محسن رئیس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محسن رئیس در طول دوران زندگی خویش، اغلب در خدمت وزارت
امور خارجه
کشور بود و در این مدت مسئولیتهای زیادی را تجربه نمود. از مترجمی در این وزارت خانه تا تصاحب عنوان وزیر
امور خارجه کشور، وی همچنین
ماموریتهای خارجی بسیار زیادی را پشت سر نهاد.
محسن رئیس در سال ۱۲۷۵ (ه. ش) در
تهران متولد شد. پدرش حسن رئیس (ظهیرالملک) از روسای درجه اول وزارت
امور خارجه بود. پس از سپری نمودن تحصیلات ابتدائی و دبیرستان، وارد مدرسه
ایران و
آلمان در تهران گردید و تحصیلات خود را در آن مدرسه دنبال نمود. در این مدت زبانهای
فرانسه، آلمانی و انگلیسی را به خوبی فراگرفت.
وی در طول دوران زندگی خویش، اغلب در خدمت وزارت
امور خارجه کشور بود و در این مدت مسئولیتهای زیادی را تجربه نمود. از مترجمی در این وزارت خانه تا تصاحب عنوان وزیر
امور خارجه کشور، وی همچنین
ماموریتهای خارجی بسیار زیادی را پشت سر نهاد.
پس از فراغت از تحصیل در ۱۲۹۵ (ه. ش) به استخدام وزارت
امور خارجه درآمد. در ابتدا وی به عنوان مترجم در این وزارتخانه مشغول گردید؛ ولی به سرعت پیشرفت کرده، اولین
ماموریت او به خارج از کشور، نایب دوم در کنسولگری ایران در وین پایتخت اتریش بود.
پس از آن دو سال در
سفارت ایران در برن مشغول به کار شد. در این
ماموریت، ادامه تحصیل داد و
لیسانس در رشته حقوق از دانشگاه برن گرفت. و از طرف دولت ایران به عنوان نایب اول ژنرال کنسولگری در دهلی معرفی و مشغول به فعالیت شد.
از مهمترین مشاغل وی در وزارت
امور خارجه باید به مدیرکل سیاسی، معاونت اداره سوم سیاسی، مدیر دایره در اداره چهارم سیاسی، ریاست اداره جامعه ملل و عهود، اشاره نمود.
در سال ۱۳۱۴ (ه. ش) به عنوان وزیر مختار دولت ایران در برلن انتخاب گردید. این
ماموریت مدت دو سال به طول انجامید.
قبل از
جنگ جهانی دوم به سمت وزیر مختار به کشور بالکان اعزام گردید. و همزمان با جنگ دوم جهانی به همین سمت در پاریس انتخاب گردید و چون آن زمان شهر پاریس در تصرف نیروهای آلمانی قرار داشت، سفارتخانهها به ویشی منتقل شده بودند.
محسن رئیس در آخرین ترمیم کابینه قوامالسلطنه در بهمن ماه سال ۱۳۲۱ (ه. ش) به وزارت پست و تلگراف منصوب شد؛ ولی دوران وزارت او مدتی طولانی دوام نیاورد و در حالی که تنها بیست روز به طول انجامید، با سقوط دولت، وزارت او نیز پایان پذیرفت.
محسن رئیس در
ماموریت عراق به عنوان وزیر مختاری ایران به سر میبرد که در تیرماه سال ۱۳۱۷ (ه. ش) سرپرستی وزارت
امور خارجه موقتا به وی سپرده شد.
بار دیگر در همین پست فعالیت مینمود که به همراه تقیزاده (
سفیر کبیر ایران در لندن)، مجید آهی (سفیر کبیر ایران در مسکو) و سپهبدی (سفیر کبیر ایران در
ترکیه) به ایران احضار شدند تا برای راهنمایی و کم به دولت ساعد در رفع شر روسها در
امر نفت مورد
مشورت قرار گیرند. باقر کاظمی وزیر فرهنگ هم به عنوان رابط جلسات این هیئت دیپلماتیک با دولت و متولیان مجلس انتخاب شد.
وی وزیر مختار ایران در آلمان و رومانی، سفیرکبیر ایران در عراق و انگلستان در دو نوبت، سفیرکبیر در فرانسه و هلند بوده است. وی در
ماموریت عراق به عنوان وزیر مختاری ایران بود که جهت تصدی وزارت خارجه در کابینه
سهامالسلطان بیات، احضار و به آن پست منصوب شد.
در واقع وزارت وی در این دوره با اصرار و انتخاب نمایندگان اکثریت مجلس انجام گرفت و در واقع وی به عنوان وزیر خارجه به بیات تحمیل گردید.
هر چند وی از قبول آن خودداری نموده و خواهان تمدید ماموریتش در عراق گردید.
