• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قاعده تقیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



تقیه مصدر یا اسم مصدر از ریشه (و-ق-ی) و به معنای بر حذر بودن است و در اصطلاح عبارتست از همراهی با مردم در آنچه خوب می‌انگارند و ترک آنچه بد می‌دانند.
[۳] شهید اول، قواعد و فوائد، قم، منشورات مکتبة المفید، بی‌تا، ج ۲، ص ۱۵۵.




تقیه عبارتست از اخفاء عقیده و اظهار خلاف آن به خاطر مصلحتی مهم‌تر. تقیه، همه امور را مباح و جایز می‌کند و ترک آن حرام است مگر تقیه در اظهار کلمه کف ر و برائت جستن از خدا و ائمه (علیهم السلام) که تا وقتی که شخص بتواند این عمل را انجام ندهد و ضرری بر او نرسیده باشد، ترکش مستحب است.
[۵] شهید اول، قواعد و فوائد، قم، منشورات مکتبة المفید، بی‌تا، ج ۲، ص ۱۵۸.
تقیه گاهی خوفی و از ترس ضرر است، گاهی به خاطر جلب دوستی و حفظ و حدت و گاهی به خاطر جلب مصالح دیگر.




۲.۱ - کتاب

۱. «لایتخذ المؤمنون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین و من یفعل ذلک فلیس من الیه فی شیء الا أن تتقوا منهم تقاة»
هرگز، مسلمانان کفار را ولی خود قرار ندهند و هر کس چنین کند انتظار پاداش از جانب خدا را نداشته باشد مگر اینکه از روی تفیه کرده باشد.
۲. «الّآ من اکره وقلبه مطمئن بالایمان»

۲.۲ - روایات

۱. «تسعة اعشار الدین التقیة»
نه دهم از دین، تقیه است.
۲. «التقیة دینی و دین آبائی ولادین لمن لاتقیة له»

۲.۳ - عقل

در مواقعی که خطری جان یا آبروی انسان را تهدید می‌نماید، عقل حکم می‌کند که به خاطر مصلحتی مهم‌تر و والاتر، شخصی، عقیده‌اش را اظهار نکند. البته این دلیل فقط در مواردی که تقیه خوفی در جریان است، دلیلیت دارد ولی در سایر موارد نمی‌توان به آن تمسک کرد.

۲.۴ - سیره عقلا و متشرعه

در طول تاریخ هزار ساله اسلام، مسلمانان و خصوصاً شیعیان در مقابل مخالفین، عقاید خاص خود را ابراز نمی‌کردند و سیره عملی آنان، وصل به سیره عملی معصومین (علیهم السلام) می‌باشد و مورد تأیید آنان است.
قبل از اسلام نیز، این عمل در میان متدینان به ادیان ابراهیمی، شایع بوده است داستان حضرت ابراهیم (علیه السلام) و اظهار مریض بودن توسط ایشان و عدم اطلاع از کسی که بتها را شکسته است، داستان حضرت یوسف (علیه السلام) و معرفی برادرش به عنوان دزد کاخ عزیز مصر نمونه‌ای از تفسیر در ادیان گذشته است که قرآن کریم به آنها اشاره نموده است


۱. واجب: در صورتی است که علم یا گمان داشته باشیم که ضرری متوجه ما یا یکی از مومنین بشود.
۲. مستحب: در صورتی که یا ضرر، کم اهمیت باشد و یا تقیه در امور مستحب باشد.مثل ترک برخی از فصول و فرازهای اذان.
۳. مکروه: اگر تقیه در امور مستحبی باشد ولی هیچ ضرری متوجه ما نباشد و انجام تقیه موجب به اشتباه افتادن مردم در حکم شرعی بشود.
۴. حرام: در صورتی که در امور واجب یا حرام، ایمن از ضرر باشیم و یا در کشتن مرد مسلمانی بخواهیم تقیه کنیم.
۵. مباح: تقیه در برخی مباحاتی که عامه انجام آنها را ترجیح می‌دهند ولی ترکش هم ضرری برای جان و مال تقیه کننده ندارد.
[۱۱] شهید اول، قواعد و فوائد، قم، منشورات مکتبة المفید، بی‌تا، ج ۲، ص ۱۵۸.



۱. . مکارم شیرازی، ناصر، قواعد فقهیه، ج۱، ص ۳۸۶     .
۲. بجنوردی، محمدحسن، قواعد فقهیه، تحقیق مهدی مهریزی و محمدحسین درایتی، قم، نشر الهادی، ۱۴۱۹ق، ج ۲، ص ۳۱.    
۳. شهید اول، قواعد و فوائد، قم، منشورات مکتبة المفید، بی‌تا، ج ۲، ص ۱۵۵.
۴. مکارم شیرازی، ناصر؛ قواعد فقهیه، قم، نشر مدرسه امیرالمومنین (ع)، ۱۴۱۱ ق، سوم، ج ۱، ص ۴۱۱.    
۵. شهید اول، قواعد و فوائد، قم، منشورات مکتبة المفید، بی‌تا، ج ۲، ص ۱۵۸.
۶. مکارم شیرازی، ناصر؛ قواعد فقهیه، قم، نشر مدرسه امیرالمومنین (ع)، ۱۴۱۱ ق، سوم، ج ۱، ص ۴۱۱.    
۷. سوره آل عمران،آیه ۲۸     .
۸. سوره نحل،آیه ۱۰۶     .
۹. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش، ج ۲، ص ۲۱۷     .
۱۰. کلینی، محمدبن یعقوب، کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، تهران، نشر دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۳ش، ج ۲، ص۲۲۴.    
۱۱. شهید اول، قواعد و فوائد، قم، منشورات مکتبة المفید، بی‌تا، ج ۲، ص ۱۵۸.



سایت پژوهه    




جعبه ابزار