• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ناصر اطروش (مقاله‌دوم)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مرتبط: ناصر اطروش.


حسن بن علی اُطْروش، ملقب به ناصر کبیر و اُطروش، متولد ۲۵۵ هجری در مدینه بود و از نوادگان امام زین العابدین (علیه‌السّلام) به شمار می‌رفت. او مفسر، متکلم، فقیه، ادیب و شاعر بود و در دیلم و طبرستان حکومت کرد. ناصر کبیر در جنگ‌ها با سامانیان موفق شد بر سرزمین‌های دیلم و طبرستان چیره شود و توانست مجوسیان دیلم را به اسلام دعوت کند.
علت لقب «اُطروش» به ناشنوایی او برمی‌گردد که در یکی از جنگ‌ها به‌دست آمد. علی‌رغم اینکه برخی او را راضی به امامت ندانسته‌اند، او از افاضل شیعه و معتقدان به ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) بود. آثار او شامل کتاب‌های مختلف در زمینه‌های فقه، تفسیر و کلام است. او در شعبان ۳۰۴ هجری در آمل درگذشت و حسن بن قاسم ملقب به داعی الی الحق را به امارت طبرستان منصوب کرد.



ابومحمد حسن بن علی بن حسن بن علی بن عمر اشرف ملقب به ناصر کبیر، اُطروش و صاحب دیلم، مفسر، متکلم، فقیه، ادیب، شاعر و از نوادگان امام زین العابدین (علیه‌السّلام) بود که مدتی حکومت دیلم و طبرستان را در دست داشت، او جد مادری سید رضی و سید مرتضی است، و در سال ۲۵۵ هجری در مدینه به دنیا آمد.


به گفته سمعانی، اطروش به کسی گفته می‌شود که کم شنوا شده باشد. و از آن رو به حسن بن علی، اطروش گفتند که در یکی از جنگ‌ها، ضربه‌ای به سر او خورد و ناشنوا شد.


بااینکه به تصریح شیخ بهایی و برخی دیگر، وی راضی به این امامت نبوده و نجاشی و برخی دیگر نیز او را از معتقدان به ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) و بلکه از افاضل شیعه امامیه دانسته‌اند.
ابن شهرآشوب او را امام زیدیه خوانده و پسر اطروش که امامی بوده، اشعاری در رد عقیده زیدی پدرش سروده است. ابوالمفضل شیبانی و مرحوم صدوق از او روایت کرده‌اند.


ناصر مدتی در دیلم اقامت داشت و در آن مدت توانست اهالی مجوسی دیلم را به دین اسلام در آورد و مساجدی نیز برای آنها بسازد.


در سال ۳۰۱ هجری نیز به طبرستان رفت و طی جنگ‌های بسیاری که با سامانیان (۲۶-۳۸۹ق) از جمله با صعلوک سامانی داشت، توانست بر سرزمین‌های دیلم، جبل و طبرستان چیره شود.
[۱۴] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۴، ص۳۲۴.
او حسن بن قاسم ملقب به داعی الی الحق را به امارت طبرستان منصوب کرد ۱۵ که تا سال ۳۱۰ هجری در دست او باقی ماند.


آثار و کتاب‌های او عبارت‌اند از:
• الامامة (کوچک)؛
• الامامة (بزرگ)؛
• الطلاق؛
• فدک والخمس؛
• الشهداء و فضل اهل الفضل منهم؛
• فصاحة ابی طالب؛
• معاذیر بنی‌هاشم فی مانقم علیهم؛
• انساب الائمة و موالیدهم الی صاحب الامر علیهم السلام؛
[۱۷] ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۱۰۵.

• الالفاظ؛
• الظلامه الفاطمیه؛
• تفسیرالقرآن در دو مجلد که زیدیه در تفاسیر خود بسیار از آن استفاده کرده‌اند. وی در این تفسیر به هزار بیت شعر احتجاج کرده است؛
• الطهاره؛
• الاذان والاقامه؛
• الصلاة؛
• اصول الزکاة؛
• الصیام؛
• المناسک؛
• السیر؛
• الایمان والنذور؛
• الرهن؛
• بیع امهات الاولاد؛
• القسامه؛
• الشفعه؛
• الغصب؛
• الحدود؛
• الامالی؛
• المسترشد؛
• اصول الدین که شاید مراد از این دو کتاب اخیر، همان کتاب‌های وی در امامت باشد؛
• البساط فی علم الکلام (خطی).

ناصر کبیر سرانجام در شعبان ۳۰۴ هجری در آمل از دنیا رفت.

۱. علوی، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبیین، ص۳۴۹.    
۲. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۲۵۶.    
۳. ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۸۵.    
۴. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۲، ص۲۰۰.    
۵. سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، ج۱، ص۳۰۲.    
۶. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۸۰.    
۷. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۲۵۶.    
۸. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۵۷.    
۹. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۲۵۶.    
۱۰. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، ص۱۲۶.    
۱۱. ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ص۲۷۳.    
۱۲. افندی، عبدالله بن عیسی‌بیگ، ریاض العلما، ج۵، ص۲۳۰.    
۱۳. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۸۴.    
۱۴. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۴، ص۳۲۴.
۱۵. علوی، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبیین، ص۳۴۹.    
۱۶. ابن ابی الحدید، عبدالحمید بن هبة‌الله، شرح نهج البلاغه، ج۱۵، ص۲۸۶.    
۱۷. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۱۰۵.
۱۸. علوی، علی بن محمد، المجدی فی انساب الطالبیین، ص۳۴۹.    
۱۹. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ج۱، ص۵۷.    
۲۰. ابن شهر آشوب، محمد بن علی، معالم العلما، ص۱۲۶.    
۲۱. موسوی خوانساری، محمدباقر، روضات الجنات، ج۲، ص۲۵۶.    
۲۲. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۸۴.    
۲۳. ابن ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۲۴۰.    
۲۴. امین، سید محسن، اعیان الشیعه، ج۵، ص۱۸۴.    
۲۵. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۳، ص۲۵۲.    
۲۶. ابن اثیر، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج۶، ص۶۲۹.    
۲۷. ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ص۲۷۹.    
۲۸. موسوی، شریف مرتضی، مسائل الناصریات، ص۸.    
۲۹. ابن عنبه، احمد بن علی، عمدة الطالب، ص۳۱۰.    
۳۰. مرعشی، ظهیرالدین، تاریخ طبرستان و رویان، ص۳۰۰-۳۰۸.
۳۱. ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ص۲۵۵.    
۳۲. ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ص۲۶۴.    
۳۳. ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ص۲۷۷.    
۳۴. ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ص۲۶۴.    
۳۵. ابن اسفندیار، محمد بن حسن، تاریخ طبرستان، ص۲۷۹.    
۳۶. علامه حلی، خلاصة الاقوال، ج۱، ص۳۳۷.    
۳۷. حلی، حسن بن علی، رجال ابن داوود، ج۱، ص۲۳۹.    
۳۸. حسینی تفرشی، سید مصطفی، نقد الرجال، ج۲، ص۴۲.    
۳۹. قهپایی، عنایت‌الله، مجمع الرجال، ج۲، ص۱۲۷.    
۴۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱، ص۵۶.    
۴۱. دهخدا، علی‌اکبر، لغت نامه دهخدا، ج۱، ص۶۹۰.
۴۲. کحاله، عمررضا، معجم المؤلفین، ص۳، ص۲۵۲.    



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «ناصر اطروش (مقاله‌دوم)»، ج۲، ص۱۶۴.






جعبه ابزار