وی به عنوان وزیر مختار ایران در لندن حضور داشت که از طرف قوام که نگران واکنش روسها در مقابل فعالیتهای ایران پس از انتخابات دوره پانزدهم بود،
ماموریت یافت با مقامات وزارت
امور خارجه انگلیس مذاکره نماید و در صورت بروز حوادث نظر حمایت و کمک آنان را جلب نماید.
در ۱۳۲۹ (ه. ش) در ترمیم کابینه
سپهبد رزم آرا مجددا به وزارت
امور خارجه منصوب گردید.
که مصادف گردید با
قتل سپهبد رزم آرا نخست وزیر، و باعث گردید کابینه ساقط شود و او نیز ار وزارت کنار رفت. مدتی نیز استانداری استان
آذربایجان و اداره آن استان با او بود. در سال ۱۳۴۲ (ه. ش) از طرف
حسنعلی منصور، که خواهرزادهاش بود، به استانداری تهران معرفی شد؛
ولی وی از پذیرفتن این شغل اجتناب ورزید. مدتی از قبول مسئولیت کناره میگرفت تا این که سرانجام در دوره پنجم سنا از سوی
شاه به عنوان سناتور انتصابی همدان معرفی گردید
و تا آخر عمر در آن سمت باقی ماند.
وی یکی از اعضای اصلی حزبی به نام
ایران جوان بود که جهت ایجاد تغییرات در شئون مختلف کشور پایهریزی شده بود. در اساسنامه این حزب چنین آمده بود که تلاش اعضا بر این قرار خواهد گرفت تا تجزیه
امور مدنی از مسائل روحانی صورت پذیرد، الغاء
کاپیتولاسیون، الغاء محاکم خصوصی و ارجاع کلیه
امور به محاکم عمومی، تجدید نظر در قرارداهای گمرکی، ایجاد راهآهن، ایجاد مدارس عمومی و اجباری برای پسران و دختران و موارد دیگری از این دست. این جمعیت همچنین روزنامهای را به نام جمعیت راهاندازی و منتشر نمود.
به هنگام قدرت یافتن سردار سپه، اعضا موسس ایران جوان به حضور وی رسیدند و سردار سپه با مطالعه اساسنامه حزب، آن را مورد تصویب و اجرا قرار داد.
به دنبال تاسیس
حزب رستاخیز و اجبار تمامی اقشار برای نام نویسی در آن، نمایندگان مجلس سنا که نیمی از اعضای شصت نفره آن انتخابی و بقیه آن انتصابی شخص شاه بودند، از همان اوایل تاسیس حزب رستاخیز، عضویت آن را پذیرا شدند و انتخابات دوره هفتم مجلس سنا هم، هم زمان با انتخابات دوره ۲۴ مجلس شورای ملی انجام گرفت که حزب رستاخیز بر روند، برگزاری آن تسلط داشت و اعضای مجلس جدید سنا هم حداقل بر حسب ظاهر عضو حزب رستاخیز بودند. نمایندگان دوره ششم مجلس سنا هم نظیر همکاران خود در مجلس شورای ملی، مکررا از شاه به خاطر تاسیس حزب رستاخیر قدردانی میکردند و نبوغ او را در ارائه این طریق سیاسی را میستودند. در مجلس سنا نیز نمایندگان بر اساس علاقه سیاسیشان به یکی از دو جناح حزب رستاخیز پیوستند. حدود دو سوم از تمام نمایندگان مجلس سنا به جناح سازنده پیوستند و حدود ۲۰ تن نیز به عضویت جناح پیشرو در آمدند که در این میان محسن رئیس از اعضای جناج سازنده حزب رستاخیز به شمار میآمد.
محسن رئیس اهمیت فوقالعادهای برای صنعت جهانگردی و همچنین فوائد حاصل از آن برای کشور قائل بودند به گونه ای که بارها در همین زمینه با مراکز مختلف نامهنگاری نمود. به طور مثال وی در زمان وزارت در
امور خارجه متوجه شد که اهالی عراق جهت تفریح و سیاحت به کشور
سوریه میروند، از همین رو وی خواستار انجام زیرساختهای در نواحی مرزی ایران و عراق شد تا به این نحو پای مهمانان و جهانگردان عراقی را به ایران باز نماید.
همچنین به هنگام سفیر کبیری در فرانسه، طی نامهای فوری به نخست وزیر وقت خواستار ارائه تسهیلات به بازدید کنندگان فرانسوی به ایران میشود.
در جوانی با یکی از دختران عبدالحسین میرزا فرمانفرما
ازدواج کرد. حاصل این ازدواج یک پسر و دختر بود. در یک حادثه رانندگی فرزند ذکورش را که پس از اتمام تحصیلات عالیه در
آمریکا به کشور باز میگشت، از دست داد و این ضایعه سنگین، پدر را نیز بیمار و بستری ساخت و سرانجام در سال ۱۳۵۴ (ه. ش) و در ۷۹ سالگی درگذشت.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «محسن رئیس»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۳/۱۷.