• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مُسْتَخْف (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مُسْتَخْف:(هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ)
«مُسْتَخْف» اسم فاعل از مادّه «خفی» به معناى «پنهان شونده» است (استخفى، يستخفى، استخفاء: به معنای نهان گشتن.).



به موردی از کاربرد «مُسْتَخْف» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - مُسْتَخْف (آیه ۱۰ سوره رعد)

(سَواء مِّنكُم مَّنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَن جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ)
«كسانى از شما كه به طور پنهان سخن بگويند، يا آشكار، براى او يكسان است؛ و نيز كسانى كه شبانگاه به طور مخفيانه حرکت مى‌كنند، يا در روشنايى روز.»


۱.۲ - مُسْتَخْف در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
(سَواء مِّنكُم مَّنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَن جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ) کلمه سرب - به فتحه سين و را-، و همچنين كلمه سرب به معناى در سرازيرى رفتن، روان شدن اشک، و نيز رفتن در هر راه مى‌باشد، گفته مى‌شود: سرب- سربا و سروبا بر وزن مر- مرا و مرورا اينچنين در مفردات آمده، و بنا به گفته صاحب مفردات، سارب كه كلمه مورد بحث است به معناى رونده در راه است، كه رفتن خود را علنى كند و پنهان ندارد.
اين آيه نسبت به آيه قبل به منزله نتيجه است، و معناى مجموع آن دو چنين است كه:
وقتى خداى سبحان عالم به غیب و شهادت است و علمش نسبت به آن دو على السويه است، پس براى او باز على السويه است كه شما گفتار خود را آهسته بگوئيد و يا بلند بگوييد چون خداى سبحان هر دو قسم را مى‌داند و گفتار هر دو را مى‌شنود بدون اين‌كه گفتار آن كس كه آهسته سخن مى‌گويد برايش مخفى بماند، و نيز براى او على السويه است راه رفتن آن كس كه در شب راه مى‌پيمايد و از تاريكى شب استمداد مى‌كند تا ناظران پى بكارش نبرند، و آن كس كه در روز روشن و علنى راه مى‌رود و خود را پنهان نمى‌كند، خداوند راه رفتن هر دو را مى‌داند، نه اين‌كه از راه روى شبروان بى‌خبر بماند.


۱.۳ - مُسْتَخْف در تفسیر نمونه

مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرمایند:
آيه مورد بحث مى‌فرمايد: «از شما هركه سخن پنهانى گويد يا آن را آشكار سازد و هركه به شب نهان باشد يا به روز رهرو شود (در علم خدا) بى‌تفاوت است.»
سخن از علم وسيع پروردگار و آگاهى او بر همه چيز است، همان علمى كه سرچشمه نظام آفرينش و شگفتی‌هاى خلقت و دلايل توحید است، همان علمى كه پايه معاد و دادگاه بزرگ قیامت است، در اين آيه روى علم به اعمال بندگان تكيه شده است و ناگفته پيداست براى كسى كه در همه جا حضور دارد، نور و ظلمت، تاريكى و روشنى، غیب و شهود مفهومى ندارد، او به طور يكسان از همه اين‌ها آگاه و با خبر است.


۱. رعد/سوره۱۳، آیه۱۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، دار القلم، ص۲۸۹-۲۹۰.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت حسینی، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۹.    
۴. رعد/سوره۱۳، آیه۱۰.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۲۵۰.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۲۰.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۱، ص۳۰۸.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۲۶.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۳۱.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۱۰، ص۱۳۶-۱۳۷.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مستخف»، ج۱، ص ۷۱۱.


رده‌های این صفحه : لغات سوره رعد | لغات قرآن




جعبه ابزار