مسجد جلیلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جلیلی، مسجد،
مسجدی در تهران و از کانونهای اصلی تجمع و تشکل نیروهای مبارز مذهبی در دوره
پهلوی دوم بود.
در خیابان ایرانشهر جنوبی (حوالی میدان فردوسی)، باغی بزرگ متعلق به حاجی
مهدی جلیلی فرشچی بود که هر سال در
ماههای محرّم و
صفر ، مجلس
روضهخوانی در آن برپا میگردید و محمدتقی فلسفی، خطیب شهیر تهران، نیز در آنجا سخنرانی میکرد. پس از مدتی، چون مسجدی در آن منطقه نبود، به پیشنهاد شرکتکنندگان در برنامههای
عزاداری باغ جلیلی، به خصوص
فلسفی ، در فاصله سالهای ۱۳۳۵ تا ۱۳۳۹ش، با هزینه شخصی، در محلّ باغ مسجدی ساخته شد که به نام سازنده آن، جلیلی نام گرفت و به
مسجد فرشچی نیز معروف شد.
فعالیت مسجد در ۱۳۴۰ش آغاز گردید.
مهدی جلیلی، تولیت آن را به یکی از علمای تهران، حاجشیخ زینالعابدین سُرخهای سپرد و او پس از چندی دامادش،
محمدرضا مهدویکنی ، را به امامت
جماعت مسجد برگزید.
مسجد در منطقهای قرار داشت که
بهائیان و
اقلیتهای دینی ، چون
مسیحیان و
یهودیان ، در آنجا ساکن بودند و از اینرو، در سالهای نخست فعالیت، غالباً خلوت بود، ولی با امامت مهدوی، بهتدریج یکی از مساجد پویا شد. به جز تعدادی از مغازهداران محل، که مسلمان بودند، اعضا و فعالان مسجد از دیگر مناطق تهران به آنجا میرفتند.
از اولین اقدامهای مهدوی تلاش برای زدودن حریم مسجد از مظاهر ضددینی، نظیر فروشگاه مشروبات الکلی، بود.
پس از آن، وی فعالیتهای سیاسی خود را به موازات کارهای فرهنگی و اجتماعی آغاز کرد. سیاسی شدن مسجد جلیلی، مرهون تفکر و عملکرد سیاسی مهدوی بود.
به گفته یکی از فعالان قدیمی مسجد، مسجد جلیلی نخستین پایگاهی بود که از آنجا مبارزه با حکومت آغاز شد.
یکی از اقدامات مسجد، تدریس احکام فتوایی از روی
رساله
امام خمینی بود، در حالیکه پس از واقعه
پانزده خرداد ۱۳۴۲ و تبعید
آیتاللّه خمینی ، اختناق شدیدی در کشور حاکم شده بود؛ با این همه، مسجد، کانونی برای انتقال اندیشه این
مرجع تقلید گشت.
مهدویکنی در برخی سخنرانیهای خود، به صراحت، از
مبارزات سیاسی آیتاللّه خمینی حمایت میکرد.
سابقه مبارزاتی و فعالیتهای مهدوی در پیروی از آرای آیتاللّه خمینی، تعدادی از اعضای
نهضت آزادی ، از جمله
مهدی بازرگان ، را جذب کرد، بهطوری که مرتباً در جلسههای آن شرکت میکردند.
فعالیتهای مسجد،
ساواک را بر آن داشت که برای کسب اطلاع از هدفها و برنامههای آن، از طرق مختلف، چون حضور دائمی مأموران ساواک در مسجد، اقدام کند.
بهمنظور بهرهجویی از فعالان مسجد، برای
خبرچینی ، نیز تلاشهایی شد که موفقیتی بههمراه نداشت. اعضای مسجد، با آگاهی از ترفندهای ساواک، محتاطانه عمل میکردند ولی خط مشی گردانندگان مسجد همچنان ادامه یافت.
در واقعه
قتل
حسنعلیمنصور ، نخستوزیر (مقتول در ۱۳۴۴ش)، ساواک باتوجه به رفتوآمد
محمد بخارایی ، قاتل منصور، به این مسجدــ به فعالیتهای آن حساستر شد و برای مراقبت دائمی از مسجد، مأمور ویژهای گماشت.
در ۱۳۴۹ش، ساواک مانع تشکیل جلسههای اعضای مسجد در صبحهای
جمعه شد. به این ترتیب، جلسهها بهصورت چرخشی در هفته اول هر ماه در منزل یکی از اعضا برگزار میگردید.
در گزارشهای ساواک، مسجد جلیلی پایگاه «عناصر متعصب مذهبی» و «عناصر منحرف» و مهدویکنی «روحانی افراطی» معرفی شده است. ازاینرو، وی ممنوعالمنبر و به سه سال
تبعید در بوکان محکوم شد.
یکی از ویژگیهای مسجد جلیلی، دعوت از خطبای سیاسی و انقلابی بود که مهمترین عملکرد مسجد بهشمار میآمد و مخاطبان خاصی را به مسجد میکشاند.
این رویکرد، گاه میان متولی مسجد و مهدویکنی تنش ایجاد میکرد زیرا متولی تحت فشار مراکز امنیتی و حکومتی متعهد بود که فقط خطبایی را دعوت کند که اجازه خطابه داشتند.
سخنران اصلی مسجد مهدوی بود که، پس از برپایی نماز، درباره مسائل گوناگون، از جمله انتقاد صریح از نظام حاکم و طرح مسئله حکومت اسلامی، سخنرانی میکرد.
مباحث دیگر او، مانند مسئله
اقتصاد اسلامی ، دانشجویان را به پای سخنرانیهای وی میکشاند.
