قواعد المرام فی علم الکلام (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کتاب
قواعد المرام فی علم الکلام یکی از کتابهای
کلامی معتبر، تالیف
میثم بن علی بن میثم بحرانی (م ۶۹۹ ق یا ۶۷۹ ق) است.
مؤلف کتاب
قواعد المرام فی علم الکلام میثم بن علی بن میثم بحرانی (م ۶۹۹ ق یا ۶۷۹ ق) است.
وی به سال ۶۳۶ ق در
بحرین دیده به جهان گشود. ابن میثم بحرانی به
بغداد سفر کرد و از
عالمان بسیاری
علم آموخت و مدت مدیدی، در عزلت مشغول به فراگیری فروع و اصول بود؛ به طوری که گاهی فضلای
حله و
عراق او را به این کار سرزنش میکردند.
حر عاملی میگوید: شیخ کمال الدین از
علما و فضلای محقق و مدفق بود و در
علم کلام مهارت زیادی داشت. او در محضر بزرگانی همچون
خواجه نصیرالدین طوسی تلمّذ کرد و شاگردان ارجمندی همچون
علامه حلی،
شیخ محمد بن حجم اسدی و
عبدالله بن صالح بحرانی از محضر او فیض بردند.
شرح نهجالبلاغه،
شرح اشارات،
شرح حدیث منزلت،
الوحی و الالهام،
آداب البحث،
المعراج السماوی.
یکی از بهترین، جامعترین، مختصرترین و قدیمیترین کتب
کلامی کتاب «
قواعد المرام فی علم الکلام» میباشد. این کتاب تنها کتاب مولف است که به همۀ مباحث
کلامی پرداخته است.
این کتاب را
ابن میثم به اشارۀ
امیر عزالدین عبدالعزیز نیشابوری، متوفی ۶۷۲ ه. ق نوشته است و از نگارش آن در سال ۶۷۶ ه. ق فراغت حاصل نموده است. این کتاب با عباراتی کوتاه اما متقن به بیان اکثر معتقدات شیعه پرداخته است.
او در مباحث کتاب از سیرۀ
متکلمین تبعیت نموده و هرجا که سخن حکماء را با این سیره موافق یافته، تایید و در بقیه موارد رد نموده است.
این کتاب از ۸
قاعده تشکیل یافته که مولف تمام مباحث
کلامی را ذیل این ۸
قاعده دستهبندی نموده. او هرقاعده را به چند رکن و هررکن را به چندین مبحث تقسیم میکند که در ذیل تفصیل آن میآید:
این بحث که به مقدمات
علم کلام میپردازد از ۴ رکن تشکیل یافته است. رکن اول به چهار مبحث میپردازد: بحث از
تصور و تصدیق، بحث از بدیهی،
تصدیق جازم و غیر جازم و بحث از طرقی که ما را به
تصدیق و
تصور رهنمون میشوند.
رکن دوم که از ۷ مبحث تشکیل یافته، به مباحث مربوط به نظر میپردازد، مباحثی همچون: رابطۀ نظر و فکر، نظری که مفید
علم است، مطابقت دلیل و عدم مطبقت آن، حاصل شدن
علم بعد از نظر، شرائط حصول نظر و واجب بودن نظر در معرفت خداوند، رکن سوم در بیان طرقی است که ما را به تصور میرساند که از چهار مبحث تشکیل یافته است.
تقسیم حقائق به بسیط و مرکب، کیفیت معرفت بسائط، ترتیب در اقوال شارحه و شرائط تعریف. رکن چهارم در بیان طرقی است که ما را به تصدیق میرساند که از ۶ مبحثتشکیل یافته است. مباحثی همچون خبر و انواع آن،
تعریف حجت و اقسام آن،
تعریف قیاس،
دلیل و
اماره و اینکه آیا دلیل لفظی مفید یقین است یا نه؟
مولف در این
قاعده نیز به مباحث مقدماتی
کلام پرداخته است. او گرچه میگوید «فیها ارکان» ولی به جز یک رکن که از ۱۰ مبحث تشکیل یافته رکن دیگری وجود ندارد.
این
قاعده از دو رکن تشکیل یافته و رکن اول دو اصل دارد. اصل اول در اثبات جوهر فرد است که طی سه مبحث مولف مباحث مربوط به جوهر فرد و جسم را بیان میکند. مولف در اصل دوم اثبات میکند که همۀ حوادث متناهی بوده و برای آنها، بدایتی هست. رکن دوم به مباحث مربوط به حدوث
عالم میپردازد.
مولف طی یک بحث براهین حدوث
عالم را بیان کرده و در مبحث دیگر شبهات مخالفین را بیان و به آنها جواب میدهد.
