مقتل خوارزمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مقتل خوارزمی، از مباحث مرتبط به تاریخنگاری
عاشورا و مقتلنگاری است. این مقتل، یکی از مقاتل قرن ششم هجری و نگاشته موفق بن احمد بن محمد بکری مکی حنفی معروف به
اخطب خوارزم میباشد. کتاب مقتل الحسین خوارزمی در دو جلد به شرح واقعه
کربلا میپردازد. جلد اول به فضایل
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، اهل بیت و پیشگوییهای رسول خدا درباره امام حسین اختصاص دارد. جلد دوم نیز به شرح وقایع کربلا، کشته شدن امام حسین (علیهالسّلام)، مجازات قاتلان، مرثیهها،
زیارت امام حسین و انتقام
مختار ثقفی میپردازد.
مقتلنگاری نوعی از تاریخنگاری است که به طور خاص به شرح و بسط جزئیات
شهادت امام حسین (علیهالسّلام) و یارانش در واقعه
کربلا میپردازد. این روایتها که در ابتدا به صورت شفاهی نقل میشدند، بعدها به صورت مکتوب نیز ثبت و ضبط شده و به عنوان "مقتل الحسین" شناخته میشوند. قرن ششم را به لحاظ تعداد مقاتل و نگاشتههای مربوط به واقعه کربلا میتوان دوره افول مقتلنگاری و نگاشتههایعاشورایی به حساب آورد. البته نگارش مقتل نیز هم چون دیگر شاخههای علوم، تحت تاثیر فضای پدید آمده در اینقرن برای نگارش آثار مختلف، از جمله مجامع حدیثی بود. یکی از این مقاتل، مقتل الحسین (علیهالسّلام) اثر
موفق بن احمد خوارزمی میباشد.
ابوالمؤید موفق بن احمد بن محمد (برخی نام جد او را «اسحاق» با کنیه ابوسعید» دانستهاند)
بکری مکی حنفی، معروف به «آخطب خوارزم»،
فقیه،
خطیب،
قاضی، ادیب و
شاعر، ملقب به «صدرالائمة» و «خلیفة الزمخشری» در حدود
سال ۴۸۴ قمری دیده به
جهان گشود و در سال ۵۶۸ قمری بدرود حیات گفت.
درباره
مذهب خوارزمی باید گفت با توجه به آنکه در عصر وی، مذهب شایع در
خراسان بزرگ و ماوراءالنهر از جمله منطقه خوارزم، مذهب
حنفی بوده، خوارزمی نیز در فروع، این مذهب را اختیار کرده است. یکی از شواهد قوی بر این مطلب، کتاب مناقب ابی حنیفه است که او در فضایل
ابوحنیفه نوشته و در آن به
مدح و
ثنای وی در قالب قصیدهای طولانی پرداخته است. البته او در اصول اعتقادی، اشعری بوده است. با این همه او متمایل به
تشیع و علاقه مند به
اهل بیت (علیهالسّلام) بوده است؛ چراکه افزون بر نگارش مقتل الحسین، کتابهای دیگری همانند فضائل امیرالمومنین معروف به المناقب، رد الشمس لامیرالمؤمنین، قضایا امیرالمؤمنین والاربعین فی مناقب النبی الامین و وصیه امیرالمومنین نگاشته است. خوارزمی در طول حیاتش در تاریخ و فضایل و مناقب اهلبیت آثاری را تألیف کرده که مقتل الحسین (علیهالسّلام) یکی از آنهاست.
کتاب مقتل الحسین خوارزمی، دربردارنده یک سرآغاز و پانزده فصل است که در دو جلد گرد آمدهاند. جلد اول این کتاب، شامل ده فصل و بخش اول از فصل یازده است و جلد دوم، بخش دوم از فصل یازده به همراه چهار فصل دیگر را دربردارد. عناوین این فصلها چنین است:
۱. برخی از فضایل
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)؛ ۲. فضایل
خدیجه دختر خویلد؛ ۳ فضایل
فاطمه دختر اسد پسر هاشم پسر عبد مناف، مادر امیرالمؤمنین
علی بن ابی طالب (علیهالسّلام)؛ ۴. نمونهای از فضایل امیرالمؤمنین (علیهالسّلام)؛ ۵. فضایل
فاطمه زهرا (علیهالسّلام) دختر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)؛ ۶. فضایل
حسن و
حسین (علیهالسّلام)؛ ۷. فضایل اختصاصی حسین (علیهالسّلام): ۸. پیشگویی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درباره حسین (علیهالسّلام) و احوال وی؛ ۹. آنچه بین حسین (علیهالسّلام) و بین
ولید بن عتبه و
مروان بن حکم در
مدینه، در زمان حیات معاویه و بعد از مرگش گذشت؛ ۱۰. سرگذشت حسین (علیهالسّلام) در مدت اقامتش در
مکه، و نامههای کوفیان به او، و فرستادن
مسلم بن عقیل به کوفه و قتل او در این شهر؛ ۱۱. خروج حسین بن علی (علیهالسّلام) از مکه به سوی
عراق و حوادث و اتفاقاتی که بین راه رخ داد و توقف او در
سرزمین طف و کشته شدن امام حسین (علیهالسّلام)؛ ۱۲. عقوبت و مجازات قاتل حسین (علیهالسّلام)؛ ۱۳. برخی از مرثیههایی که درباره آن حضرت سروده شده است؛ ۱۴.
