مسالک الممالک (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مسالک الممالک، اثر
ابراهیم بن محمد اصطخری، معروف به کرخی از دانشمندان
سده ۴ ق است. این کتاب به
زبان عربی و پیرامون
جغرافیای جهان اسلام و در ۲۰
اقلیم نوشته شده است.
اصطخری در تقسیمات جغرافیایی خویش به مناطق واقع در طول و عرضهای شناخته شده چندان عنایتی مبذول نداشته، بلکه به مناطق جغرافیایی وسیع و سرزمینهای بزرگ توجه نموده است و پس از ذکر اطلاعاتی عمومی پیرامون «ربع مسکون» و مساحت سرزمینها، وضع دریاها را به شرح آورده و به صورتی مشروح به ذکر مختصات مناطق اسلامی عصر خویش- از جمله
جزیرة العرب، دریای
پارس، مغرب،
اندلس، سیسیل،
مصر،
شام، دریای روم (مدیترانه)، جزیره،
عراق، جنوب
ایران (خوزستان، فارس و کرمان)، سند و
هند، مرکز و شمال ایران، ارمنستان، اران و آذربایجان، جبال، دیلم، خزر، دریای خزر و سرانجام
ماوراء النهر - پرداخته است. اصطخری در وصف هر یک از کشورها و سرزمینها، اطلاعاتی از حدود و نیز شهرکهای آنها با ذکر مسافتها به دست میدهدو با تفصیل به شرح محصولات بازرگانی، صنعت و اوضاع و احوال قومی و نژادی آنها میپردازد.
وسیعترین بخش کتاب اصطخری مربوط به سرزمین
پارس است. در واقع بیشتر مطالب این کتاب به سرزمین ایران اختصاص دارد. وی در شرح مربوط به سرزمین
پارس نه تنها به ذکر مسافتها و شهرهای بزرگ و بناهای معروف پرداخته، بلکه به دژها، شهرهای حصین، آتشکدهها و رودها نیز اشاره کرده است. وی سپس به شرح دریاچهها پرداخته و از خلیج فارس یاد کرده است.
ترتیب مطالب این کتاب، بر خلاف اثر ابوزید بر اساس
اقالیم سبعه از جنوب به شمال نیست، بلکه در آن، اقالیم بر تقسیماتی جغرافیایی پایه گذاری شده است که شمار اقلیمها به ۲۰ میرسد. اصطخری خود به تفاوت میان تقسیمات جغرافیایی خویش و دیگران اشاره کرده، و نوشته است که این کتاب نه بر وضع هفت اقلیم نهادیم... و اگر کسی خواهد که کیفیت هفت اقلیم بداند، در کتابهای دیگر... معلوم توان کردن.
اصطخری همانند دیگر جغرافی نگاران اسلامی، تنها به توصیف
جهان اسلام پرداخته، و آن را به ۲۰ اقلیم، البته نه به معنای خاص آن بخش کرده است. وی در تقسیمات جغرافیایی خویش به مناطق واقع در طول و عرضهای شناخته شده، چندان عنایتی مبذول نداشته، بلکه به مناطق جغرافیایی وسیع و سرزمینهای بزرگ توجه نموده است و پس از ذکر اطلاعات عمومی پیرامون «ربع مسکون» و مساحت سرزمینها، وضع دریاها را به شرح آورده، و به صورتی مشروح به ذکر مختصات مناطق اسلامی عصر خویش؛ از جمله
جزیرةالعرب، دریای
پارس، مغرب، اندلس، سیسیل، مصر، شام، دریای روم (مدیترانه)، جزیره، عراق، جنوب ایران (خوزستان،
پارس، کرمان)، سند و هند، مرکز و شمال ایران، ارمنستان، اران و آذربایجان، جبال، دیلم، خزر، دریای خزر و سرانجام ماوراءالنهر، پرداخته است.
