• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

متجری

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف


متجرّی، مکلّفِ مرتکب مخالفت اعتقادی نسبت به تکالیف مولا می‌باشد. و در اصول فقه کاربرد دارد.


متجری، کسی است که با مولای خود مخالفت اعتقادی ورزیده، هر چند در واقع، مخالفتی ننموده است، بنابراین، شخص که قطع دارد عملی، محبوب مولا یا مبغوض اواست و سپس عمل محبوب را ترک و یا عمل مبغوض را انجام می‌دهد و پس از آن پی می‌برد که عملی را که ترک کرده، در واقع مبغوض مولا، و عملی را که انجام داده است، محبوب مولا بوده و او در قطع خود اشتباه کرده است، به چنین فردی متجری و به عمل او تجرّی می‌گویند.
[۱] صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج۲، ص۴۳.    
[۲] صدر، محمد باقر، جواهر الاصول، ص۷۵.
[۳] انصاری، مرتضی بن محمد امین، فرائد الاصول، ج۱، ص۱۲.    
[۴] حیدری، علی نقی، اصول الاستنباط، ص۱۸۰.    
[۵] حیدری، علی نقی، اصول الاستنباط، ص ۱۸۵.    
[۶] ایروانی، باقر، الحلقة الثالثة فی اسلوبها الثانی، ج۱، ص۱۳۳.    
[۷] خمینی، روح الله، تهذیب الاصول، ج۲، ص۱۲.    
[۸] خمینی، روح الله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایة، ج۱، ص۴۶.    
[۹] آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۳۰۲.    
[۱۰] سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج۳، ص۱۶۷۶.
[۱۱] فیض، علیرضا، مبادی فقه و اصول، ص۱۸۹.
[۱۲] خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۶، ص۶۶.    
[۱۳] نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج۳، ص۴۶-۴۴.    
[۱۴] نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج۳، ص۳۷.    
[۱۵] طباطبایی قمی، تقی، آراؤنا فی اصول الفقه، ج۲، ص۲۲.    
[۱۶] مغنیه، محمد جواد، علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید، ص۲۱۵.
[۱۷] بروجردی، حسین، نهایة الاصول، ص۴۱۷.
[۱۸] شیرازی، محمد، الوصول الی کفایة الاصول، ج۳، ص۲۸۹.


نکته:
در این که متجری، علاوه بر قبح فاعلی و سوء سریرت (بد سرشت بودن)، قبح فعلی نیز دارد و عملش مستحق عقاب است یانه، اختلاف وجود دارد.

تجرّی .

۱. ↑ صدر، محمد باقر، دروس فی علم الاصول، ج۲، ص۴۳.    
۲. ↑ صدر، محمد باقر، جواهر الاصول، ص۷۵.
۳. ↑ انصاری، مرتضی بن محمد امین، فرائد الاصول، ج۱، ص۱۲.    
۴. ↑ حیدری، علی نقی، اصول الاستنباط، ص۱۸۰.    
۵. ↑ حیدری، علی نقی، اصول الاستنباط، ص ۱۸۵.    
۶. ↑ ایروانی، باقر، الحلقة الثالثة فی اسلوبها الثانی، ج۱، ص۱۳۳.    
۷. ↑ خمینی، روح الله، تهذیب الاصول، ج۲، ص۱۲.    
۸. ↑ خمینی، روح الله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایة، ج۱، ص۴۶.    
۹. ↑ آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، کفایة الاصول، ص۳۰۲.    
۱۰. ↑ سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، ج۳، ص۱۶۷۶.
۱۱. ↑ فیض، علیرضا، مبادی فقه و اصول، ص۱۸۹.
۱۲. ↑ خمینی، مصطفی، تحریرات فی الاصول، ج۶، ص۶۶.    
۱۳. ↑ نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج۳، ص۴۶-۴۴.    
۱۴. ↑ نائینی، محمد حسین، فوائد الاصول، ج۳، ص۳۷.    
۱۵. ↑ طباطبایی قمی، تقی، آراؤنا فی اصول الفقه، ج۲، ص۲۲.    
۱۶. ↑ مغنیه، محمد جواد، علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید، ص۲۱۵.
۱۷. ↑ بروجردی، حسین، نهایة الاصول، ص۴۱۷.
۱۸. ↑ شیرازی، محمد، الوصول الی کفایة الاصول، ج۳، ص۲۸۹.


فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۶۸۷، برگرفته از مقاله «متجرّی».    




جعبه ابزار