مجازات شمر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مجازات شمر، یکی از مباحث مرتبط به پیامدهای تکوینی و حوادث خارقالعاده پس از
شهادت امام حسین (علیهالسّلام) است. یکی از مسائل مهم و قابل تامّلِ پس واقعه
عاشورا سرنوشت کسانی است که با امام حسین (علیهالسّلام) جنگیدند. آنان، نه تنها در
آخرت، به میزان جرم خود، مجازات خواهند شد، بلکه بخشی از کیفر آنها در همین جهان، دامنگیرشان گردید. در منابع شیعی و سنی روایات فراوانی درباره گرفتـار شـدن جنایتکاران کربلا به عقوبتهای عجیب دنیوی، پس از شهادت امام حسین (علیهالسّلام) به چشم میخورد. یکی از این افراد
شمر بن ذی الجوشن است.
شمر بن ذی الجوشن از روز نخست قیام امام حسین (علیهالسّلام)، از سردمداران مخالفت با آن حضرت بود و از جمله افرادی بود که از طرف
عبیداللّه بن زیاد، حاکم
کوفه، مامور شد مردم را از اطراف
مسلم بن عقیل پراکنده سازد. او در سخنانی مسلم را فتنهگر نامید و کوفیان را از سپاه
شام ترساند.
پس از آنکه امام حسین به کربلا رسید،
عمر بن سعد، فرمانده لشکر کوفه، قصد جلوگیری از جنگ و خونریزی داشت و به دنبال راه حل مسالمتآمیز بود،
اما
شمر،
ابن زیاد را، به جنگ با امام تشویق کرد.
سرانجام،
ابن سعد دستور
ابن زیاد مبنی بر اخذ
بیعت از امام حسین یا جنگ با او را پذیرفت و
شمر سردار بزرگ سپاه او گردید.
او که در شهادت برخی از اصحاب امام حسین (علیهالسّلام) مستقیما نقش داشت،
در
عصر عاشورا قصد حمله به خیمـه هـایامـام حسین را داشت که با نهیب امام حسین (علیهالسّلام) از آن منصرف شد.
برخی منابع او را قاتل امام حسین (علیهالسّلام) دانستهاند؛
و برخی گفتهاند که وی مسئول حمل سرهای شهدا به شام نیز بوده است.
گزارشهای متعددی گویای آن است که قاتلان یا شرکت کنندگان در قتـل امـام حـسین پس از آن جنایتهای هولناک، بهره چندانی از عمر خود نبردند و در بهره مندی از آنچه برای نیل بدان، دست به آن جنایتها زده بودند نیز، ناکام ماندند.
عبد اللّه بن بدر خَطْمی، از
پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) روایت کرده است که فرمود:
«مَن احَبَّ ان یُبارَکَ فی اجَلِهِ، وَ ان یُمَتَّعَ بِما خَوَّلَهُ اللّه ُ تَعالی فَلیَخلُفنی فی اهلی خِلافَةً حَسَنَةً، وَ مَن لَم یَخلُفنی فیهِم بُتِکَ عُمُرُهُ، وَ وَرَدَ عَلَیَّ یَومَ القِیامَةِ مُسوَدّاً وَجهُهُ.»؛
«هر کس علاقمند است که عمرش طولانی شود و از آنچه خداوند متعالْ نصیب او کرده، بهره ببرد، جانشینی خوب برای من در خانوادهام باشد، و هر کس جانشینی مرا در خانوادهام به عهده نگیرد، عمرش کوتاه میشود و در
قیامت، روسیاه نزد من میآید».
در پی قیام
مختار ثقفی،
شمر در جنگ علیه او شرکت کرد اما مختار وی و دیگر امرای اموی را در جنگ جَبّانة السَبیع (از محلههای کوفه) شکست داد.
او پس از این جریان، مجبور به فرار شد و از کوفه گریخت امّا در میان راه و در صحرای سوزان میان کوفه و
بصره، گرفتار شد و در زد و خوردی کوتاه، زخمی گردید و بر طبق گزارشهایی، در همان جا به قتل رسید. پس از فرار
شمر، مختار جمعی را به همراه غلام خود (
زربی) در پی او فرستاد اما
شمر غلام مختار را کشت
و نامهای برای
مصعب بن زبیر فرستاد که آماده جنگ با مختار بود، اما برخی از سپاهیان مختار،
شمر را محاصره کردند و در حالی که یارانش گریخته بودند، او را کشتند و سرش را نزد مختار فرستادند و بدنش را پیش سگان انداختند. مختار نیز سر
شمر را برای
محمد بن حنفیه فرستاد.
جنايات
شمر در
کربلا به حدّى بود كه امام حسين (علیهالسّلام)، بر اساس برخی گزارشات او را
نفرین کرد.
سید ابن طاووس در این باره مینویسد:
«إنَّ شِمرَ بنَ ذِي الجَوشَنِ لَعَنَهُ اللّه ُ حَمَلَ عَلى فُسطاطِ الحُسَينِ عليه السلام فَطَعَنَهُ بِالرُّمحِ، ثُمَّ قالَ: عَلَيَّ بِالنّارِ اُحرِقهُ عَلى مَن فيهِ. فَقالَ لَهُ الحُسَينُ عليه السلام: يَابنَ ذِي الجَوشَنِ، أنتَ الدّاعي بِالنّارِ لِتُحرِقَ عَلى أهلي! أحرَقَكَ اللّه ُ بِالنّارِ»؛ «
شمر بن ذى الجوشن ـ كه خدا لعنتش كند ـ به خيمه امام حسين (علیهالسّلام) يورش برد و با نيزه به آن كوبيد و آن گاه گفت: آتش بياوريد تا خيمه را با ساكنانش آتش بزنم! امام حسين (علیهالسّلام) به او فرمود: «اى پسر ذى الجوشن! تو آتش مىخواهى تا خانواده مرا بسوزانى؟! خدا به آتش بسوزاندت!»
بر همین اساس برخی منابع مرگ او را به گونه دیگری روایت کرده و گفتهاند: یاران مختار
شمر را اسير كردند و به سوى او فرستادند. مختار هم او را گردن زد و جنازه او را در روغن جوشان انداخت. البته این عقوبت مجازات دنیوی او بوده و در آخرت نیز به آتش عذاب الهی گرفتار خواهد شد. در گزارشی از امالی
شیخ طوسی چنین آمده است: «مختار،
شمر بن ذی الجوشن را خواست.
شمر به بیابان گریخت. خبر فرار او را به ابو عَمره رساندند. ابو عَمره با تعدادی از یارانش در پی
شمر روان شد و او با آنها جنگ سختی کرد و زخمی شد و همین باعث ناتوانی او گردید، تا این که ابو عَمره او را دستگیر کرد و برای مختار فرستاد. مختار، گردن او را زد و روغنی را در دیگی به جوش آورد و
شمر را در آنانداخت و بدنش آش و لاش شد و از هم وا رفت. یکی از وابستگان خاندان
حارثة بن مُضَرِّب، سر و صورت او را زیر پا انداخت و لگد کرد.»
• پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۲، ص۲۲۴.