از دیگر سخنرانان مسجد، آیتاللّه مطهری،
محمدجواد باهنر ، استاد
محمدتقی شریعتی و
عبدالکریم هاشمینژاد بودند.
شیوه ارائه و نوع مطالب سخنرانان، مسجد جلیلی را بهصورت پایگاهی برای بازاندیشی و تحول فکری افراد درآورد.
آیتاللّه مطهری ، با طرح مباحثی چون علل گریز از ایمان و نقد مادّیگری، عامل جذب شمار زیادی از مردم بود که در گزارشی از ساواک به ششصد تن اشاره شده است.
از ویژگیهای شرکتکنندگان در مسجد، جوان و غیرمحلی بودن آنان بود. پیوند مسجد با جوانان، بهویژه دانشجویان که سهم عمدهای در پیشبرد برنامههای سیاسی و فرهنگی داشتند، یکی از عوامل موفقیت آن بهشمار میرفت. وابستگان به سازمان مجاهدین خلق و نهضت آزادی از شرکتکنندگان در برنامههای مسجد بودند.
سیدعلی اندرزگو ، از مبارزان بن ام در گروههای اسلامی، از پرورشیافتگان مسجد جلیلی بود که حتی زمانی که تحت تعقیب بود، مخفیانه در مسجد حضور مییافت.
علاوه بر برگزاری جلسههای سخنرانی، پخش اعلامیه در تهران و شهرستانها از دیگر فعالیتهای مسجد بود. تعدادی از اعلامیهها در مسجد تهیه میشد. اعلامیههای
آیتاللّه خمینی ، که از رادیو بیبیسی یا رادیو عراق پخش میشد، ضبط و سپس مکتوب میگردید و مخفیانه در مسجد توزیع میشد. مدتی نیز جزوه جنگهای
ارنستو چهگوارا را در مسجد تایپ میکردند و در اختیار افراد میگذاشتند، ولی با مخالفت مهدویکنی، تهیه آن در مسجد متوقف شد
.
مسجد، علاوه بر امور سیاسی، به فعالیتهای فرهنگی نیز میپرداخت. هدف از این فعالیتها جذب جوانان و نوجوانان و پرورش فکری آنان و نیز ایجاد پوشش مناسب برای مبارزه با
حکومت پهلوی بود.
یکی از اقدامهای مهم مسجد جلیلی، تأسیس
کتابخانه و ترغیب و ترویج
کتابخوانی بود و یکی از چند مسجد تهران در آن زمان، بود که کتابخانه منظم داشت و کتابهایی که تهیه میشد غالباً مورد نیاز جوانها بود.
برای تشویق بیشتر جوانان، هر سال جشن
کتاب برگزار میشد و به خلاصه کتابهای برگزیده جایزههایی اهدا میشد.
آموزش رایگان مواد درسی دبیرستانی نیز یکی از اقدامات مسجد بود.مواد آموزشی، افزون بر مسائل دینی و آموزش
قرآن ،
فیزیک ،
شیمی ،
ریاضی ، ز
بان انگلیسی و
معارف اسلامی بود که در کلاسهای تقویتی و تجدیدی تدریس میشد. با افزایش دانشآموزان، کلاسهای درس به
مسجدالجواد در
میدان هفتمتیر کنونی، که امکانات بیشتری داشت، منتقل گردید.
برای نخستین بار، با طرح ابتکاری مسجد، صندوقهای
قرضالحسنه برای کمک به افراد بیبضاعت تأسیس شد که پس از
انقلاب ،
کمیتههای امداد ا ین طرح را در سطح گستردهتری اجرا کردند.
در امر کمکرسانی به بیماران، اساسنامهای با عنوان «بیماران مستمند و مستمندان آبرومند» تهیه گردید و گروهی نیز بهنام «گروه امدادگران بیماران مستمند» در ۱۳۴۹ش تشکیل شد. این گروه، بیماران
مستمند را به پزشکانی، که معالجه رایگان این بیماران را پذیرفته بودند، معرفی میکرد. وظیفه دیگر این گروه، عیادت از بیماران در بیمارستانها و توزیع کتابهای مذهبی، مواد خوراکی و پوشاک بین آنان بود.
خانوادههای تحت حمایت مسجد، افزون بر دریافت خرج تحصیلی فرزندان خود، از امکاناتی که مسجد برای تهیه
جهیزیه فراهم کرده بود، بهرهمند میشدند.
مسجد همچنین در امر کمکرسانی به
شیعیان جنگزده لبنان
و برگزاری جشنهای مذهبی فعال بود.
مسجد جلیلی تا پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۵۷ش) همچنان با امامت مهدویکنی فعال بود.
پس از آن بهسبب مسئولیتهایی که مهدویکنی در امور اجرایی کشور یافت، از امامت جماعت مسجد دست کشید ولی برنامههای آن، به ویژه خدمات اجتماعی و رسیدگی به نیازمندان، استمرار یافته است.
منابع:
(۱) انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، کتاب۱، تهران: سروش، ۱۳۷۶ش.
(۲) شریعتی به روایت اسناد ساواک، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش.
(۳) پروین قدسیزاد، تاریخ شفاهی مسجد جلیلی، تهران ۱۳۸۳ش.
(۴) محمدرضا مهدویکنی، «با کولهبار سرخ پیامت به پیش میرومای شهید»، شاهد، ش۱۱ (مهر۱۳۶۰).
(۵) اکبر هاشمی رفسنجانی، هاشمی رفسنجانی: دوران مبارزه، زیرنظر محسن هاشمی، تهران ۱۳۷۶ش.
(۶) سرگذشتهای ویژه از زندگی استاد شهید مرتضی مطهری قدسسرّه، به روایت جمعی از فضلاء و یاران، (تهران) : مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر، ۱۳۶۶ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «مسجد جلیلی»، شماره۴۸۰۴.