معانی حسن و قبح
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
معانی
حسن و قبح به معانی مختلف وتعیین محل نزاع میان
متکلمان اطلاق میشود.
حسن و قبح در سه معنای مختلف به کار میرود:
حسن و قبح به معنای کمال
و نقص؛ برای مثال، وقتی گفته میشود: «فلان امر
حسن است» یعنی برای نفس
انسان کمال است،
و یا وقتی گفته میشود: «فلان امر
قبیح است»؛ یعنی برای نفس نقص به شمار میآید.
حسن و قبح به این معنا، هم وصف
افعال اختیاری انسان است
و هم وصف متعلقات افعال انسان.
حسن و قبح به این معنا مورد نزاع
عدلیه و اشاعره نیست، بلکه اشاعره نیز قبول دارند که
حسن و قبح به معنای کمال
و نقصان، یک امر عقلی است
و عقل در فهم آن مستقل است.
حسن و قبح به معنای
لذت و الم یا ملائمت
و منافرت با نفس؛ برای مثال، وقتی گفته میشود: «فلان امر
قبیح است» یعنی با طبع انسان ناسازگار بوده
و انسان از آن
تنفر دارد،
و یا وقتی گفته میشود: «فلان امر
حسن است» یعنی با طبع انسان سازگاری داشته
و برای او خوشایند است.
حسن و قبح به این معنا، هم وصف افعال اختیاری انسان قرار میگیرد
و هم وصف متعلقات افعال انسان. به لحاظ
حسن و قبح به این معنا، اشیا به سه دسته تقسیم میشود:
۱. اموری که بالفعل دارای
حسن یا
قبح میباشد؛
۲. اموری که بالفعل نه
حُسن دارد
و نه
قبح، ولی به لحاظ عواقب خوب یا بدی که دارد، انسان آنها را به خوبی
و بدی متصف میکند؛
۳. اموری که بالفعل
قبیح بوده
و نفس از آنها متنفر است، ولی به لحاظ عواقب مثبت
و خوبی که دارد، عقل آن را نیکو میشمارد، مانند: خوردن داروی تلخ که بالفعل مورد تنفر است.
حسن و قبح به این معنا نیز مورد نزاع عدلیه
و اشاعره نیست.
حسن و قبح به معنای
مدح و ذم ؛ برای مثال، وقتی گفته میشود: «فلان کار
حسن است» یعنی فاعل آن نزد عقلا مستحق مدح
و ستایش است،
و یا وقتی گفته میشود «فلان کار
قبیح است» یعنی فاعل آن نزد عقلا مستحق ذم
و نکوهش است.
حسن و قبح به این معنا مخصوص افعال اختیاری است.
نزاع اشاعره
و عدلیه در این معنای
حسن و قبح است؛ اشاعره معتقدند عقل عقلا جدای از بیان
شارع نمیتواند درک کند این کار
حسن است یا
قبیح، ولی عدلیه میگویند: عقل عقلای عالم به طور مستقل این معنا را درک میکند.
میان معانی سه گانه
حسن و قبح رابطه
عام و خاص مطلق برقرار است؛ به این معنا که برخی از کارها ممکن است دارای
حسن و قبح به هر سه معنا باشد، مانند: علم آموزی
و احسان که هم کمال برای نفس است
و هم خوشایند آن،
و هم نزد عقلا سبب استحقاق مدح میگردد،
و برخی از کارها امکان دارد یکی از معانی سه گانه
حسن و قبح را داشته باشد، مانند:
غنا و آوازخوانی که به خاطر ملائمت
و خوشایندی با نفس پسندیده است، ولی
حسن به معنای اول
و سوم نیست؛ یعنی آوازخوانی یک کمال برای نفس نیست
و عقلا نیز حکم به بایسته بودن غنا نمیکنند.
برخی برای
حسن و قبح چهار معنا بر شمرده
و معتقدند
حسن در معنای
مصلحت و قبح در معنای
مفسده نیز به کار میرود.
فرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۷۴۸، برگرفته از مقاله «معانی حسن و قبح».