تضایف بهمعنای نسبت دو امر وجودى داراى وابستگى در تعقل و غير قابل جمع در يک موضوع به جهت واحد است. يکى از اقسام تقابل الفاظ، به اعتبار مفاهيم تقابل تضايف است و آن عبارت است از: نسبت ميان دو امر وجودى که تعقل هر يک از آنها متوقف بر تعقل ديگرى است و در يک موضوع، از يک لحاظ قابل اجتماع نيستند، ولی قابل ارتفاعاند. اين دو امر وجودي را «متضايفان» ميگويند، مانند: پدرى و فرزندی، تقدم و تأخر، علت و معلول، خالق و مخلوق، حرکت و سکون و بالا و پايين؛ مثلاً پدرى و فرزندى در سنگ رفع مىشوند، چون در سنگ، پدرى و فرزندى صادق نيست. و همينطور، حرکت و سکون در مادیات قابل اجتماع نيستند و هر موجود مادی يا ساکن است و يا متحرک، و اما در موجودات مجرد و ثابتات هر دو رفع میشوند، و قابليت سکون و حرکت در آنها نيست.
زیرا ماهیتی که تصور و درکش همراه مقایسه با درک ماهیت دیگری است، دو صورت دارد. یا دارای وجود مستقل، غیر از آن وجود اضافی هست یا نه. صورت اول را متضایفان مشهوری میگویند، مانند: پدر و فرزند. و صورت دوم را که وجود مستقل نداشته بلکه در مقام اضافه وجود پیدا کرده، متضایفان حقیقی مینامند، مانند: پدری و فرزندی. در مبحث تقابل، مراد از متضایفان همین نوع اخیر است.