مهاجران در غزوه تبوک (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن کریم آیاتی از خود را به
مهاجران شرکت کننده در
غزوه تبوک اختصاص داده و به عملکرد یا ویژگیهای آنان پرداخته است.
مهاجران، از پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم در سختیهای غزوه
تبوک پیروی میکردند.
لقد تاب الله علی النبی والمهـجرین والانصار الذین اتبعوه فی ساعة العسرة من بعد ما
کاد یزیغ قلوب فریق منهم ثم تاب علیهم انه بهم رءوف رحیم.
مسلما خداوند
رحمت خود را شامل حال
پیامبر و مهاجران و انصار، که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک) از او پیروی کردند، نمود بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها، از حق منحرف شود (و از میدان جنگ بازگردند) سپس خدا
توبه آنها را پذیرفت، که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است
" ساعت" از نظر لغت به معنی بخشی از زمان است، خواه کوتاه باشد یا طولانی، البته به زمانهای خیلی طولانی، ساعت گفته نمیشود، و" عسرت" به معنی
مشقت و سختی است.
تاریخ اسلام نشان میدهد که مسلمانان هیچگاه به اندازه جریان
تبوک در فشار و زحمت نبودند.
زیرا از طرفی حرکت به سوی تبوک در موقع شدت گرمای تابستان بود.
و از سوی دیگر
خشکسالی مردم را به ستوه در آورده بود.
و از سوی سوم فصلی بود که میبایست مردم همان مقدار محصولی که بر درختان بود جمع آوری و برای طول سال خود آماده کنند.
از همه اینها گذشته فاصله میان
مدینه و تبوک بسیار طولانی بود.
و دشمنی که میخواستند با او روبرو شوند، امپراطوری
روم شرقی، یکی از نیرومندترین قدرتهای جهان روز بود.
اضافه بر اینها، مرکب و
آذوقه در میان مسلمانان به اندازهای کم بود که گاه ده نفر مجبور میشدند به نوبت از یک مرکب استفاده کنند، بعضی از پیادهها حتی
کفش بپانداشتند، و مجبور بودند با پای برهنه از ریگهای سوزان بیابان بگذرند، از نظر غذا و آب به قدری در مضیقه بودند که گاهی یک دانه خرما را چند نفر به نوبت، در دهان گرفته و میمکیدند تا موقعی که تنها هسته آن باقی میماند، و یک جرعه آب را چند نفر مینوشیدند.
ولی با تمام این اوصاف مسلمانان غالبا
روحیه قوی و محکم داشتند و علی رغم تمام این مشکلات به سوی دشمن همراه پیامبر ص حرکت کردند و با این
استقامت و
پایمردی عجیب درس بزرگی برای همه مسلمین جهان در تمام قرون و اعصار به یادگار گذاشتند، درسی که برای همه نسلها کافی بود، و وسیله پیروزی و غلبه بر دشمنان بزرگ و مجهز و خطرناک.
باغ و نهرهای روان و زندگی جاودان پاداش مهاجران شرکت کننده در غزوه تبوک بود
لـکن الرسول والذین ءامنوا معه جـهدوا بامولهم وانفسهم واولـئک لهم الخیرت واولـئک هم المفلحون• اعد الله لهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها ذلک الفوز العظیم.
ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردهاند با مال و جان خود در راه خدا
جهاد کردند. نیکیها از آن آنهاست و آنهایند که رستگارانند. • خدا برایشان بهشتهایی که جویها در آن روان است و در آنجا جاویدانند، آماده کرده است. این است
رستگاری بزرگ
مهاجران شرکت کننده در غزوه تبوک از رستگارانند.
لـکن الرسول والذین ءامنوا معه جـهدوا بامولهم وانفسهم واولـئک لهم الخیرت واولـئک هم المفلحون• اعد الله لهم جنت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها ذلک الفوز العظیم.
ولی پیامبر و کسانی که با او
ایمان آوردهاند با مال و جان خود در راه خدا
جهاد کردند. نیکیها از آن آنهاست و آنهایند که رستگارانند. • خدا برایشان بهشتهایی که جویها در آن روان است و در آنجا جاویدانند، آماده کرده است. این است رستگاری بزرگ
کلمه" الخیرات" به اصطلاح" صیغه جمع توام با الف و لام" است، و عمومیت از آن استفاده میشود، تعبیر جامعی است که هر گونه موفقیت و پیروزی و موهبت و خیری را اعم از مادی و معنوی شامل میگردد.
تعبیرات این دو جمله طبق قواعدی که در علم" معانی بیان" آمده است همگی دلیل بر
انحصار است، یعنی تعبیرات فوق نشان میدهد که رستگاران تنها این گروهند و همچنین کسانی که استحقاق هر گونه
خیر و سعادتی را دارند تنها این دستهاند، همانها که با تمام وجود و امکاناتشان
جهاد میکنند.
