• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

معرفی باطل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قرآن کریم که دستور پرهیز از باطل را داده، آن را نیز به چند گونه (معرفی باطل با نقیض و معرفی با تمثیل و بیان نمونه‌ها)معرفی کرده است.



مهم‌ترین ویژگی و علامت باطل ، تقابل آن با حق است، ازاین‌رو قرآن کریم با بهره‌گیری از شیوه تعریف به نقیض، هر معبودی جز خداوند را که حق مطلق است باطل دانسته و آن‌را شایسته معبودیت نمی‌داند و هر امری که از مسیر حقْ دور یا مقابل آن باشد، باطل خواهد بود، به همین جهت قرآن کریم، کوششهای غافلان و دنیاطلبان را به سبب بازماندگی از هدف اصلی خلقت و دوری از حق، باطل شمرده است:«مَن کانَ یُریدُ الحَیوةَ الدُّنیا وزینَتَها نُوَفِّ اِلَیهِم اَعملَهُم فیها وهُم فیها لا یُبخَسون اُولئِکَ الَّذینَ لَیسَ لَهُم فِی الأخِرَةِ اِلاَّ النّارُ وحَبِطَ ما‌صَنَعوا فیها و بطِلٌ ما کانوا یَعمَلون».


تمثیل حق و باطل در سوره رعد ، به روشنی گویای ماهیت باطل است
[۴] المیزان، ج‌۱۳، ص‌۳۳۵.
:«اَنزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسالَت اَودِیَةٌ بِقَدَرِها فَاحتَمَلَ السَّیلُ زَبَدًا رابِیًا ومِمّا یوقِدونَ عَلَیهِ فِی النّارِ ابتِغاءَ حِلیَة اَو مَتع زَبَدٌ مِثلُه». مفسّران این مثل را دربردارنده چند مثل جزئی می‌دانند
[۶] مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۴۴۰.
[۷] المیزان، ج‌۱۳، ص‌۳۳۵.
؛ نزول قرآن به باران، دل انسان‌ها به نهرها و درّه‌ها و میزان بهره‌گیری مخاطبان قرآن در حد ظرفیتشان به گنجایش دره‌ها و نهرها تشبیه شده
[۸] مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۴۴۱.
و حق به آب که منبع حیات
[۹] الفرقان، ج ۱۳، ص ۲۹۷ ۲۹۸.
است تشبیه گردیده و نکره بودن آن، بر عمومیت دلالت دارد.
[۱۲] الفرقان، ج ۱۳، ص‌۲۹۸.

از سوی دیگر تقابل بیان شده بین کف روی آب یا کف مواد مذاب، و آنچه که برای انسان‌ها واقعاً سودمند است، بیانگر تقابل همیشگی حق و باطل است
[۱۳] الفرقان، ج ۱۳، ص‌۲۹۶.
:«کَذلِکَ یَضرِبُ اللّهُ الحَقَّ والبطِلَ فَاَمَّا الزَّبَدُ فَیَذهَبُ جُفاءً واَمّا ما یَنفَعُ النّاسَ فَیَمکُثُ فِی الاَرض...». با آمدن سیل، آنچه حرکت می‌کند آب است و بدون آن، کف هیچ‌گونه حرکتی ندارد؛ اما کف بر آن سوار شده، از نیروی آن استفاده می‌کند، چنان‌که در دنیا همواره باطل از نیروی حق استفاده می‌کند
[۱۵] مجموعه آثار، ج‌۳، ص‌۴۴۱، «حق و باطل».
و خود فاقد استقلال وجودی و وابسته به حق است.
[۱۶] مجموعه آثار، ج‌۳، ص‌۴۴۱، «حق و باطل».



قرآن کریم برای معرفی باطل به نمونه‌هایی از آن اشاره کرده و در عین حال تأکید می‌کند که پوچ بودن باطل و زیانکاری باطل گرایان، در آخرت‌ به‌طور کامل آشکار خواهد شد:«و یَومَ تَقومُ السّاعَةُ یَومَئِذ یَخسَرُ المُبطِلون».

