محمد بن فاتک بطائحی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَطائحی، ابوعبدالله محمد بن فاتِک ۴۷۸-۵۲۱ق/۱۰۸۵- ۱۱۲۷م، ملقب به مأمون، وزیر شیعی امامی
فاطمیان در دوران
خلافت الآمر باحکام الله بود.
از جزئیات زندگی او اطلاع دقیقی در دست نیست؛ آنچه هست نیز پراکنده و متناقض است.
کهنترین مأخذ شناخته شده که در آن از بطائحی یاد شده، کتاب الاشاره الی من نال الوزاره نوشته ابن صیرفی است. کتاب
ذیل تاریخ دمشق ابن قلانسی نیز حاوی برخی اطلاعات سودمند درباره زندگی این وزیر است. کتابهای
اخبار الدول المنقطعه نوشته
ابن ظافر، و
نزهة المقلتین نوشته
ابن طویر و نیز اخبار مصر نوشته
ابن میسر از جمله مهمترین و قدیمترین آثاری هستند که در آنها از بطائحی و وقایع روزگار او سخن بهمیان آمده است. اما مهمتر از همه، نصوص من اخبار مصر نوشته موسی پسر بطائحی است که باید معتبرترین منبع در احوال او بهشمار آید.
بطائحی در
مصر زاده شد. به نوشته
ابن اثیر پدرش فاتک جاسوس افضل بن بدر الجمالی در
عراق بود. بطائحی هنوز کودک بود که پدرش درگذشت و وی در
فقر و بیکسی فرو افتاد. مدتی به بنّایی پرداخت، سپس آن را رها کرد و در بازارهای
قاهره به باربری مشغول شد. در همین شغل، چند بار به خانه افضل بن بدر الجمالی راه یافت و افضل هم که وی را جوانی زیرک و خوش بیان دید، نزد خویش شغلی بدو داد. بهتدریج بر مقام و منزلت او افزوده گشت و لقب قائد به او داده شد.
بسیاری از مورخان به پیروی از ابن اثیر همین مطلب را در شرح حال بطائحی آوردهاند مثلاً
ذهبی،
اما باید گفت که بخشی از این گزارش، یعنی آنچه درباره فقر و بینوایی و مشاغل حقیر او گفتهاند، افسانه است. ممکن است شغل فراشی که ابن طویر برای بطائحی در دستگاه افضل یاد کرده است،
منشأ این داستانها شده باشد.
مقریزی و اکثر مورخان مصری برآنند که پدر بطائحی از امیران فاطمی بوده، و در ۵۱۲ق/۱۱۱۸م وفات یافته است.
فاتک مردی ثروتمند بوده، و پس از
مرگ مال فراوانی برای فرزندانش برجای گذاشته است. همچنین از سال وفات وی برمیآید که بطائحی در هنگام فوت پدر، مردی ۴ ساله بوده است.
او از ۵۰۱ق/۱۱۰۸م به خدمت امیرالجیوش افضل پیوست.
و به جای تاج المعالی مختار - کارگزار و محرم افضل که با فرنگیان همداستان شده، قصد
قتل وزیر را کرده، و به همین سبب معزول شده بود - رشته کارهای وزیر را در دست گرفت. گفتهاند افضل اموال مختار را نیز به او منتقل کرد و مقرری مناسبی برایش در نظر گرفت.
در ۵۱۵ق/۱۱۲۱م پس از اینکه افضل کشته شد، آمر خلیفه
فاطمی بطائحی را به وزارت برگزید و به او لقب مأمون داد.
گویند که توطئه قتل افضل - بدانسبب که وی همه کارها را در دست گرفته، و خلیفه را از مداخله در امور بازداشته بود.
با طرح و همکاری بطائحی و به دستور خلیفه صورت گرفت.
گفتهاند که بطائحی مردی گشادهدست و دلیر، و در عینحال، مستبد و خونریز بود. در کارها بسیار احتیاط میکرد و به کسی اعتماد نداشت.
احتیاط او به اندازهای بود که چون آمر او را به وزارت برگزید، از وی خواست دستخطی به او بدهد و قسم یاد کند که به سعایت حاسدان درباره او توجه ننماید و اگر از او شکایتی شد، او را مطلع کند و به امری که موجب انحطاط قدر و منزلت او شود، اقدام نکند و خودش و فرزندانش در
امان باشند.
پس از قتل افضل، خلیفه نامهای به حسن صباح و نزاریان فرستاد و از آنها خواست به
توبه پیش آیند، اما حسن صباح خلیفه و بطائحی را سخت
تهدید کرد. بطائحی که بر جان خود و خلیفه بیمناک، و از فداییان حسن هراسناک شده بود، فرمان داد تا برای همه کسانی که در قلمرو
فاطمیان زندگی میکنند، برگههایی برای شناسایی صادر شود؛ و به مأموران دستور داد تا همه کسانی را که از مرزهای شرقی وارد مصر میشوند، زیرنظر بگیرند. درباره توفیق او در این کار به گونهای مبالغهآمیز گفتهاند که مأمورانش حرکات و رفتار هر فدایی را که از الموت بیرون میآمد، زیرنظر میگرفتند.
در ۵۱۷ق گروهی از بربرهای
لواته به مصر حمله بردند و در آنجا به
فتنه و
غارت پرداختند. بطائحی به مقابله رفت و آنها را در هم شکست و
خراج بر ایشان نهاد.
بطائحی در همین سال، آمر را واداشت تا حکومت بخش بزرگی از مصر را به برادرش مؤتمن واگذار کند و قصدش آن بود که خود از داخل دستگاه
حکومت، و برادرش از خارج مراقب اوضاع و توطئه احتمالی بر ضد خود باشند.
