مَزَّقْناهُمْ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَزَّقْناهُمْ:
(وَ مَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ) مَزَّقْناهُمْ: از باب تفعيل (تمزيق) به معنى «پراكنده ساختن و متلاشى كردن» پس از مجتمع بودن آن است.
«ممزّق» كه در همين
آیه آمده، اسم مفعول به معنى «متلاشى و جدا شده» است.
ريشه اصلى آن
«مزق» (به فتح ميم) به معنى «دريدن و متلاشى شدن» است.
به موردی از کاربرد
مَزَّقْناهُمْ در
قرآن، اشاره میشود:
(فَقَالُوا رَبَّنَا بَاعِدْ بَيْنَ أَسْفَارِنَا وَ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَ مَزَّقْنَاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ) (ولى اين ناسپاسان گفتند: «
پروردگارا! ميان سفرهاى ما دورى بيفكن» تا بينوايان نتوانند دوش به دوش اغنيا سفر كنند. و اينگونه به خويشتن ستم كردند و ما آنان را داستانهايى براى عبرت ديگران قرار داديم و جمعيّتشان را به طور كامل متلاشى ساختيم؛ در اين ماجرا، نشانههاى عبرتى براى هر صبور شكرگزار است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: يعنى ما عينى و اثرى از آنان باقى نگذاشتيم و جز داستانها چيزى از ايشان باقى نگذاشتيم. اسمايى شدند، بدون مسمى و جز در وهم متوهم و خيال متخيل، وجودى برايشان نماند، نه ديگر
شهر سبايى ماند و نه قرايى و نه مردمى از آنان فقط سخنى و حكايتى از ايشان به جاى ماند و حتى اجزاى وجودشان را هم متفرق كرديم، به طورى كه دو جزء از اجزاى آنان متصل به هم باقى نماند، تكههاى خرد و كلانشان از هم جدا شد و بعد از آنكه مجتمعى نيرومند و داراى شوكت بودند، غبارى شدند، كه حتى شبحى هم از ايشان نماند و براى نسلهاى بعدى ضربالمثل شدند، كه هر موجود نابود شده و تار و پود از دست داده را به آنان تشبيه كنند و بگويند:
«تفرقوا أيادى سبا» آن چنان متلاشى شدند كه نعمت و قدرهاى مردم
شهر سبا شد.
آيه مورد بحث مربوط به مجازات قوم ناسپاس و منحرف
«سبأ» مىباشد، جمعيتى كه در جنوب جزيره
عربستان مىزيستند، داراى حكومتى عالى و تمدنى درخشان بودند و سرزمينى سبز و درختانى انبوه و ميوههايى فراوان و قريههايى آباد داشتند و از زندگى بسيار مرفهى برخوردار بودند، ولى آنها خدا را به دست فراموشى سپردند و كفران نعمت كردند، به فخرفروشى پرداختند و به اختلاف طبقاتى دامن زدند و از آنجا كه مرگ
انسان در دل زندگى او نهفته شده و همان چيزى كه يک روز مايه
حیات و آبادانى اوست روز ديگر ممكن است عامل مرگ و ويرانى او شود، لذا
خداوند، آنها را همچون ساير اقوام طغيانگر، مجازات كرد، همچنان كه فرمود:
«و جمعيّتشان را متلاشى ساختيم»
(وَ مَزَّقْنٰاهُمْ كُلَّ مُمَزَّقٍ) چنان سرزمين آنها ويران گشت كه توانايى اقامت از آنان سلب شد و چون برگهاى خزان بر سينه تندباد قرار گرفتند و به هرسو پراكنده شدند، آنچنان كه پراكندگى آنها به صورت ضرب المثل درآمد كه هرگاه مىخواستند بگويند، فلان جمعيت سخت متلاشى شدند، مىگفتند: «تفرقوا ايادى
سبا» يعنى همانند قوم
سبا و نعمتهاى آنها پراكنده شدهاند.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مَزَّقْناهُمْ»، ج۴، ص۲۹۰.