لباس (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لباس:(وَ ثِيابَكَ فَطَهِّرْ) تعبير به
«لباس» ممكن است كنايه از عمل
انسان باشد؛ چرا كه اعمال هر كس به منزله
لباس او است، و ظاهر او بيانگر باطن او است.
بعضى نيز گفتهاند: منظور از
لباس در اينجا قلب و روح و جان است، يعنى قلبت را از هرگونه آلودگى پاک كن، جايى كه بايد
لباس تطهير شود، صاحب
لباس اولويت دارد.
بعضى نيز آن را به همان
لباس ظاهر تفسير كردهاند؛ چرا كه پاكيزگى
لباس ظاهر از مهمترين نشانههاى شخصيت، تربيت و فرهنگ انسان است، مخصوصاً در عصر
جاهلیت، كمتر از آلودگىها اجتناب مىنمودند و
لباسهايى بسيار آلوده داشتند، به خصوص معمول بود (همان گونه كه در ميان گرفتاران
جاهلیت عصر اخير نيز معمول است) دامان
لباس را بسيار بلند مىكردند، به گونهاى كه روى زمين كشيده، و آلوده مىشد، و اينكه در بعضى از روايات از
امام صادق (علیهالسلام) نقل شده كه فرمود: معناى آيه اين است:
ثِيابَكَ فَقَصِّر «
لباست را كوتاه كن» نيز ناظر به همين معناست.
بعضى نيز آن را به همسران تفسير كردهاند؛ زيرا
قرآن مىگويد: «شما
لباس همسران خود هستيد، و آنها نيز
لباس شما» (چرا كه حفظ آبروى يكديگر مىكنيد، و زينت يكديگريد)
(هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ) جمع ميان اين معانى نيز ممكن است.
(وَ ثِيَابَكَ فَطَهِّرْ) (و
لباست را پاكيزهدار.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: بعضى
از مفسرين گفتهاند: اين عبارت كنايه است از اصلاح عمل. و سخن اين مفسر بىوجه نيست، براى اينكه عمل آدمى به منزله جامهاى است براى جان آدمى كه حامل عقائد او است، چون ظاهر، عنوان و معرف باطن است، و در كلام عرب بسيار ديده مىشود كه از طهارت باطن و صلاح عمل به طهارت جامه كنايه مىآورند.
بعضى
گفتهاند: اين تعبير كنايه است از تزكيه نفس، و پاک نگه داشتن آن از لكههاى گناهان و زشتىها، بعضى ديگر گفتهاند: مراد از پاک داشتن جامه كوتاه كردن آن است، تا از نجاست (هاى روى زمين) پاک بماند، چون وقتى دامن جامه بلند بود، به زمين مىسايد، و ايمن از آلوده شدن به نجاست نمىماند.
بعضى
ديگر گفتهاند: منظور از تطهير جامه، پاک نگه داشتن همسران از كفر و معاصى است، چون
قرآن كريم فرموده:
(هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ) آنها
لباس شما هستند .
و بعضى
گفتهاند: منظور همان معناى ظاهرى كلام، يعنى پاک كردن جامه از نجاسات براى
نماز است. و اگر اين معنا منظور باشد مناسبتر آن است كه بگوييم: منظور از تكبير براى
پروردگار هم همان تكبير نماز است، و در نتيجه دو آيه مورد بحث در صدد تشريع اصل نماز دوش به دوش و هم زمان با فرمان دعوت خواهد بود.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «لباس (ثیاب)»، ص۴۷۹.