لحاء (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لِحاء (به کسر لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای پوست درخت است و جمع آن
لُحِی (به ضم لام و کسر حاء) و
لِحی (به کسر لام و حاء) و
أَلْحِيَة (به فتح همزه و سکون لام) است. از این واژه فقط یکبار در
خطبه ۹۰ نهج البلاغه آمده است.
لِحاء به معنای پوست درخت است و جمع آن
لُحِی و
لِحی و
أَلْحِيَة است.
امام (صلواتاللهعلیه) درباره
علم خدا فرموده:
«عَالِمُ السِّرِّ مِنْ ضَمَائِرِ الْمُضْمِرِينَ، ... وَ مُخْتَبَاَ الْبَعُوضِ بَيْنَ سُوقِ الاَْشْجَارِ وَ أَلْحِيَتِهَا، وَمَغْرِزِ الاَْوْرَاقِ مِنَ الاَْفْنَانِ.» لفظ «أَلْحِيَه» جمع «لِحاء» به معنى پوست درخت است.
«سوق» جمع ساق به معنى تنه درخت مىباشد.
يعنى: «خدا داناست به راز رازداران ... و داناست به محلّ پنهان شدن پشههاى ريز ميان تنهها و پوستهاى درختان و محل فرو رفتن بر برگها را از شاخهها.»
(شرحهای خطبه:
)
آن فقط يک دفعه در «
نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «لحی»، ج۲، ص۹۳۵.