قبیله بلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بَلِیّ، قبیلهای بزرگ از
اعراب قحطانی است.
این قبیله در واقع از تیرههای بزرگ قُضاعه به شمار میرود. منابع نسب این تیره را به بلیّ بن عمرو بن الحاف (=الحافی) ابن قضاعه رسانده و منسوبان به آن را بَلَویّ نامیدهاند.
بلیّ با دو قبیله بَهراء و حَیدان خویشاوند بوده است.
بلیها در تیماء شام، میان قبایل جُهَیْنه و جُذام که در دوران
بطلمیوس سکونتگاه
ثمود بوده، اقامت داشتهاند.
همچنین محل زندگی بلویهای ساکن میان
وجه و
عقبه را در قدیم مدیان (=
مدین ) می گفتهاند.
که در امتداد
وادی القری در شمال
حجاز واقع بوده است.
همدانی در قرن چهارم، نواحی متعلق به بلی را چنین بر شمرده است: الجَزل، الرُّحبه، السُّقیَا، و درههای أمَج و غُزان که از حَرَّه بنی سُلَیم آغاز و به
دریا منتهی میشود و نیز در نواحی شَغب و بَدا.
از این دو ناحیه خانوادهای از بلی به نام حِشنه بن اُکارمه به دلیل دشمنی با افراد قبیله خود به همسایگان یهودی خویش در تیماء پناهنده شدند و
آیین یهود را پذیرفتند، و زمانی دراز، تا هنگام رانده شدن یهودیان از آنجا در آن سرزمین به سر بردند.
ابن خلدون
بر آن است که سکونتگاه بلی از شمال حجاز در کرانههای شرقی
دریای سرخ تا گردنه اَیلَه امتداد داشته است. به گفته او، تعدادی از آنها به اتفاق قبیله جهینه به کرانههای غربی این دریا رخت کشیدند و در آنجا ساکن شدند، سپس میان صَعید، از نواحی
مصر ، و
حبشه پراکندند و بر نوبه نیز غلبه یافتند و حبشیها را شکست دادند و بر آنها چیره شدند.
به قولی، بلی هنگام ظهور
مسیحیّت در مصر میان قصیر و قنا به سر میبردند و حفظ مناسبات تجاری با
هند را بر عهده داشتند.
هنگام ظهور
اسلام گروههایی از قبیله بلی در شمال حجاز سکونت داشتهاند.
منابع سابقه حضور بلیها را در حوادث صدر اسلام به سالهای نخستین پس از هجرت رسانده و از شرکت شماری از افراد این قبیله در جنگهای
بدر و
احد خبر دادهاند.
با اینهمه بلی تا سال نهم هجری اسلام نیاورد؛ ازینرو در سال هشتم هجری،
پیامبر (صلّی اللّه علیه وآله وسلّم)
عمرو بن عاص را برای دعوت آنان به اسلام، به جانب ایشان فرستاد و در ذات السلاسل سپاهی را برای کمک به عمرو بن عاص گسیل کرد.
در همین سال، یک تن از افراد بلی فرماندهی سپاهی مرکب از صد هزار تن از مردم قبایل لَخْم •، جُذام •، بَلْقَین •، بَهراء و بَلِیّ را به دست گرفت و به سپاه صدهزار نفری هرقل در جنگ
مؤته پیوست.
سرانجام، در سال نهم (عام الوفود) هیئتی از جانب بلی نزد پیامبر صلّی اللّه علیه وآله وسلّم آمد و اسلام این قبیله را اعلام کرد.
به نظر میرسد که پس از رحلت
پیامبر اکرم بلی مرتد شده باشد، زیرا
ابوبکر در سال ۱۱ عدهای از لشکریان را به فرماندهی عمرو بن عاص به سوی قبیله بلی و سایر قبایل مرتد قضاعی اعزام کرد.
بلی بار دیگر، در سال ۱۵ همراه با لخم، جذام و بلقین در نزدیکی یَرْمُوک به سپاهیان هرقل پیوست، اما سرانجام مسلمانان آنها را شکست دادند.
در سالهای بعد،
عمر بن خطّاب از بیم زیاده خواهیهای قضاعه و بلی، ثلث جمعیت آنان را از شام به مصر کوچاند. آنان ابتدا در مناطق مختلف مصر پراکنده شدند. سپس به اتفاق جهینه از پل سوهای تا نزدیک غرب قموله را تصرف کردند و بدین ترتیب از عقبه قارالخراب تا عیدان (عیذاب ؟) از آن ایشان شد.
بلیهای مصر که در فتوح آن سرزمین نقش داشتهاند، ابتدا در اَلاَشمونین از نواحی قدیم مصر ساکن بودند، اما درگیری میان قبایل بلی و جهینه فاطمیان را بر آن داشت تا از فرصت پیش آمده برای رهایی از مزاحمت این قبایل استفاده کنند و سپاهی برای سرکوب آنها اعزام دارند. در نتیجه قبیله بلی پیش از رسیدن سپاهیان از الاشمونین به سمت صعید فرار کردند.
چنانکه در روزگار مقریزی، بلی یکی از شش قبیله ساکن در صعید مصر بودهاند.
عبدالله خورشیدالبری
بر آن است که آنان گرایشهای علوی داشتهاند، زیرا در ماجرای
قتل عثمان سهم عمدهای داشتند. شاید درگیری آنان با امویان نیز ادامه همین جریان باشد.
