• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لعن (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





لعن:(يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمْ)
«لعن» در اصل به معناى طرد و دور ساختنى است كه آميخته با خشم و غضب باشد؛ بنابراين، لعن از ناحيه خداوند يعنى دور ساختن كسى را از رحمت خويش و از تمام مواهب و بركاتى كه از ناحيه او به بندگان مى‌رسد.
و اين كه بعضى از بزرگان اهل لغت گفته‌اند: لعن در آخرت به معناى عذاب و عقوبت و در دنيا به معناى سلب توفيق است، در واقع از قبيل بيان مصداق مى‌باشد، نه اين كه مفهوم لعن منحصر به اين دو موضوع گردد.
و اما در مورد فرشتگان و مردم به معناى خشم، تنفر و طرد معنوى يا تقاضا از خداوند درباره دور ساختن اين گونه افراد از رحمت است.
«راغب» در «مفردات» مى‌گويد: «لَعْن» به معناى طرد كردن و دور ساختن همراه با خشم است؛ اين كلمه هنگامى كه به خدا در آخرت اضافه شود اشاره به عقوبت و كيفر است و در دنيا به معناى قطع رحمت و اگر از ناحيه مردم باشد، به معناى نفرين است و اين درست، نقطه مقابل رحمت و صلوات است.



ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با لعن:

۱.۱ - آیه ۱۵۹ سوره بقره

(إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَ الْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ) (كسانى كه دلايل روشن، و هدايتى را كه نازل كرده‌ايم، پس از آن‌كه آن را در كتاب آسمانى آن‌ها براى مردم بيان نموديم، كتمان كنند، خدا آنها را لعنت مى‌كند؛ و همه لعنكنندگان نيز، آنها را لعن مى‌كنند.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: (أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ)، اين جمله همان طور كه گفتيم كيفر كسانى را بيان مى‌كند كه آنچه هدايت و آيات كه خدا نازل كرده بود، كتمان كردند، و آن كيفر عبارت است از لعنتى از خدا، و لعنتى ديگر از هر لعنت كننده است.
اگر كلمه (لعنت مى‌كند) در آيه تكرار شده، بدان جهت است كه لعنت خدا با لعنت ديگران فرق دارد، لعنت خدا به اين معنا است كه خداوند ايشان را از رحمت و سعادت دور مى‌كند، و لعنت لعنت كنندگان نفرين و درخواست لعنت خدا است. اين‌كه هم لعنت خدا و هم لعنت لعنت كنندگان را مطلق آورد، دلالت دارد بر اينكه تمامى لعنت‌هايى كه از هر لعنت كننده سر بزند، متوجه ايشانست، اعتبار عقلى هم با اين معنا مساعد است، براى اينكه منظورى كه هر لعنت كننده از لعنت خود دارد، اين است كه طرف از سعادت دور بماند، و سعادت را اگر بحقيقت بنگرى، غير از سعادت دينى نيست و اين سعادت هم از آنجا كه از ناحيه خدا بيان ميشود، بايد مورد قبول فطرت واقع شود، در نتيجه هيچ انسان داراى فطرت، از سعادت حقيقى و دينى، محروم نميشود مگر بوسيله رد و لجبازى، و اين نيز معلوم است كه لجباز در چيزى لجبازى ميكند كه علم به درستى آن دارد و با علم و اطلاع انكارش مى‌كند، نه كسى كه اطلاعى از درستى آن نداشته و حقانيت آن برايش روشن نشده است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۲ - آیه ۸۷ سوره آل عمران

(أُوْلَئِكَ جَزَآؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللّهِ وَ الْمَلآئِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ) (كيفر آنها، اين است كه لعن و طرد خداوند و فرشتگان و مردم همگى بر آن‌هاست.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در سابق در تفسير آيه: (أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ) گفتيم كه معناى برگشت همه لعنت‌ها بر آنان چيست. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۳ - آیه ۱۳ سوره مائده

(فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ لَعنَّاهُمْ وَ جَعَلْنَا قُلُوبَهُمْ قَاسِيَةً يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَ نَسُواْ حَظًّا مِّمَّا ذُكِّرُواْ بِهِ وَ لاَ تَزَالُ تَطَّلِعُ عَلَىَ خَآئِنَةٍ مِّنْهُمْ إِلاَّ قَلِيلًا مِّنْهُمُ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اصْفَحْ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ ) (ولى به خاطر پيمان شكنى آنها، از رحمت خويش دورشان ساختيم؛ و دل‌هاى آنان را سخت و پر قساوت نموديم؛ آنها كلمات الهى را از موردش تحريف مى‌كنند؛ و بخشى از آن‌چه را به آن‌ها گوشزد شده بود، فراموش كردند؛ و پيوسته از خيانتى تازه از آن‌ها آگاه مى‌شوى، مگر عده كمى از آنان؛ ولى از آن‌ها درگذر و صرف نظر كن، كه خداوند نيكوكاران را دوست مى‌دارد.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: خداى تعالى در آيه قبل سزاى كفر و قدر ناشناسى نسبت به ميثاق نامبرده را عبارت از گمراه شدن از راه ميانه و مستقيم، و اين ذكر اجمالى آن كيفر بود، و در آيه مورد بحث به طور مفصل آن كيفر را بيان مى‌كند، و آن عبارت است از انواع نقمت‌ها و عذابها كه خداى سبحان بعضى از آنها را كه همان لعنت و تقسيه قلوب باشد را به خودش نسبت داده، چون اين دو نقمت در واقع كار خود او است و بعضى ديگر را به خود بنى اسرائيل نسبت داده، و آن نقمتى است كه جمله‌ (وَ لا تَزالُ تَطَّلِعُ عَلى‌ خائِنَةٍ مِنْهُمْ) آن را در نظر دارد همه اينها كيفر همه كفران‌هاى آنان است، كه در رأس آن‌ها كفر به ميثاق است، و يا كيفر تنها كفر به ميثاق است، براى اينكه ساير كفرهاشان در شكم اين يک كفر خوابيده هم چنان كه ساير كيفرهاشان در شكم كيفر آن نهفته است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۴ - آیه ۲۵ سوره رعد

(وَ الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَ يَقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَ يُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ أُوْلَئِكَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّارِ) (آن‌ها كه‌ عهد الهى را پس از محكم كردن مى شكنند، و پيوندهايى را كه خدا دستور به برقرارى آن داده قطع مى‌كنند، و در روى زمين فساد مى‌نمايند، براى آن‌هاست لعنت و دورى از رحمت الهى؛ و مجازات سرای آخرت.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: لعنت به معناى دور كردن از رحمت و طرد از كرامت است، و ايشان از رحمت و كرامت خدا دور نمى‌شوند مگر به خاطر اينكه حق را كنار گذاشته و در باطل فرو رفته‌اند، چون سرانجام باطل جز نابودى و هلاكت چيز ديگرى نيست. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۵ - آیه ۵۷ سوره احزاب

(إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا) (آن‌ها كه خدا و پیامبرش را آزار مى‌دهند، خداوند آنان را از رحمت خود در دنيا و آخرت دور ساخته، و براى آنها عذاب خواركننده‌اى آماده كرده است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در آيه مورد بحث افرادى كه در صدد بر مى‌آيند كه رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) را اذيت كنند، به لعنت در دنيا و آخرت وعده داده شده‌اند، و لعنت به معناى دور كردن از رحمت است، و چون رحمت مخصوص به مؤمنین، عبارت است از هدايت به سوى عقايد حق، و ایمان حقيقى و بدنبال آن عمل صالح، در نتيجه دورى از رحمت در دنيا، به معناى محروميت او از اين هدايت است، و اين محروم ساختن جنبه كيفر دارد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. بقره/سوره۲، آیه۱۵۹.    
۲. آل عمران/سوره۳، آیه۸۷.    
۳. مائده/سوره۵، آیه۱۳.    
۴. رعد/سوره۱۳، آیه۲۵.    
۵. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۷.    
۶. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۴۱.    
۷. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۳۰۹.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ص۶۲۷.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲، ص۷۵۲.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۴، ص۳۹۸.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۰، ص۲۱۶.    
۱۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۴۵۱.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۱۵۹.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۴.    
۱۵. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱، ص۵۸۷.    
۱۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۹۰.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۱۳۵.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۴۴۱.    
۱۹. آل عمران/سوره۳، آیه۸۷.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۶۱.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۵۲۶.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۳۴۰.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۱۵۵.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۹۰.    
۲۵. مائده/سوره۵، آیه۱۳.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۰۹.    
۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۳۹۱.    
۲۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۲۴۰.    
۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۲۴۶.    
۳۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۲۶۷.    
۳۱. رعد/سوره۱۳، آیه۲۵.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۵۲.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۴۷۵.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۳۴۷.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۵۹.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۴۶.    
۳۷. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۷.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۶.    
۳۹. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۰۸.    
۴۰. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۳۸.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۷۲.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۷۹.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه‌، بر گرفته از مقاله «لعن»، ص۴۸۳.    






جعبه ابزار