بطائحی گذشته از آنکه سیاستمداری کار آمد بود، به ادب و دانش نیز توجه مینمود و دانشمندان و نویسندگان را گرامی میداشت.
ابوبکر طرطوشی د۵۲۰ق/۱۱۲۶م کتاب
سراج الملوک را برای وی نوشت
و ابن سلاح بلبیسی در اخلاق و ملکداری او کتاب سیرة الوزیر ابی عبدالله بن فاتک را تألیف کرد.
ابوجعفر یوسف بن احمد نیز شرحی بر کتاب الایمان بقراط نوشت و آن را به نام او شرح المأمونی نام گذارد.
همچنین به دستور بطائحی دارالعلم حاکم را که افضل بن بدر الجمالی تعطیل کرده بود، دوباره گشوده شد.
افزون بر این، در دوره وزارت او مراکز فرهنگی متعددی در مصر احداث گردید؛ از آن جمله، حدود ۲۰۰
مسجد در مصر و قاهره و نواحی اطراف آن را باید یاد کرد.
مهمترین آنها مسجد جامع اقمر در قاهره است که در ۱۹ق/ ۱۲۵م به دستور او احداث شد.
و اکنون هم نام آمر و مأمون بر بالای محراب آن دیده میشود.
همچنین در ۱۶ق دارالوکاله و دارالضربی در قاهره به امر بطائحی ایجاد گردید.
در ۵۱۸ق صلیبیها شهر صور را در محاصره خویش گرفتند. چون بطائحی از کمک به مردم آن شهر امتناع ورزید، شهر سرانجام، به دست صلیبیان افتاد.
آمر در
رمضان ۵۱۹ بطائحی و برادرش مؤتمن را به مهمانی خواند و در آنجا هر دو را بازداشت کرد.
گفتهاند که وی قصد داشت آمر را از میان بردارد و جعفر برادر وی را به
خلافت بنشاند و حتی نوشتهاند که جعفر را مأمور
قتل خلیفه گردانید. اما ابوالحسن علی بن ابی اسامه از رجال دربار خلافت که از داستان مطلع شده بود، آمر را با خبر کرد.
برخی نیز گفتهاند که بطائحی خود مدعی خلافت بود و خویشتن را از فرزندان نزار میدانست و مردی را برای تبلیغ و گرفتن
بیعت به
یمن فرستاده بود و همین امر موجب خشم آمر شد.
آمر سقوط صور و تسخیر آن توسط صلیبیان را بهانه قرار داد و بطائحی را دستگیر کرد.
و اموالش را گرفت. بطائحی حدود دو سال در
زندان بود تا سرانجام، به دستور خلیفه او و دو تن از برادرانش را در قاهره به دار آویختند.
(۱) علی ابن اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۲) ابن تغری بردی، النجوم.
(۳) ابن خلدون، تاریخ، به کوشش خلیل شحاده، بیروت، دارالفکر.
(۴) ابن خلکان، وفیات الاعیان.
(۵) علی ابن سعید، النجوم الزاهره، به کوشش حسین نصار، قاهره، ۱۱۹۷۰م.
(۶) محمد ابن شاکر کتبی، عیون التواریخ، به کوشش فیصل سامر و نبیله عبدالمنعم داوود، بغداد، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م.
(۷) علی ابن صیرفی، الاشاره الی من نال الوزاره، به کوشش عبدالله مخلص، قاهره، ۱۹۲۴م.
(۸) عبدالسلام ابن طویر، نزهه المقلتین، به کوشش ایمن فؤاد سید، اشتوتگارت، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
(۹) علی ابن ظافر، اخبار الدول المنقطعه، به کوشش آ فره، قاهره، ۱۹۷۲م.
(۱۰) ابراهیم ابن فرحون، الدیباج المذهب، به کوشش محمد احمدی ابوالنور، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۱۱) احمد ابن فضلالله عمری، مسالک الابصار، چ تصویری، به کوشش فؤاد سزگین، فرانکفورت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
(۱۲) حمزه ابن قلانسی، ذیل تاریخ دمشق، بیروت، ۱۹۰۸م.
(۱۳) محمد ابن میسر، اخبار مصر، به کوشش هانری ماسه، قاهره، ۱۹۱۹م.
(۱۴) موسی بطائحی، نصوص من اخبار مصر، به کوشش ایمن فؤاد سید، قاهره، المعهد العلمی الفرنسی.
(۱۵) جعفر بیاتی، مقدمه بر سراج الملوک طرطوشی، لندن، ریاض الریس.
(۱۶) محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۷) محمد ذهبی، العبر، به کوشش محمد سعید بن بسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
(۱۸) عبدالرحمان سیف آزاد، تاریخ خلفای فاطمی، تهران، ۱۳۴۱ش.
(۱۹) خلیل صفدی، الوافی بالوفیات، به کوشش ددرینگ، ویسبادن، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۲۰) احمدمختار عبادی، فی التاریخ العباسی و الفاطمی، بیروت، ۱۹۷۱م.
(۲۱) علی پاشا مبارک، الخطط التوفیقیه الجدیده لمصر القاهره، قاهره، ۱۹۸۰م.
(۲۲) احمد مقریزی، اتعاظ الحنفاء، به کوشش محمد حلمی محمد احمد، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
(۲۳) احمد مقریزی، الخطط، بیروت، دارصادر.
(۲۴) احمد مقریزی، المقفی الکبیر، به کوشش محمد یعلاوی، بیروت، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۱م.
(۲۵) محمد حمدی مناوی، الوزاره و الوزراء فی العصر الفاطمی، قاهره، دارالمعارف.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائره المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد بن فاتک بطائحی»، شماره۴۹۱۸.