این تقسیم بندی در نسخههای عربی و ترجمههای فارسی همگون و بر یک روال است. اصطخری در وصف هر یک از کشورها و سرزمینها، اطلاعاتی از حدود و نیز شهرهای آنها با ذکر مسافتها به دست میدهد و با تفصیل به شرح محصولات بازرگانی، صنعت و اوضاع و احوال قومی و نژادی آنها میپردازد. گاه مطالب کتاب اصطخری درباره برخی مناطق، بسیار مختصر و کوتاه است. به عنوان نمونه کراچکوفسکی به نقل از آماری مینویسد که نوشته اصطخری درباره سیسیل (صقلیه) اندک، ولی بسیار پر مغز و حائز اهمیت است.
گاه نکتههای نا روشنی در کتاب اصطخری میتوان یافت. یکی از این نکتهها جبل القلال (جبل القلل) در دریای مدیترانه است. رنو این ناحیه را با فراکسینتوم نزدیک فرانسه که از اواخر سال ۸۸۹ تا ۹۷۲ م در تصرف اعراب بود، تطبیق داده است؛ اما مینورسکی مینویسد که هنوز این نکته به درستی مشخص نشده است.
اصطخری سراسر خلیج فارس و بحر عمان و بخش بزرگی از اقیانوس هند از ساحل شرقی افریقا، زنگبار تا حدود سراندیب (سیلان) را دریای
پارس نامیده است و گاه انتهای این دریا را به سرزمین چین رسانده است.
وسیعترین بخش کتاب اصطخری مربوط به سرزمین
پارس است. در واقع بیشتر مطالب این کتاب به سرزمین ایران اختصاص دارد. وی در شرح مربوط به سرزمین
پارس نه تنها به ذکر مسافتها و شهرهای بزرگ و بناهای معروف پرداخته، بلکه به دژها، شهرهای حصین، آتشکدهها و رودها نیز اشاره کرده است. وی سپس به شرح دریاچهها پرداخته، و باز از خلیج فارس یاد کرده، و نوشته است: «دریای
پارس خلیجی باشد از دریای محیط... و آن را به
پارس و کرمان باز خوانند».
احتمالا اصطخری در همراه کردن آثار خود با نقشهها، روش
ابوزید بلخی را به کار گرفته است، چه از نام کتاب ابوزید بلخی،
صور الاقالیم، میتوان دریافت که این کتاب با نقشههایی همراه بوده است. نوشتههای جغرافی نگارانی؛ چون
مقدسی،
یاقوت و دیگران نیز مؤید این نکته است.
درباره نقشههای کتاب اصطخری نظر جغرافی نگاران تا اندازهای متفاوت است. ابن حوقل که معاصر اصطخری بوده، و گویا در ۳۴۰ ق با وی دیداری داشته است. درباره این دیدار چنین مینویسد:
ابو اسحاق فارسی را دیدم که این نقشه را از سرزمین سند (هند) کشیده بود که آشفته مینمود. وی نقشه فارس را نیکو کشیده بود. من آذربایجان را بدین گونه کشیدم که نیکو خواند. جزیره را نیز کشیدم که پسندید. نقشهای از مصر کشیده بود که به کار نمیآمد. نقشه مغرب نیز اغلب خطا بود. او به من گفت زادگاه تو را شناختم و شرح زندگی تو را دانستم، میخواهم خطاهای کتاب مرا اصلاح کنی. من چند نقشه را با نام خود او اصلاح کردم.
مقدسی و یاقوت و دیگران از اهمیت و درستی کتاب اصطخری یاد کرده، نوشته او را برتر و کامل تر از اثر ابوزید بلخی دانستهاند. گرچه گاه اثر اصطخری با نوشتههای ابوزید بلخی خلط شده، و گمراهیهایی پدید آورده است. مقدسی مینویسد: در ری کتابی در کتابخانه
صاحب بن عباد، منسوب به ابوزید بلخی همراه با نقشههایی دیدم؛ مشابه همان کتاب را در نیشابور نزد رئیس ابومحمد میکالی مشاهده کردم که نام مؤلف نداشت و میگفتند: مصنف آن ابوبکر محمد بن مرزبان محولی کرخی بوده که به سال ۳۰۹ ق درگذشته است؛ باز عین همان کتاب را در بخارا دیدم که منسوب به
ابراهیم بن محمد فارسی (اصطخری) بود. مقدسی انتساب کتاب را به اصطخری درست تر دانسته است، زیرا کسانی را دیده که اصطخری و کتاب او را میشناختهاند. وی از نقشههای درست کتاب نیز یاد کرده است.
