ناصح (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ناصِح: (اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحاً) به عسل خالص
«ناصح» از مادّه «
نُصْح» گفته مىشود، و از آنجا كه خيرخواهى واقعى بايد توأم با محكم كارى باشد، واژه
«نصح» گاه به اين معنا نيز آمده است، به همين جهت، به خياط
«ناصح» گفته مىشود، و اين هر دو معنا يعنى «خالص بودن» و «محكم بودن» در
توبه «نصوح» بايد جمع باشد.
(يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يَوْمَ لَا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ) (اى كسانى كه ايمان آوردهايد! به سوى خدا
توبه كنيد، توبهاى خالص؛ اميد است با اين كار پروردگارتان گناهانتان را ببخشدو شما را در باغهايى بهشتى كه نهرها از پاى درختانش جارى است وارد كند، در آن روزى كه خداوند پيامبر و كسانى را كه با او ايمان آوردند خوار نمىكند؛ اين در حالى است كه نورشان پيشاپيش آنان و از سوى راستشان در حركت است، و مىگويند: پروردگارا! نورِ ما را كامل كن و ما راببخش كه تو بر هرچيز توانايى.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه
نصوح از ماده
نصح است كه به معناى جستجو از بهترين عمل و بهترين گفتارى است كه صاحبش را بهتر و بيشتر سود ببخشد، و اين كلمه معنايى ديگر نيز دارد، و آن عبارت است از اخلاص، وقتى مىگويى:
نصحت له الود معنايش اين است كه من دوستى را با او به حد خلوص رساندم، و اين معنايى است كه
راغب براى اين كلمه كرده
و بنا بر گفته وى، توبه
نصوح مىتواند عبارت باشد از توبهاى كه صاحبش را از برگشتن به طرف گناه باز بدارد، و يا توبهاى كه بنده را براى رجوع از گناه خالص سازد، و در نتيجه، ديگر به آن عملى كه از آن توبه كرده بر نگردد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «ناصح»، ص۵۷۵.