از این آیه به خوبی استفاده میشود که اگر" ایمان" و" جهاد" توام گردد هر گونه خیر و برکتی را با خود همراه خواهد داشت، و جز در سایه این دو، نه راهی به سوی
فلاح و رستگاری است، و نه نصیبی از خیرات و برکات مادی و معنوی.
این نکته نیز شایان توجه است که از مقابله صفات این دو گروه با هم چنین استفاده میشود که منافقان به خاطر فقدان
ایمان ، و آلودگی فوق العاده به گناه، افرادی نادان و بی خبرند، و به همین جهت از" علو همت" که زائیده فهم و شعور و آگاهی است محرومند، آنها راضیند که با بیماران و کودکان بمانند ولی از شرکت در میدان جهاد با آن همه افتخاراتش ابا دارند.
اما در مقابل، افراد با ایمان آن چنان روشن بینی و فهم و درک و علو همت دارند که تنها راه پیروزی بر مشکلات را
جهاد، آنهم با تمام امکاناتشان، یافتهاند.
این همان درس بزرگی است که قرآن در بسیاری از آیاتش به ما داده و باز هم از آن غافلیم!.
سختیهای غزوه تبوک، سبب لغزش برخی از مهاجران حاضر در آن بود.
لقد تاب الله علی النبی والمهـجرین والانصار الذین اتبعوه فی ساعة العسرة من بعد ما
کاد یزیغ قلوب فریق منهم..
مسلما خداوند
رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار، که در زمان
عسرت و شدت (در جنگ تبوک) از او پیروی کردند، نمود بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها، از حق
منحرف شود
شک نیست در میان مسلمانان افرادی بودند که روحیه ضعیفتری داشتند، و همانها بودند که فکر بازگشت را در سر میپروراندند که قرآن از آن تعبیر به" من بعد ما
کاد یزیغ قلوب فریق منهم" کرده است (زیرا" یزیغ" از ماده" زیغ" به معنی تمایل و انحراف از حق به سوی باطل است).
ولی همانگونه که دیدیم روحیه عالی اکثریت، و
لطف پروردگار آنها را نیز از این فکر منصرف ساخت، و به جمع مجاهدان راه حق پیوستند.
خداوند
توبه برخی از مهاجران متخلف، پس از
تصمیم به همراهی با پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم را پذیرفت.
لقد تاب الله علی النبی والمهـجرین والانصار الذین اتبعوه فی ساعة العسرة من بعد ما
کاد یزیغ قلوب فریق منهم ثم تاب علیهم انه بهم رءوف رحیم.
مسلما خداوند
رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار، که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک) از او پیروی کردند، نمود بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها، از حق منحرف شود
خداوند به پذیرش توبه و شمول رحمت خاص خود، نسبت به مهاجران شرکت کننده در غزوه تبوک سوکند خورده است.
لقد تاب الله علی النبی والمهـجرین والانصار الذین اتبعوه فی ساعة العسرة من بعد ما
کاد یزیغ قلوب فریق منهم ثم تاب علیهم انه بهم رءوف رحیم.
مسلما خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر و مهاجران و انصار، که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک) از او پیروی کردند، نمود بعد از آنکه نزدیک بود دلهای گروهی از آنها، از حق منحرف شود (و از میدان جنگ بازگردند) سپس خدا
توبه آنها را پذیرفت، که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است
برداشت یاد شده بر این اساس است که «لام» در «لقد تاب الله...» لام
قسم باشد.
آیه اشاره به شمول
رحمت بی پایان پروردگار نسبت به پیامبر و مهاجرین و انصار در آن لحظات حساس کرده، میگوید: " رحمت خدا شامل حال پیامبر ص و
مهاجران و
انصار، همانها که در موقع شدت و بحرانی از او پیروی کردند، شد" (لقد تاب الله علی النبی و المهاجرین و الانصار الذین اتبعوه فی ساعة العسرة).
سپس اضافه میکند: " این شمول رحمت الهی به هنگامی بود که بر اثر شدت حوادث و فشار ناراحتیها نزدیک بود گروهی از مسلمانان از جاده
حق باز گردند" (و تصمیم به مراجعت از تبوک بگیرند) (من بعد ما
کاد یزیغ قلوب فریق منهم).
دگر بار تاکید میکند که" بعد از این ماجرا، خداوند رحمت خود را شامل حال آنها ساخت، و توبه آنها را پذیرفت، زیرا او نسبت به مؤمنان مهربان و رحیم است" (ثم تاب علیهم انه بهم رؤف رحیم).
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «مهاجران در غزوه تبوک (قرآن)»