۳.۱ - اصحاب انبیاء

قرآن، داستان رویارویی حق و باطل را در سرگذشت پیامبران از زوایای گوناگون بررسی کرده که هر یک ازاین‌رویا رویی‌ها، بیانگر انحراف یا انحراف‌هایی خاص در بین مخالفان پیامبران و مواجهه آنان با آن انحراف است؛ عاد و ثمود به قدرت و طغیان
[۱۸] پرتوی از قرآن، ق‌۲، ج‌۳۰، ص‌۵۷‌ و ۶۲‌.
، اصحاب مدین و ایکه به فساد اقتصادی، قوم نوح به ظلم و طغیان، دشمنان یوسف به کیدهای پیچیده و بداندیشی و قوم فرعون به آمیزه‌ای از همه این موارد وصف شده‌اند. در این داستان‌ها شکل‌گیری اندیشه باطل و انحرافات، از آغاز تا فرجام تلخ آن به روشنی تعلیل و تحلیل گردیده است. داستان موسی و فرعون، که از نظر حجم و تکرار، بزرگ‌ترین داستان قرآن است، بیانگر مجموعه‌ای کامل از رویارویی حق و باطل با تمامی اجزای آن است. فرعون که تجسم برتری جویی، فساد و در یک کلمه، باطل است در نهایت قدرت و کبریایی یکباره در برابر دیدگان بنی‌اسرائیل محو می‌شود.
[۲۲] پرتوی از قرآن، ج‌۱، ص‌۱۵۴.
یکی از عناصر باطل در این داستان، سحر است. این باطل، در ظاهر بزرگ بوده، به گونه‌ای که مهارت ساحران و حماسه و شور رقابت ایشان در برابر دیدگان هزاران قبطی و اسرائیلی، موجب هراس موسی (علیه‌السلام) از گمراهی بنی‌اسرائیل گردید؛ ولی قرآن با بیان باطل شدن سحر ساحران و غرق شدن فرعون و لشکریان او در برابر دیدگان بنی‌اسرائیل بر ناکام بودن باطل تأکید کرده است:«فَوَقَعَ الحَقُّ و بَطَلَ ما کانوا یَعمَلون _ فَغُلِبوا هُنالِکَ وانقَلَبوا صغِرین _ و‌اُلقِیَ السَّحَرَةُ سجِدین». استعمال واژه‌ «انقبلوا» در این آیه، افزون بر‌تناسب با واژه «غُلبوا»، به مفهوم‌بازگشت امر‌باطل به همان ریشه و حالت پست نخستین است.
[۲۹] التحریر والتنویر، ج‌۸‌، ص‌۵۰‌-۵۱‌


۳.۲ - در جنگ بدر

نمونه دیگر در ماجرای جنگ بدر ترسیم شده است. اولین رویارویی رسمی اسلام و کفر در بدر رخ داده و ازاین‌رو، روز جدایی حق از باطل:«یَومَ‌الفُرقان» نامیده شده است.

۳.۳ - جان کندن منافقان و کافران

قرآن کریم، نمونه دیگری از آشکار شدن پوچی باطل در این دنیا را، در احتضار و جان کندن منافقان و کافران بیان کرده است. «اِنَّما یُریدُ اللّهُ لِیُعَذِّبَهُم بِها فِی الحَیوةِ الدُّنیا وتَزهَقَ اَنفُسُهُم وهُم کفِرون»، «اِنَّما یُریدُ اللّهُ اَن یُعَذِّبَهُم بِها فِی الدُّنیا و تَزهَقَ اَنفُسُهُم و هُم کفِرون»، بر این اساس نحوه قبض روح منافقان و کافران عذابی برای آنان و افزون بر آن، نشانه و عبرتی برای دیگران است که از آن به «زهق» یعنی رفتن با مقهوریت، هلاکت و ضایع شدن
[۳۴] التحقیق، ج‌۴، ص‌۳۱۳، «زهق».
تعبیر شده است.


۱. حجّ/سوره۲۲، آیه۶۲‌.    
۲. لقمان/سوره۳۱، آیه۳۰.    
۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۵ ۱۶.    
۴. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۳۳۵.
۵. رعد/سوره۱۳، آیه۱۷.    
۶. مجمع‌البیان، ج‌۶‌، ص‌۴۴۰.
۷. المیزان، ج‌۱۳، ص‌۳۳۵.
۸. مجمع البیان، ج‌۶‌، ص‌۴۴۱.
۹. الفرقان، ج ۱۳، ص ۲۹۷ ۲۹۸.
۱۰. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳۱.    
۱۱. هود/سوره۱۱، آیه۷.    
۱۲. الفرقان، ج ۱۳، ص‌۲۹۸.
۱۳. الفرقان، ج ۱۳، ص‌۲۹۶.
۱۴. رعد/سوره۱۳، آیه۱۷.    
۱۵. مجموعه آثار، ج‌۳، ص‌۴۴۱، «حق و باطل».
۱۶. مجموعه آثار، ج‌۳، ص‌۴۴۱، «حق و باطل».
۱۷. جاثیه/سوره۴۵، آیه۲۷.    
۱۸. پرتوی از قرآن، ق‌۲، ج‌۳۰، ص‌۵۷‌ و ۶۲‌.
۱۹. قصص/سوره۲۸، آیه۴.    
۲۰. قصص/سوره۲۸، آیه۳۹.    
۲۱. فجر/سوره۸۹، آیه۱۱ ۱۲.    
۲۲. پرتوی از قرآن، ج‌۱، ص‌۱۵۴.
۲۳. اعراف/سوره۷، آیه۱۱۶.    
۲۴. فی ظلال القرآن، ج‌۳، ص‌۱۳۴۹.    
۲۵. طه/سوره۲۰، آیه۶۷.    
۲۶. بقره/سوره۲، آیه۵۰.    
۲۷. اعراف/سوره۷، آیه۱۱۸.    
۲۸. اعراف/سوره۷، آیه۱۲۲.    
۲۹. التحریر والتنویر، ج‌۸‌، ص‌۵۰‌-۵۱‌
۳۰. انفال/سوره۸، آیه۴۱.    
۳۱. فی ظلال القرآن، ج‌۳، ص‌۱۵۲۲‌-۱۵۲۳.    
۳۲. توبه/سوره۹، آیه۵۵.    
۳۳. توبه/سوره۹، آیه۸۵.    
۳۴. التحقیق، ج‌۴، ص‌۳۱۳، «زهق».



دائرةالمعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله«باطل».    




جعبه ابزار