محمد بن محمد دارابی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
دارابی، محمدبن محمد،
عارف و
شاعر و تذکرهنویس
قرن یازدهم و دوازدهم است.
سال
تولد و
وفات وی مشخص نیست؛ اما، باتوجه به وقایع زندگی او و شاگردان و معاصرانش که از وی روایت کردهاند،
عمر او قریب به ۱۳۰ سال بوده و در حدود ۱۱۳۰ در
شیراز وفات کرده است.
او را ملاشاه محمد و با شهرت اصطهباناتی، دارابی، دارابجردی و شیرازی خواندهاند.
آقابزرگ طهرانی شاهمحمد دارابی اصطهباناتی را غیر از
شاهمحمد دارابجردی ، که در
هند شهید شده، دانسته است و استناد او دربارۀ
شهادت دارابجردی در هند به گزارش صبح گلشن است.
به نظر وی،
چنانچه بتوان در روایت مذکور تردید کرد میتوان به یکی بودن این دو نفر حکم کرد.
اما، باتوجه به اینکه در صبح گلشن گزارشی در بارۀ شهادت دارابی نیامده است، میتوان
القاب و عناوین مذکور را متعلق به یک نفر دانست.
دارابی
ظاهراً در
حلقۀ ادبی
محمد مسیح ، متخلص به معنی، در شیراز شرکت میکرده است.
با توجه به آنچه در
تذکرۀ لطایف الخیال نوشته، در جوانی شاگرد
شیخبهائی بوده است.
این احتمال هم مطرح شده که وی شاگرد
ملاصدرا (متوفی ۱۰۵۰) بوده و به واسطۀ او، از شاگردان شیخبهائی بهشمار آمده است.
دارابی
فقه و
حدیث و
حکمت درس میداده است و
حزین لاهیجی (متوفی ۱۱۸۰)،
محمد مؤمن جزائری (متوفی ۱۱۳۰) و
قطبالدین نِیریزی (متوفی ۱۱۷۳) از شاگردان وی بوده و از او به بزرگی یاد کردهاند.
از حاشیۀ نسخهای از
لطایف الخیال به نوشتۀ خود دارابی، میتوان به جنبههایی از زندگی و احوال او پی برد؛ از جمله اینکه او در ۱۰۶۲ به
هند رفته و بین سالهای ۱۰۷۶ و ۱۰۷۸ مشغول تألیف لطایف الخیال بوده است و در همین ایام به
مکه و
عتبات عراق و نواحی گوناگون
ایران ، از جمله
شوشتر و
مشهد و
اصفهان ، سفر کرده و در تاریخی نامعلوم به هند بازگشته، اما در اواخر عمر به
ایران آمده و در
شیراز از دنیا رفته است.
هنگام
وفات دارابی، حزین لاهیجی در شیراز حضور داشته، اما
تاریخ وفات وی را ضبط نکرده است.
آثار دارابی عبارتاند از:
۱) تذکرۀ لطایف الخیال، در شرححال شاعران قدیم و هم روزگار مؤلف از
حافظ تا
حسین قدسی کربلایی که به ترتیبِ محل سکونت یا
زادگاه سرایندگان مرتب شده است.
این اثر از حیث گزارش احوال شاعران و معاصران دارابی، منبعی ارزشمند و مهم است.
۲)
معراج الکمال ، در شرح اصطلاحات شیخ و ارشاد و
مرید و
استرشاد .
۳) ریاض/
روضة العارفین ، در شرح
صحیفۀ سجادیه .
۴)رسالهای در باب
عالم مثال ، که در آن گفته است عالم مثال از طریق دلایل عقلی اثباتشدنی نیست، بلکه از طریق
کتاب و
سنّت و مکاشفه به اثبات میرسد.
۵) رسالهای در مصطلحات
موسیقی و آرای دانشمندان اسلامی در بارۀ
غنا ، با عنوان
مقامات السالکین ، از آثار او شمرده شده است.
۶)
لطیفۀ غیبی ، در شرح اشعار مشکل
دیوان حافظ به همراه توضیح برخی اصطلاحات
اهل تصوف و
عرفان که در ۱۳۵۷ در شیراز با همین عنوان چاپ شده است.
دارابی
دیوان شعر هم داشته و در اشعارش، «
شاه » و «
عارف »
تخلص میکرده است؛ ازاینرو، تذکرهنویسان شرححال او را ذیلِ دو عنوان ذکر کردهاند.
(۱) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلامالشیعه.
(۳) الکواکب المنتشرة فی القرنالثانی بعدالعشرة، تهران، ۱۳۷۲.
(۴) ایرج افشار و محمدتقی دانشپژوه، فهرست کتابهای خطی ملی ملک، تهران ۱۳۶۴.
(۵) عبداللّه افندی الاصبهانی، ریاض العلماء و حیاضالفضلاء، چاپ سیدمحمود مرعشی، قم، ۱۴۰۱.
(۶) حسن امداد، انجمنهای ادبی شیراز، (از اواخر قرن دهم تا به امروز)، تهران، ۱۳۷۲.
(۷) ابوالقاسم امینالشریعه خویی، میزان الصواب در شرح فضلالخطاب سیدقطبالدین نیریزی، چاپ محمد خواجوی، تهران، ۱۳۸۳.
(۸) محمدعلی حزینلاهیجی، تاریخ و سفرنامه خرین، چاپ علی دوانی، تهران، ۱۳۷۵ الف، (۹) محمدعلی حزینلاهیجی، تذکرةالمعاصرین، چاپ معصومه سامک، تهران، ۱۳۷۵ ب.
(۱۰) سیدعلی حسنخان، صبح گلشن، کلکته، ۱۲۹۵.
(۱۱) مولی شاهمحمد دارابی، لطیفه غیبی، شیراز، ۱۳۵۷.
(۱۲) محمدتقی دانشپژوه، مداومت در اصول موسیقی ایران: نمونهای از فهرست آثار دانشمندان ایران و اسلامی در غناء و موسیقی، تهران، ۱۳۵۵.
(۱۳) منوچهر صدوقی شما، تحریرثانی تاریخ حکماء و عرفای متأخر، تهران، ۱۳۸۱.
(۱۴) میرزا محمدعلی کشمیری، نجومالسماء فی تراجمالعلماء، قم، ۱۳۹۴.
(۱۵) احمد گلچین معانی، کاروان هند، مشهد، ۱۳۶۹.
(۱۶) احمد گلچین معانی، تاریخ تذکرههای فارسی، تهران، ۱۳۶۳/۱۳۴۷، احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان، اسلامآباد، ۱۳۶۹/۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۷) محمدطاهر نصرآبادی، تذکره نصرآبادی، احمد مدقق یزدی، یزد، ۱۳۷۸.
(۰۸) سیدعلی رضا نقوی، تذکرهنویسی نارسی در هند و پاکستان، تهران، ۱۳۴۳.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد بن محمد دارابی»، شماره۵۰۶۸.