ابن حزم
نیز به عبدالرحمان بن عُدَیْسْ از صحابیان اشاره کرده است که یکی از محاصره کنندگان عثمان بود.
از دیگر نواحی قبیله بلی، قرطبه و اشبیلّیه در
اندلس بود. بلویهای قرطبه حتی تا میانه قرن پنجم هجری به زبان
عربی صحبت میکردند.
به گفته جهانگردانی چون روپل، بورکارت، فرسنل، ولشتت قبیله بلی در کوهستانهای جنوب شرقی مویله، نزدیک مَرز وجْه، سکونت یافتند و شیخ بزرگ آنها هر سال از خدیو مصر مواجب دریافت میکرد.
به گفته شیلا، ـ که نام قبیله را بَلیّ ضبط کرده ـ شیخ قبیله از نفوذ فوق العادهای برخوردار بود، چنانکه در جریان قدرت گیری ترکان در مصر در سده سیزدهم، به رغم آنکه عثمانیها در وجه نیرو پیاده کرده بود، بسیار به شیخ قبیله بلی، سلیمان بن رفاده، متکی بودند.
در خلال جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) نیز عدهای از افراد قبیله بلی، به سپاهیان عرب و انگلیسی که در وَجه پیاده شده بودند، پیوستند، اما سلیمان همراه چهار صد تن از افرادش در اَلعُلی ' به سپاهیان ترک ملحق شد.
در ۱۳۳۷/ ۱۹۱۸ این قبیله به فرماندهی پسران سلیمان بن رفاده ـ ابراهیم و عزیز ـ به قوای شریف پیوستند و در ۱۳۰۴ش/ ۱۹۲۵ شریف حسین، ابراهیم بن رفاده، جانشین سلیمان را به عنوان رئیس قبیله بلی به رسمیت شناخت.
وی با پسر عمویش، حمید الاوِر ـ که با استفاده از اوضاع آشفته به دلیل قیام اخوان، رهبری شورش را بر عهده داشت ـ مخالفت ورزید، اما در ۱۳۱۱ش /۱۹۳۲، قبیله بلی به رهبری حمید بر ضد
آل سعود قیام کرد، و این قیام به زوال بلی «متمرد و یاغی» و قبیله حُوَیطات انجامید.
با وجود این، کحاله
بر آن است که قبیله بلی امروزه تابع امارت وجه از امارتهای حجاز است. به گفته همو
بلی امروزه به سه شاخه تقسیم میشود: بلی حجاز که مقر آن در جنوب حویطات واقع شده و به سمت مشرق تا منزلگاه الحمراء ادامه دارد، بلی مصر که به تیرههای بسیار تقسیم میشود، بلی بئرالسبع که افراد آن اندکاند و از سیصد تن، شامل هفتاد خانوار، تجاوز نمیکنند.
(۱) ابن حائک، صفة جزیرة العرب، چاپ محمد بن علی أکوع، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲) ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، چاپ عبدالسلام محمد هارون، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۲/۱۹۶۲).
(۳) ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون المسمّی بکتاب العبر، بیروت ۱۳۹۱/۱۹۷۱.
(۴) ابن درید، کتاب الاشتقاق، چاپ عبدالسلام محمد هارون، بغداد ۱۳۹۹/ ۱۹۷۹.
(۵) مصطفی ابوضیف احمد، القبائل العربیة فی الاندلس حتی سقوط الخلافة الامویة، دارالبیضاء ۱۹۸۳.
(۶) قاسم بن سلاّ م ابوعبید، کتاب النّسب، چاپ مریم محمد خیرالدرع، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۸۹.
(۷) عبدالله بن عبدالعزیز بکری، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقّا، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۸) عبدالله خورشید البری، القبائل العربیة فی مصر فی القرون الثلاثة الاولی للهجرة، مصر ۱۹۹۲.
(۹) دائرة المعارف الاسلامیة، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۹۶۹)، (نوشته شلیفر).
(۱۰) عبدالکریم بن محمد سمعانی، الانساب، چاپ عبدالله عمر بارودی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۱۱) عبدالرحمان بن عبدالله سهیلی، الروض الانف فی شرح السیرة النبویة لابن هشام، چاپ عبدالرحمان وکیل، قاهره (۱۴۱۰/۱۹۹۰).
(۱۲) نعوم شقیر، تاریخ سینا، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۱۳) محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری: تاریخ الامم و الملوک، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت (۱۳۸۲ـ۱۳۸۷/ ۱۹۶۲ـ۱۹۶۷).
(۱۴) احمد بن علی قلقشندی، صبح الاعشی، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۳/۱۹۶۳).
(۱۵) احمد بن علی قلقشندی، نهایة الارب فی معرفة انساب العرب، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۴.
(۱۶) عمر رضا کحاله، جغرافیة شبه جزیرة العرب، چاپ احمدعلی، مکه ۱۳۸۴/۱۹۶۴.
(۱۷) عمر رضا کحاله، معجم قبائل العرب: القدیمة و الحدیثة، بیروت ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۱۸) احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ والاعتبار بذکر الخطط والاثار، المعروف بالخطط المقریزیة، قاهره.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بلی»، شماره۱۷۷۱.