قارب (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قارِب (به کسر راء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای کسی که در شب در پی آب است، به قولی آن کسی است که در پی آب میرود و میان او و آب یک شب فاصله دارد است.
حضرت علی (علیهالسلام) در
شعر و بعد از ضربت خوردن و ... از این واژه استفاده نموده است.
قارِب به معنای کسی که در شب در پی آب است، به قولی آن کسی است که در پی
آب میرود و میان او و آب یک شب فاصله دارد، در لغت آمده:
«القرب (مثل شرف): طلب الماء لیلا» آمده است.
امام (صلواتاللهعلیه) آن گاه که از دست اشقی الاخرین ضربت خورد در ضمن کلامی فرمود:
«وَاللهِ مَا فَجَأَنِي مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَلاَ طَالِعٌ أَنْكَرْتُهُ، وَمَا كُنْتُ إِلاَّ كَقَارِب وَرَدَ، وَطَالِب وَجَدَ، (وَمَا عِنْدَ اللهِ خَيْرٌ لِلاَْبْرَارِ)» «یعنی به خدا قسم از آمدن
مرگ چیزی که
مکروه دارم بهطور ناگهانی بر من نیامد، و نه پیشامدی که آنرا ناآشنا بدانم، بلکه من مانند طالب آب بودم که به آب رسید، و جستجو کنندهای بودم که خواسته خود را یافت»
(شرحهای خطبه:
) یعنی برای مرگ آماده بودم.
نظیر:
«وَاللهِ لاَبْنُ أَبي طَالِب آنَسُ بالمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْي أُمِّهِ» «به خدا قسم پسر ابی طالب به مرگ مأنوستر است از بچه به پستان مادرش.»
(شرحهای خطبه:
)
تقریب و
ادناء در:
«وَامْزُجْ لَهُمْ بَيْنَ التَّقْرِيبِ وَالاِْدْنَاءِ، وَالاِْبْعَادِ وَالاِْقْصَاءِ» «برای آنها نزدیک کردن و دور کردن را بهمآمیز، گاهی به خودت نزدیکشان کن و گاهی دورنما.»
(شرحهای نامه:
) یکی است.
شعری به حضرت نسبت دادهاند که به
ابیبکر فرمود:
وَإِنْ كنْتَ بِالْقُرْبَى حَجَجْتَ خَصِيمَهُمْ | | فَغَيْرُكَ أَوْلَى بِالنَّبِيِّ وَأَقْرَبُ |
| | |
(اگر تو از طریق شورا مالک امور مردم شدی. این چه شورایی است که طرفهای مشورت (امثال من) غایب بودند؟ و اگر از طریق
قرابت با
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در برابر مخالفانت استدلال کردی دیگران از تو به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نزدیکتر و سزاوارترند! )
(شرحهای حکمت:
)
این ماده بهطور فراوان در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «قارب»، ج۲، ص۸۵۰.