مصلح موعود در اسلام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در بحث علل و فلسفه
مهدویت و شناخت مبانی عقیدتی آن، باید توجه داشت که
اسلام رهآوردی است وحیانی و حقیقتی است آسمانی و ملکوتی که با ظهور
خاتم پیامبران حضرت محمد (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) به
بشریت هدیه شده است تا به عنوان برنامه دائمی، عهدهدار
رشد و تعالی بشر در همه شؤونات کمالی باشد و زمینهی نجات و
سعادت دنیوی و اخروی
انسان را فراهم سازد.
ظهور
اسلام با
بعثت رسول اکرم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) در دو ساحت ظهوری و بطونی، نمودار میباشد. ساحت ظهوری آن "
نبوت" است و ساحت بطونی آن "
ولایت". اولی با
مبعث وجود مقدس ختمی مرتبت در صدر تاریخ اسلام ختم یافته اما دومی یعنی ساحت ولائی
اسلام جاویدانه و باقی است و در وجود
امامان معصوم (علیهمالسّلام) و جانشینان پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) استمرار دارد که
مهدی موعود (عجّلاللهفرجهالشریف) آخرین آنان و خاتم ولایت میباشد.
ادوار تاریخی که از
آدم (علیهالسّلام) تا خاتم (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) میباید تحقق مییافت هنوز کامل نگردیده تا طومار عالم برچیده شود و
تاریخ پایان یابد بلکه این ساحت با ظهور آن یگانه دوران، عصر شکوفای تاریخ
بشر آغاز میگردد. بر خلاف دیدگاه کودکانه امثال
فوکویاما که با دیدن رونق نسبی
تمدن غرب در "عصر مدرنیته"، نماد "لیبرال دموکراسی" را به عنوان آخرین نسخه تکامل ایدئولوژیکی و پایان تاریخ پنداشتهاند، در تفکر اسلامی تحولات صنعتی و تکنیکی زمینه و تمهیدی است برای درک و توجه به آن عصر موعود و نقطه پایان بلندای تاریخ بشر فقط با تحقق جامعه آرمانی دخیره الهی، قابل بررسی است و الا تاریخ ناقص خواهد بود.
با توجه به آنچه اشاره شد در اینجا
لازم است نکاتی در رابطه با اصالت مبانی
مهدویت در اسلام به طور اجمال اشاره نمود و این بحث را از چند بعد مورد توجه قرار داد:
موضوع مهدویت یک عقیدهای کاملاً اسلامی است که ریشههای ثابت آن در
کتاب و
سنت صحیح و
متواتر، قرار دارد. آیاتی از
قرآن مجید و حجم زیادی از
احادیث و
اخبار در این خصوص، چنان این
عقیده را تحکیم و استوار نموه است که حتی انکار آن مانند انکار اصل
رسالت و
نبوت ـ در بعضی
روایات کفر شمرده شده است.
از جمله آیاتی که به موضوع مهدویت پرداخته و در منابع روایی و
تفسیر به
حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) تفسیر شده است میتوان به آیات ۵۵
سوره نور ۳۲ و ۳۳
سوره توبه،
۲۸
سوره فتح ، ۸-۹
سوره صف،
۵
سوره قصص،
۷
سوره انفال،
۵۶
سوره مائده و... اشاره نمود.
به همین جهت اصل مهدویت و ظهور حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) در
آخرالزمان در میان مسلمانان یک مسئله اتفاقی و بدیهی محسوب میشود. دلائل روایی این بحث که به وسیله
صحابه از زبان پیامبر (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل شده است در منابع معتبر حدیثی
فریقین ثبت و ضبط گردیده است.
و لذا این مسئله مانند دیگر مسائل اتفاقی و بدیهی اسلامی، نیاز به
اثبات ندارد.
خلاصه و حقیقت مهدویت منتهی شدن مسیر جوامع
جهان به سوی جامعه واحد دارای
سعادت و امنیت و رفاه عمومی و
تعاون و همکاری و همبستگی همگانی و
عدل جهانی و نجات مستضعفین و نابودی مستکبرین و
خلافت شایستگان مؤمنین به رهبری یک رادمرد الهی است که
موعود انبیا و
ادیان و دوازدهمین
وحی و
خلیفه پیغمبر آخرالزمان (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) است.
روشن است که رسیدن به چنین مقصدی و دریافتن این محتوا و این هدف و این پایان و عاقبت، مطلوب هر
فطرت و خواسته وجدان هر انسان حق طلب است.
پایان یافتن سلطه ظالمان و استقرار نظام مبتنی بر
امنیت فراگیر و
عدل جهانی، آرزوی فطری هر فرد است. به راستی چه کسی است که از نابودی طاغوتیان و کاخ نشینان سیاه و سفید که تمام جهان را صرفاً برای خود میخواهند و از خونابه دل صدها میلیون انسان بی پناه،
شراب مستی مینوشند، شاد نشوند و از برچیده شدن طومار جباران خونخوار، احساس آرامش ننمایند؟ البته بنیان حرکت عالم نیز در راستای این خواست فطری سامان داده شده است و بر اساس
سنت الهی جامعه بشری در روند تدریجی رو به تکامل خویش، خود را برای
استقبال از یک تصفیه وسیع و بنیادین، آماده میکنند تا چنین تحولی بزرگ و شگرفی را در خود پذیرا باشد. در دور نمای چنین فرایندی، مظاهر
ظلم و
تزویر مجالی برای ماندن نخواهند یافت زیرا با آمدن
حق جا برای
باطل نمیماند (قل جاء الحق و زهق الباطل آن الباطل کان زهوقا؛
).