زیارت حضرت و فضیلت آن؛ ۱۵. انتقام
مختار بن ابی عبید ثقفی از کشندگان حسین (علیهالسّلام). خوارزمی در پایان این فصل، به جریان کشته شدن
مصعب و
عبدالله پسران
زبیر نیز پرداخته است.
مقتل الحسین خوارزمی، کتابی تاریخی-روایی است که بیشتر
روایات و گزارشهای تاریخی آن، با سلسله سند بیان شده است. بیشترین مطالب این اثر از فصل نهم تا پایان فصل یازدهم، که از جریان بیعتخواهی معاویه برای یزید، آغاز شده و با
شهادت آن حضرت و یارانش در
کربلا به پایان میرسد، برگرفته از کتاب
الفتوح ابن اعثم است و خوارزمی خود، بارها به این موضوع در کتابش تصریح کرده است. وی در برخی موارد، پس از نقل گزارش ابن اعثم،
حدیث یا گزارش دیگری را بر آن افزوده و سپس ادامه گزارش ابن اعثم را با الفاظی مانند «قال احمد بن اعثم کوفی» آورده است.
گزارشهای افزوده شده معمولا گزارشهایی است که خوارزمی به طور مسند از مشایخ خود نقل کرده است.
برخی از مشایخ
روایت خوارزمی که وی در این اثر از آنان بسیار نقل کرده است، عبارتاند از: جارالله
محمود بن عمر زمخشری (۵۳۸ ق)، ابومنصور
شهردار بن شیرویه دیلمی (۵۵۸ ق)،
حسن بن احمد عطار همدانی (۵۴۴ ق) و ابوالحسن
علی بن احمد عاصمی.
چنانکه گذشت، خوارزمی در نگارش واقعه کربلا تا پیش از
روز عاشورا، بیشترین بهره را از کتاب الفتوح ابن اعثم برده است؛ اما گزارشهای وی نسبت به اخبار ابن اعثم اضافات، کاستیها و تفاوتهایی دارد که به نظر میرسد این امر معلول سه عامل بوده باشد:
اول آنکه کتاب الفتوح ابن اعثم دارای نسخههای متعدد و تا اندازهای متفاوت از یکدیگر با اضافات و کاستیهایی بوده است. شاهد این ادعا، اختلاف نسخههای موجود کنونی، با نقلهای خوارزمی از ابن اعثم است. نمونه بارز در این باره، تفاوتهای اشعار آورده شده به مناسبت حوادث مختلف در کتاب ابن اعثم با مقتل خوارزمی از لحاظ کمی و محتوایی است. همچنین احتمال دارد برخی از اضافات مقتل خوارزمی به این علت باشد که نسخه کاملتری از فتوح، نزد خوارزمی بوده است.
دوم آنکه خوارزمی خطیب و اهل
منبر بوده است و با تاثیرپذیری از چنین منصب و حرفهای، با نقل به مضمون گزارشهای ابن اعثم، به تغییر کمی و در برخی موارد، تغییر کیفی آنها پرداخته تا گزارشهای این حادثه، منطقیتر، پذیرفتنیتر و برای خواننده جذابتر باشد. البته این کار در بسیاری از موارد، تا اندازهای بوده که موجب
تحریف اصل جریان نشود.
سوم آنکه طبیعت بسیاری از حوادث و قضایای تاریخی آن است که وقتی گرد و غبار گذشت
زمان بر آنها مینشیند و نویسندگان قرون بعدی پا به عرصه حیات علمی گذاشته، به بازنگاری آنها میپردازند، اضافات و شاخ و برگهایی بر اصل حادثه میافزایند که در گزارشهای اولیه، وجود نداشته است. وی گاهی اخباری از
ابومخنف روایت کرده است؛ اما باز در مقایسه با اخبار منابع معتبر پیشین، تفاوتها و زیادتهایی دارد.
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۸۵-۸۸.