این
قاعده از سه رکن تشکیل یافته است: رکن اول در اثبات
علم بوجود صانع میباشد که به او طریق اثبات میشود؛ رکن دوم در صفات سلبیۀ صانع است که مولف ذیل ۱۰ بحث صفات سلبیه را بیان میکند و رکن سوم در صفات ثبوتیه میباشد که از ۱۱ بحث تشکیل یافته است.
این
قاعده متشکل از ۴ رکن میباشد. رکن اول که طی ۶ بحث مطرح شده است به مباحث عدل و حسن و قبح افعال میپردازد.
رکن دوم در ۵ بحث به مباحث
تکلیف و تعریف آن و احکام آن میپردازد، رکن سوم در دو بحث،
لطف را تعریف کرده و اقسام آن را بیان میکند و در رکن چهارم مولف طی ۳ بحث مباحث مربوط به اسم و عوض را بیان میکند.
این
قاعده از سه رکن و یک مقدمه متشکل است. مولف در رکن اول طی ۳ بحث، نبوت را تعریف و غایت آن را بیان مینماید و از شبهات براهمه جواب میدهد. او در رکن دوم در دو بحث از
عصمت انبیاء سخن میراند. مولف رکن سوم را به نبوت خاصه اختصاص داده و طی ۸ بحث اثبات میکند رسالت حضرت ختمیمرتبت (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، معجزۀ او و افضلیت آن حضرت را و از دیگر مباحث پیرامون
حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بحث میکند.
بحث معاد از ۴ رکن و یک مقدمه تشکیل یافته است. مولف در مقدمه نظرات مختلف حول معاد را بیان میکند. او در رکن اول به
معاد جسمانی پرداخته و در طی ۵ بحث معاد جسمانی را اثبات میکند. در رکن دوم بحث میکند از
معاد روحانی.
او طی ۹ بحث معاد روحانی را هم اثبات میکند و در رکن سوم طی ۱۱ بحث از
وعد و وعید و
ثواب و
عقاب بحث میکند و بلاخره در رکن چهار در دو بحث از
ایمان و
کفر سخن میگوید.
آخرین
قاعدۀ کتاب از ۳ رکن و یک مقدمه تشکیلیافته است. مولف در رکن اول طی ۳ بحث از تعریف امام، وجوب نصب آن و علت وجودش بحث میکند. او در رکن دوم طی ۶ بحث صفاتی را که لازم است امام داشته باشد بیان میکند و در رکن سوم ۵ بحث ائمۀ اثنی عشر (علیهالسّلام) را تعیین میکند.
از ویژگیهای کتاب
قواعد المرام میتوان به چینش مباحث در آن اشاره نمود. در کتب
کلامی معمولا در نزد قدماء مطالب به صورت طبقهبندی ارائه نشده است و متاخرین اکثرا ذیل پنج اصل، اصول اعتقادی را دستهبندی کردهاند. اما مولف برای بیان مطالب اعتقادی از دستهبندی خاصی استفاده نموده است. او علاوه بر ۵ اصل اعتقادی شیعه ۳ مبحث دیگر نیز اضافه نموده است ۲-مبحث آن به بحثهای مقدماتی همچون
علم و نظر که در نزد قدماء مطرح بود میپردازد و یک مبحث به
حدوث عالم. از آنجا که بعضی از
متکلمین نتوانستهاند بحث از حدوث
عالم را ذیل یکی از ۵ اصل اعتقادی یعنی توحید، عدل، نبوت، امامت و معاد جای دهند، اکثرا از طرح این مبحث سرباز زدهاند و گاه در رسالهای مجزا به این بحث پرداختهاند. اما مولف با عقد بابی به عنوان حدوث
عالم این بحث را در کنار مباحث
توحید و دیگر مباحث اعتقادی مطرح میکند.
مولف همچون دیگر
متکلمین به معاد جسمانی قائل است و میگوید معادی که در شریعت ثابت است معاد جسمانی میباشد. اما از این باب که جمع کند بین
قواعد حکمی و شرعی میگوید مانعی نیست که به هردو معاد قائل شویم. گرچه در آیات و روایات دلیلی بر این معاد نیست، اما چون قوانین حکمت مقتضی این معاد است «موجب المصیر الیه».
این کتاب در سال ۱۴۰۶ ه. ق توسط انتشارات کتابخانۀ آیتالله مرعشی نجفی در قم و با تحقیقات
سید احمد حسینی، در ۱۹۹ صفحه و به صورت وزیری چاپ شده است.
کتاب دارای مقدمهای کوتاه حول شخصیت مولف میباشد. و تنها دارای فهرست مطالب میباشد.
این کتاب برای بار دوم در سال ۱۴۱۳ ه. ق توسط همان انتشارات تجدید چاپ شده است.
پایگاه ویکی نور سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «قواعد المرام فی علم الکلام»، تاریخ بازیابی۹۷/۳/۱۲.