مهمترین معیار صحت یک
تفکر و عقیدهای، عقلانیت و خردپذیری آن است،
اعتقاد به مهدویت در اسلام از این نظر نیز بر مبانی معقول و منطقی استوار است. این بحث ضمن دارا بودن دلائل مستحکم نقلی و وحیانی که مقتضی اثبات مسئله میباشد، هیچ منابع عقلی و تبعات تعارض آمیز عقلائی را به همراه ندارد. البته دلائل عقلی این بحث در قالب
قاعده لطف،
لزوم واسطه فیض و... در جای خود تفصیلاً قابل طرح است که در اینجا مجال ذکر آن نمیباشد.
با چنین نگاهی هر اندیشمند خردورزی نه تنها نسبت به امکان عقلانی اصل موضوع، تردید روا نمیداند بلکه از جهت وقوعی نیز
واقعیت داشتن وجود حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) و
غیبت او و واقعیت یافتن ظهور آن حضرت و استقرار نظام عدل جهانی آن حضرت را در فراسوی حرکت تمدنی جامعه بشری نیز
تصدیق مینمایند. اساساً نفس همگانی بودن اعتقاد به
منجی در میان پیروان ادیان و
ملل و نحل و اتفاق نظر مسلمانان در این خصوص، خود دلیل روشن بر جایگاه و اعتبار عقلانی این اصل اسلامی میباشد که از هرگونه
تردید و انکاری مصون مانده است گرچه خصوصیات و جزئیات آن محل اختلاف است.
مطالعه صدها کتاب و رسالهای که از یازده قرن پیش تا کنون در این موضوع نوشته شده است، ابتنای این
عقیده را بر مبنای صحیح و معقول و مصادر اصیل اسلامی، روشن میسازد. وجود این منابع معتبر و مبانی قطعی چنان این عقیده را از هرگونه
تشکیک و
انکار، تضمین و مصونیت بخشیده است که حتی در مقام رد دعوی کسانی که
مدعی مهدویت بودهاند، کسی نتوانسته است اصل عقیده به مهدویت را مورد تردید قرار دهد بلکه مدعیان دروغین و متمهدیان را به دلیل واجد نبودن علائم و اوصافی که برای حضرت مهدی (عجّلاللهفرجهالشریف) ذکر شده است رد میکردند. زیرا انکار
اصل مهدویت را مساوی با انکار مبانی و مآخذ محکم اصول و فروع اسلامی میدیدند.
هسته مرکزی و محوراصلی تمامی مسائل اعتقادی و تربیتی و برنامههای سیاسی ـ اجتماعی،
ایمان به وحدانیت و یگانگی و
بندگی خداوند متعال است.
قرآن کریم نیز هدف نهانی
حکومت اسلامی را تحقق جامعه توحیدی که در آن اثری از
شرک و
نفاق وجود نداشته باشد، اعلام نموده است (... یعبدوننی لا یشرکون بی شیئاً؛
).
قبول و
التزام به نظامات و قوانین که منبع و مبنای شرعی و اعتبار الهی ندارد ـ خواه در امور عبادی باشد و یا در امور سیاسی و مالی و... ـ پرستش
طاغوت خصوصاً و یا مقام و هیئت و مرجعی است که آن قوانین را وضع کردهاند، بر همین اساس نظامات غیر الهی تحت عنوان هر رژیمی باشد
مشروعیت حکومت ندارند چه استبدادی باشد و چه در قالب نظام موروثی سلطنتی و یا در شکل
دموکراسی مردمی و یا اشکال دیگر.
تفکر مهدویت تجلیگاه
نظام توحیدی اسلام است که در آن اهداف توحیدی حکومت نظیر: وحدت نظام سیاسی، حکومتی، وحدت
قانون، وحدت
دین و عقیده و مرام، وحدت و همبستگی جغرافیایی و اقلیمی و... همه و همه تبلور تام دارد. مهمترین هدف در دعوت و مبارزات
انبیاء عموماً و پیام خاص قرآن کریم خصوصاً تحقق جامعه توحیدی خدا محور و پیاده کردن ارزشهای الهی در همه ابعاد آن میباشد. بدون شک این هدف دیرینه و الهی تنها با دست با کفایت حضرت بقیة الله (ارواح العالیمن له الفدا) قابل انجام است او که نوید
امن و
امان را در پهنه گیتی و جغرافیای جهانی به ارمغان میآورد. تنها در پرتو دولت کریمه او است که توحید و عدالت فراگیر میگردد. و اگر جهان تشنه
عدالت و امنیت است عدالت و امنیت نیز بی تابانه قدوم آن پرچمدار بزرگ
توحید را به انتظار نشسته است.
بعد عقلانی و ریشه فطری باور داشت مهدویت از یکسو، ابتنای این مسئله بر مبانی وحیانی
آیات قرآن و سنت قطعی از سوی دیگر، ضرورت پاسخگویی به ایده آلهای فطری و تاریخی در رسیدن به مرحله
مدینه فاضله و تشکیل جامعه عدل توحیدی از سوی سوم، موجب شده است که اعتقاد به
مهدویت ضمن اینکه از
محکمات اصول اسلامی به شمار میآید، اساسیترین دغدغه دینی و رسالت اسلامی نیز محسوب شود که بارور شدن آن پیامدهای فوق العاده مبارکی را برای کل
بشریت خواهند داشت.
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مصلح موعود در اسلام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۴/۲۸.