میرزاحسین کسمایی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
میرزا حسین کسمایی، از روحانیون مبارز و مشروطه خواه
ایران در
قرن چهاردهم هجری بود.
وی در ۲
شعبان ۱۲۸۸ ق در
رشت به
دنیا آمد و در مدرسه جامع آن شهر به فراگیری
ادبیات فارسی و عربی پرداخت. در ضمن نزد مسیو ژان فرانسوی، زبان فرانسه را نیز آموخت و سپس برای تکمیل تحصیلات دینی، عازم
عتبات شد و پس از دو سال تحصیل، به گیلان بازگشت و
امام جماعت مسجد صالح آباد
رشت گردید.
ورود کسمایی به
رشت، مقارن طلیعه
جنبش مشروطیت ایران بود (۱۳۲۴ ق). او با آگاهی از شرایط سیاسی زمان در مساجد بر
ضد استبداد به ایراد سخنرانی پرداخت و به سبب شور سیاسی و صراحت لهجه در بیان حقایق، به عنوان خطیبی انقلابی معروف گردید.پیش از بمباران مجلس توسط
محمدعلی شاه (۲۳
جمادی الاول ۱۳۲۶ ق)، کسمایی به همراه میرزا کوچک جنگلی به قصد کمک به مشروطه خواهان تهران، روانه این شهر شد، اما در میانه راه از کشتار بیرحمانه آنان توسط قوای محمدعلی شاه آگاه گردید.
وی چون مورد پیگرد نکراسوف، کنسول روسیه تزاری در
رشت قرار داشت، اقامت در گیلان را صلاح ندانست و به قصد
مسافرت به فرانسه و درمان کلیه درد خود، با لباس مبدل از طریق
روسیه عازم آن کشور شد. چندی بعد چون نکراسوف به کسمایی دست نیافت، خانه و زندگی او را در
رشت غارت کرد. کسمایی پس از معالجه در پاریس به تحصیل
علوم اجتماعی پرداخت و ضمناً
هنر نقاشی را در
موزه لوور فراگرفت.
وی از طریق روسیه و تفلیس به
رشت بازگشت. در تفلیس و باکو با مراکز انقلابی روسیه ارتباط برقرار کرد و در مراجعت به
رشت با آنان همراه گردید. آزادیخواهان گیلانی به کوشش او اقدام به تشکیل انجمنها و کمیتههای سری نمودند که از جمله آنها کمیته ستار بود.
در
زمان حکومت ستمگرانه والی گیلان، وی در رأس گروه مجاهدان مشروطه خواه قرار داشت که در
ربیع الثانی ۱۳۲۷ ق به منزل والی ریخته و او را به
قتل رساندند. چندی بعد او همراه اردوی سپهار اعظم تنکابنی برای فتح تهران استقرار مشروطیت به تهران رفت و به عضویت کمیسیون عالی انتخاب شد که در حکم مجلس شورای ملی بود.
در تهران روزنامه وقت را انتشار داد (ربیع الاول ۱۳۲۸ق) که در مجموع شصت و شش شماره انتشار یافت. بعد از فرار و پناهنده شدن محمدعلی شاه به روسیه، مستبدان به کمک دولت روسیه سعی در بازگرداندن مجدد او داشتند، اما چون در این امر شکست خوردند، سعی کردند تا دولت نوپای مشروطه را عملاً منفعل کنند. از اینرو دولت نوپای مشروطه را عملاً منفعل کنند. از اینرو دولت روسیه به دولت ایران
اولتیماتوم داد تا مستشاران مالی امریکایی ار که در خدمت دولت ایران بودند اخراج کند و به دنبال آن قوای روسی به شهرهای مشهد، تبریز،
رشت و انزلی وارد شده و به دستگیری و کشتار آزادیخواهان و غارت اموال و تجاوز به نوامیس مردم پرداختند.
در این هنگام کسمایی و بار دیگر به زادگاهش بازگشت و در
مسجد جامع بر
ضد کشتار آزادیخواهان به دست عمال روسیه سخنرانی کرد و به تهییج مردم پرداخت. از اینرو بار دیگر قوای روس به خانه او هجوم بردند و چون او را نیافتند خانهاش را
غارت کردند. کنسول روسیه در
رشت نیز طی نامهای به وزیر خارجهایران، درخواست کرد تا او و جمعی دیگر از آزادیخواهان را ازرشت و انزلی به نقاط دوردست و یا خارج از کشور
تبعید نماید. لذا او بار دیگر به
اروپا رفت و در پاریس اقامت گزید.
سپس در جریان
جنگ جهانی اول از طریق بغداد به همراه خانوادهاش به
رشت آمد. بازگشت وی مقارن با شروع
نهضت جنگل به رهبری
میرزا کوچک خان جنگلی بود. فعالیت او در نهضت، انتشار روزنامه جنگل بود. این روزنامه به صورت چاپ سنگی و هفتهای یک بار در کسما منتشر میشد. اندکی بعد از آن کار
استعفا داد و از نهضت کناره گرفت.
پس از شکست
نهضت جنگل، کسمایی در حمله کردهای مسلح خالو قربان به
رشت، همراه مهاجرین گیلانی به تهران رفت و در مدرسه صدر اقامت کرد و روزگار را با سختی و تنگی گذراند. وی در واپسین سالهای عمر از سیاست دلزده و مأیوس شد و به کلی از فعالیت سیاسی کناره گرفت. از آن پس تا پایان زندگی در مزرعه شخصی خود واقع در «سالک سار» به کار کشاورزی پرداخت و از درآمد آن زندگی میکرد. سرانجام در ۱۳۳۹ ق/ ۱۲۹۹ در شهر
رشت درگذشت.
جنازه او را در بقعه سلیمان داراب و در جوار قبر میرزا کوچک جنگلی به خاک سپردند.
وی در سالهای
عزلت و انزوای سیاسی به سرودن شعر میپرداخت و اشعاری از او به گویش گیلکی باقی است. کسمایی در تاریخ ادبی گیلان مقام والایی دارد و از پیشروان شعر گیلکی است.
•
دانشنامه های انقلاب اسلامی و تاریخ اسلام، فرهنگنامه علمای مجاهد، برگرفته از مقاله «میرزاحسین کسمایی».