىشود،
اشاره مىکند:
در آغاز به (مسئله رهبرى) و نقش آن در سرنوشت انسانها پرداخته، مىگوید: (روز قیامت هر گروهى را با
امام و رهبرشان مىخوانیم) (یوم ندعوا کل اناس بامامهم) یعنى آنها که رهبرى پیامبران و جانشینان آنان را در هر عصر و زمان پذیرفتند، همراه پیشوایشان خواهند بود، و آنها که رهبرى
شیطان و
ائمه ضلال و پیشوایان
جبار و ستمگر را انتخاب کردند، همراه آنها خواهند بود.
خلاصه اینکه پیوند (رهبرى) و (پیروى) در این
جهان بهطور کامل در آن
جهان منکس مىشود، و براساس آن گروههایى که اهل نجات و اهل عذاباند، مشخص مىگردند.
گرچه بعضى از
مفسران، خواستهاند (امام) را در اینجا منحصرا به معنى
پیامبران و بعضى به معنى
کتابهای آسمانی، و بعضى به معنى
علما و دانشمندان
تفسیر کنند، ولى روشن است که امام در اینجا معنى وسیعى دارد که هر پیشوایى را اعم از پیامبران و ائمه هدى و دانشمندان و
کتاب و
سنت، و همچنین ائمه
کفر و
ضلال را شامل مىشود، و به این ترتیب هر کس در آنجا در خط همان رهبرى قرار خواهد گرفت که در این جهان خط او را انتخاب کرده بود.
این تعبیر در عین اینکه یکى از اسباب تکامل انسان را
بیان مىکند، هشدارى است به همه افراد بشر که در انتخاب
رهبر فوق العاده دقیق و سختگیر باشند، و زمام
فکر و برنامه خود را به دست هر کس نسپرند.
سپس مىگوید: آنجا مردم دو گروه مىشوند: (کسانى که نامه اعمالشان به دست راستشان داده مىشود، آنها با سرفرازى و افتخار و خوشحالى و سرور نامه اعمالشان را مىخوانند و کوچکترین
ظلم و ستمى به آنها نمىشود) (فمن اوتى کتابه بیمینه فاولئک یقرءون کتابهم و لا یظلمون فتیلا).
• «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ؛ پس کسى که نامه اعمالش به دست راستش داده شود».
کلمه (اما) همواره مطالب اجمالى را
تفصیل مىدهد، در اینجا اجمالى را تفصیل مىدهد که از عبارت (انک کادح الى ربک) استفاده مىشد، و آن این بود که در این میان رجوع و بازخواستى از
اعمال، و حساب و جزایى هست، آنگاه این اجمال را تفصیل مىدهد و مىگوید: اما آنهایى که در آن روز نامه اعمالشان را به دست راستشان مىدهند چنین و چنان مىشوند، و منظور از کتاب،
نامه عمل است، به دلیل اینکه دنبالش مسئله حساب را
ذکر کرده، و ما در سابق دادن
کتاب به دست راست و یا به دست چپ را در
سوره اسراء و
سوره الحاقه معنا کردیم.
اصحاب يمين پس از دريافت نامه عملشان، آن را میخوانند:
• «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً؛ (به ياد آوريد) روزى را که هر گروهى را با پيشوايشان مىخوانيم! کسانى که نامه عملشان به دست راستشان داده شود، آن را (با شادى و سرور) مىخوانند؛ و بهقدر رشته شکاف هسته خرمايى به آنان ستم نمىشود!».
اصحاب يمين براى خواندن نامه اعمالشان، از اهل محشر
دعوت میکنند:
• «فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَؤُوا كِتَابِيهْ؛ پس کسى که نامه اعمالش را به دست راستش دهند (از شدت شادى و مباهات) فرياد مىزند که: «(اى اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد!».
در
مجمع البیان گفته: کلمه (هاوم) امر به چند نفر است و به منزله (هاکم) است، و اگر طرف مرد باشد، مىگویى (هاء یا رجل)، و به دو مرد مىگویى (هاوما یا رجلان)، و به جمعیتى مىگویى (هاوم یا رجال)، و به یک
زن مىگویى (هاء یا امراه) - و همره را کسره مىدهى و بعد از همره حرف ((یاء)) نمىآورى - و به دو زن مىگویى (هاوما)، و به چند زن مىگویى (هاون)، ولغت اهل حجاز است.
و اهل نمیم و قیس، در مفرد مذکر مثل اهل
حجاز مىگویند: (هاء) و به دو نفر مىگویند: (هاءا) و به
جماعت مردان مىگویند: (هاوا)، و به یک زن (هاءى)، و به چند زن (هارون).
و بعضى از قبایل
عرب بجاى همره کاف مىآورند، مىگویند: (هاک، هاکم ا، هاکم، هاک، هاکم ا، هاکن) و در همه این زبانها این کلمه به معناى (بگیر) است، و این امرى است که
نهی ندارد.
این آیه شریفه و مابعدش تا کلمه (
خاطون)
بیان تفصیلى اختلاف حال مردم در روز قیامت است، اختلافى که از حیث
سعادت و شقاوت دارند، و ما در سابق در تفسیر (فمن اوتى کتابه بیمینه) گفتارى در معناى دادن
کتاب به راست اصحاب یمین داشتیم، و ظاهرا خطاب در جمله (هاوم اقروا کتابیه) به
ملائکه باشد، و هاء در کلمه (کتابیه) و همچنین در آخر همه
آیات بعدى، وقف است، که اصطلاحا آن راهاى استراحت مىنامند.
و معناى
آیه این است که: اما کسى که کتابش به دست راستش داده شده رو به
فرشتگان مىکند و مىگوید: بیایید نامه عمل مرا بگیرید و بخوانید که چگونه به
سعادت من حکم مىکند.
وقتى اصحاب يمين به
نامه عمل خويش مىنگرند و نتيجه طاعات خود را مشاهده مىكنند، مسرور مىشوند و از
کثرت شادى به ديگران مىگويند: بياييد و نامهها را بگيريد و بخوانيد.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۳، ص۴۶۸، برگرفته از مقاله «نامه عمل اصحاب یمین».