مقدسی و یاقوت و دیگران از اهمیت و درستی کتاب اصطخری یاد کرده، نوشته او را برتر و کامل تر از اثر ابو زید بلخی دانستهاند.
بیشتر توضیحات وی از سرزمینهایی است که دیده و گاه توضیحات مختصر اهمیت ویژهای مییابد. به گفته آماری «درباره سیسیل اندکی میگوید اما بسیار پرمغز». این سخن درباره جزیره قلاقل نیز صادق است. اطلاعات وی از صقلابیان (اسلاوها) پراکنده و اندک است اما خالی از فایده نیست.
از طرف دیگر روایت اصطخری از قوم خزر مورخان را با مشکلاتی چند روبه رو کرده زیرا بدون آنکه فایدهای بر آن مترتب باشد، دو روایت مختلف را با هم جمع کرده است.
این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۸۳۹ م از روی نسخه خطی که تاریخ کتابت آن ۶۹۰ ق است، توسط یک خاورشناس آلمانی به نام مولر با مقدمهای به زبان لاتینی انتشار یافت. سپس دخویه، مستشرق معروف آن را از روی پنج نسخه خطی در سال ۱۸۷۰ م چاپ و منتشر کرد و مجددا از روی آن در سال ۱۹۲۷ م، طبع دیگری به همان شکل به طریق عکسبرداری منتشر شد.
چند ترجمه
فارسی از این کتاب وجود دارد و ظاهرا اغلب آنها ترجمه نخستین نسخه کتاب است. دو ترجمه فارسی از این کتاب به کوشش ایرج افشار به چاپ رسیده که یک نسخه آن به نام مسالک و ممالک به خط محمد بن سعد بن محمد نخجوانی، معروف به ابن ساوجی در ۷۲۶ ق/ ۱۳۲۶ م در اصفهان کتابت شده است. افشار درمقدمه کتاب از وجود ۱۸ نسخه خطی از کتاب اصطخری یاد کرده است.
نسخه حاضر با تحقیق دکتر محمد جابر عبد العال الحسینی در قطع وزیری با جلد گالینگوردر ۲۱۸ صفحه و با مقدمه دکتر عبد العال عبد المنعم الشامی در سال ۲۰۰۴ م از سوی انتشارات «الشرکة الدولیة للطباعة»
قاهره به عنوان صد و نوزدهمین شماره از دو هفته نامه «الذخائر» منتشر شده است.
متن نسخه خطی کتاب الاقالیم اصطخری که به
زبان عربی، و تاریخ پایان کتابت آن ۶۹۰ ق است، نخستین بار به کوشش مولر در ۱۲۵۵ ق/ ۱۸۳۹ م انتشار یافت. دخویه متن قدیم مسالک الممالک را که به زبان عربی بوده، در ۱۸۷۰ م با پیش گفتاری به طبع رسانده است. در ضمن، نظری ابراز شده، مبنی بر اینکه گویا اصل این اثر به زبان فارسی بوده است.
در نسخه فارسی مسالک و ممالک ۲۰ نقشه رنگی و ۲ نقشه سیاه و سفید وجود داشته که به کوشش ایرج افشار به چاپ رسیده است. به گفته وی در همه نسخههای فارسی کتاب نقشههای رنگین وجود دارد. نقشههای کتاب از روی نسخه موزه ایران باستان- که نسخه کامل و کهن موجود بوده، به طبع رسیده است.
چند ترجمه فارسی از کتاب مسالک و الممالک
اصطخری وجود دارد که ظاهرا اغلب آنها ترجمه نخستین نسخه کتاب است. دو ترجمه فارسی از این کتاب به کوشش ایرج افشار به چاپ رسیده که یک نسخه آن با نام مسالک و ممالک به خط محمد بن سعد بن محمد نخجوانی، معروف به ابن ساوجی در ۷۲۶ ق/ ۱۳۲۶ م در اصفهان کتابت شده بوده است.
نرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.