مِلَل (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مِلَل (به کسر میم و فتح لام) از
واژگان قرآن کریم به معنای چيزى است که به نويسنده بگویى تا بنويسد.
مشتقات
مِلَل که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
فَلْيُمْلِلْ (به ضم یاء و سکون میم) به معنای املا كند؛
الْمِلَّةِ (به کسر میم و فتح لام) به معنای دین، آيين؛
مِلَّتِكُمْ (به کسر میم و فتح لام) به معنای آيين؛
مِلَّتِنَا (به کسر میم و فتح لام) به معنای آيين ما؛
مِلَّتِهِمْ (به کسر میم و فتح لام) به معنای آيين خويش است.
مِلَل املال و املاء آن است كه چيزى به نويسنده بگویى تا بنويسد، املال لغت
حجاز و
بنیاسد و املاء لغت
بنیتمیم و
قیس است.
ملل به معنى
ملالت و اندوه در قرآن مجيد نيامده است.
به مواردی از
مِلَل که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(فَإِنْ كانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهاً أَوْ ضَعِيفاً أَوْ لا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ) «اگر آن كه حق به عهده اوست ابله يا عاجز (در املاء) يا ناتوان باشد سرپرست او به
عدالت املا كند.»
(فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً) (بگو: «خدا راست گفته و اينها در آيين پاک
ابراهیم نبوده است.)
اصل آن از «امللت الكتاب» است و دين را بدان جهت ملّت گويند كه از جانب خدا املا شده است.
در مفردات میگويد: «
ملت مانند دين است و آن نام شريعتى است كه
خدا بر زبان
انبیاء براى مردم فرستاده است. فرق دين با ملّت آن است كه ملّت فقط بر
پیامبر نسبت داده میشود نه به آحاد امّت، گفته نمیشود ملّت خدا، امّت زيد ولى گويند دين خدا و دين زيد». خلاصه دين به خدا،
پیامبر و شخص نسبت داده میشود امّا ملّت فقط به
رهبر و آورنده دين اضافه میشود.
ولى در قرآن مجيد گاهى به قوم و نحو آن اضافه شده است. مثل قول
یوسف (علیهالسّلام) (إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ ... ) (زيرا من آيين قومى را كه به خدا
ایمان ندارند، و به سراى ديگر
کافرند، ترک گفتم)
(وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائِي إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ ...) (و من از آيين پدرانم
ابراهيم و
اسحاق و
یعقوب پيروى كردم.)
(الْمِلَّةِ الْآخِرَةِ إِنْ هذا إِلَّا اخْتِلاقٌ) «ما اين سخن را در دين اخير نشنيدهايم اين جز دروغ نيست.»
و نيز به طريقه
بتپرستان اطلاق شده مثل
(قَدِ افْتَرَيْنا عَلَى اللَّهِ كَذِباً إِنْ عُدْنا فِي مِلَّتِكُمْ) (اگر ما به آيين شما بازگرديم، بعد از آنكه خدا ما را از آن نجات بخشيده، به خدا
دروغ بستهايم)
(قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُواْ مِن قَوْمِهِ لَنُخْرِجَنَّكَ يَا شُعَيْبُ وَ الَّذِينَ آمَنُواْ مَعَكَ مِن قَرْيَتِنَا أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا قَالَ أَوَ لَوْ كُنَّا كَارِهِينَ) (
اشراف مستكبر قوم او گفتند: «اى
شعیب! به يقين، تو و كسانى را كه با تو ايمان آوردهاند، از شهر و ديارمان بيرون خواهيم راند يا اين كه به آيين ما بازگرديد.» گفت: «آيا مىخواهيد ما را بازگردانيد اگر چه مايل نباشيم؟!)
(وَ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ لِرُسُلِهِمْ لَنُخْرِجَنَّكُم مِّنْ أَرْضِنَآ أَوْ لَتَعُودُنَّ فِي مِلَّتِنَا فَأَوْحَى إِلَيْهِمْ رَبُّهُمْ لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ) (ولى
کافران به پيامبران خود گفتند: «ما به يقين شما را از سرزمين خود بيرون خواهيم كرد، مگر اينكه به آيين ما بازگرديد.» در اين هنگام،
پروردگارشان به آنها وحى فرستاد كه: «ما ستمكاران را هلاک مىكنيم.)
(إِنَّهُمْ إِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ يَرْجُمُوكُمْ أَوْ يُعِيدُوكُمْ فِي مِلَّتِهِمْ وَ لَن تُفْلِحُوا إِذًا أَبَدًا) (زيرا اگر آنان به شما دسترسى پيدا كنند، سنگسارتان مىكنند؛ يا شما را به آيين خويش باز مىگردانند؛ و در آن صورت، هيچگاه روى رستگارى را نخواهيد ديد.»)
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، بر گرفته از مقاله «ملل»، ج۶، ص۲۸۹.