قاعِدَه (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قاعِدَه (به کسر عین و فتح دال) از
واژگان نهج البلاغه به معنای پایه و اساس، جمع آن قواعد است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره کوهها و ... از این واژه استفاده نموده است.
قاعِدَه به معنای پایه و اساس، جمع آن قواعد است.
به برخی از مواردی که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
امام علی (علیهالسلام) درباره کوهها فرموده است:
«وَأَسَاخَ قَوَاعِدَهَا فِي متُونِ أَقْطَارِهَا» «پایههای کوهها را در متون و شکمهای اطراف زمین فرو برده است.»
(شرحهای خطبه:
)
از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نقل میکند که به آن حضرت
دروغ بستند تا جایی که بر مردم
خطبه خواند و در آن گفت:
«مَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ» یعنی هر کس بر من دروغ بندد نازل شود به جایگاه خود از آتش، یا آماده کند جایگاه خود را از آتش.
(شرحهای خطبه:
)
«یتبّوء» امر غائب است به معنای آماده کند، یا نازل شود.
به برادرش
عقیل مینویسد:
«وَلاَ تَحْسَبَنَّ ابْنَ أَبِيكَ... وَلاَ سَلِسَ الزِّمَامِ لِلْقَائِدِ، وَلاَ وَطِىءَ الظَّهْرِ لِلرَّاكِبِ المُقْتَعِدَ» یعنی: برادرت را گمان نکن، رام است که مهار را به دست کشنده میدهد و نه آسان پشت است به سوار شونده که مرتب سوار میشود.
(شرحهای نامه:
)
متقعّد به صیغه فاعل، کسی که پشت حیوانی را برای خود محل قعود قرار داده و در هر کار بر آن سوار میشود.
به
حارث همدانی نوشته است:
«وَإِيَّاكَ وَمَقَاعِدَ الاَْسْوَاقِ، فَإِنَّهَا مَحَاضِرُ الشَّيْطَانِ» «ز نشستن در مراكز عمومى در بازارها بپرهيز، زيرا آنجا محلّ حضور
شیطان و انگيزش فتنههاست.»
(شرحهای نامه:
)
مواردی از این ماده در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قاعده»، ج۲، ص۸۷۰.