• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قاضی (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در این مقاله آیات قرآن و عناوین مرتبط با قاضی معرفی می‌شوند.



تعریف قضاوت در تحریرالوسیله چنین آمده است: «هو الحکم بین الناس لرفع التنازع بینهم بالشرائط الآتیة.» قضاوت حکم نمودن بین مردم است جهت رفع تنازع بین آنان، با شرایطی که می‌آید.


امام خمینی در اهمیت و شان قضاوت می‌فرماید: «منصب قضاوت از مناصب جلیله‌ای است که از طرف خداوند متعال، برای پیغمبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و از طرف او برای ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) و از طرف آنان برای فقیه جامع شرایطی که شرایطش می‌آید ثابت است. و مخفی نماند که قضاوت شان بزرگی دارد و تحقیقاً وارد شده است که: قاضی به‌درستی در پرتگاه جهنم قرار دارد. و از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) است که فرمود: ‌ای شریح در جایگاهی نشسته‌ای که فقط پیغمبر یا وصی پیغمبر یا شقی در آنجا می‌نشیند. و از امام صادق (علیه‌السلام) است که: از حکومت بترسید زیرا حکومت فقط برای امامی است که عالم به قضاوت و در میان مسلمین عدالت‌گستر است، برای پیغمبر یا وصی پیغمبر است.»


رعایت مساوات بین طرف‌های مخاصمه بر قاضی واجب است اگرچه آن‌ها در شرف و پایین بودن شان متفاوت باشند. در سلام و جواب آن و نشاندن آن‌ها و نگاه و کلام و ساکت نمودن آن‌ها و گشاده‌رویی و سایر آداب و انواع اکرام و عدالت در حکم نمودن، و اما رعایت مساوات در میل قلبی واجب نیست. این در صورتی است که هر دو مسلمان باشند و اما اگر یکی از آن‌ها غیرمسلمان باشد احترام مسلمان بیشتر از خصمش جایز است. و اما عدل در حکم درهرحال واجب است. بر همین اساس است که «برای قاضی جایز نیست که به یکی از دو طرف مخاصمه چیزی را تلقین نماید که به‌وسیله آن بر خصمش کمک بگیرد، مثل اینکه او به طور احتمال ادعا نماید پس قاضی به او تلقین کند که به طور جزم ادعا کند تا دعوایش مسموع باشد، یا اینکه او ادعا کند که امانت یا دین را ادا نموده است، پس قاضی به او تلقین کند که آن را انکار نماید. و همچنین جایز نیست که کیفیت احتجاج و راه غلبه بر طرف را به او بیاموزد. این در صورتی است که نداند که حق با او است وگرنه جایز است، همان‌طور که برایش جایز است که به علمش حکم نماید. و اما غیر قاضی درصورتی‌که ادعای او را صحیح بداند، این کار، برایش جایز است. و اگر می‌داند که ادعایش صحیح نیست، برایش جایز نمی‌باشد و در صورت جهل به آن احوط (وجوبی) ترک آن است.»


باتوجه‌به اهمیت و نقش امر قضا در اقامه عدل و قسط، قرآن کریم تاکید دارد بر ضرورت هشيارى قضات نسبت به تزوير دسيسه‌گران، براى انحراف از حكم و داورى، بر پايه تعاليم قرآن
[۵] برای توضیح بیشتر به مقاله شرایط قضاوت‌ (قرآن) رجوع شود.
:
«وَ أَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْواءَهُمْ وَ احْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ ما أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ‌ ...؛و در ميان آنها (اهل کتاب‌)، طبق آنچه خداوند نازل كرده، داورى كن؛ و از هوسهاى آنان پيروى مكن؛ و از آنها برحذر باش، مبادا تو را نسبت به بخشى از آنچه خداوند بر تو نازل كرده، منحرف سازند....»
بر همین اساس در فقه، ایمان و علم و عدل از شرایط قاضی شمرده شده است. امام خمینی در این باره می‌نویسد: «یشترط فی القاضی: البلوغ، والعقل، والایمان، والعدالة، والاجتهاد المطلق، والذکورة، وطهارة المولد، والاعلمیة ممّن فی البلد او ما یقربه علی الاحوط. والاحوط ان یکون ضابطاً غیر غالب علیه النسیان، بل لو کان نسیانه بحیث سلب منه الاطمئنان فالاقوی عدم جواز قضائه. و امّا الکتابة ففی اعتبارها نظر. والاحوط اعتبار البصر؛ و ان کان عدمه لا یخلو من وجه شرایط قاضی عبارت‌اند از: بلوغ و عقل و ایمان و عدالت و اجتهاد مطلق و مرد بودن و طهارت مولد (حلال‌زاده بودن) و اعلمیّت نسبت به کسانی که در شهر یا نزدیک آن هستند بنابر احوط (وجوبی). و احوط (وجوبی) آن است که دارای حافظه باشد که فراموشی غالباً او را نگیرد، بلکه اگر فراموشی او طوری باشد که سلب اطمینان از او بشود، اقوی جایز نبودن قضاوت او است. و اما در اعتبار کتابت نظر است. و احوط (استحبابی) اعتبار بینایی است اگرچه عدم آن خالی از وجه نیست؛ و عدالت که یکی از شرایط مهم برای کسی که متصدی امر قضا است «ملکه‌ای است که از معصیت خدای متعال بازمی‌دارد. بنابراین شهادت فاسق - و او کسی است که مرتکب گناه کبیره می‌شود یا بر گناه صغیره اصرار می‌ورزد - بلکه مرتکب گناه صغیره هم، بنابر احوط (وجوبی) اگر اقوی نباشد، قبول نیست. بنابراین، شهادت مرتکب گناه صغیره قبول نمی‌شود مگر با توبه و ظهور عدالت.»


لغزشگاه‌های قاضی (قرآن)، نظارت بر قاضی (قرآن).


۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۳۳، کتاب القضاء، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۳۳، کتاب القضاء، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۳۸، کتاب القضاء، القول فی وظائف القاضی، الاول، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۳۸، کتاب القضاء، القول فی وظائف القاضی، الثانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۵. برای توضیح بیشتر به مقاله شرایط قضاوت‌ (قرآن) رجوع شود.
۶. مائده/سوره۵، آیه۴۹.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۳۵، کتاب القضاء، القول فی صفات القاضی، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۴۷۳، کتاب الشهادات، القول فی صفات الشهود، الرابع، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    



مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲۳، ص۳۵۲، برگرفته از مقاله «قاضی»    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار