فَرش (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فَرش: (حَمُولَةً وَ فَرْشاً) «فَرش» به همان معناى معروف است،
ولى در اينجا به معناى
گوسفند و نظير آن از حيوانات كوچک تفسير شده است و ظاهراً نكتهاش اين است كه اين گونه حيوانات بسيار به زمين نزديک هستند، و در
برابر حيوانات بزرگ
باربر، همانند فرشى محسوب مىشوند.
هر گاه به بيابانى كه گوسفندانى در آن مشغول چرا هستند از دور بنگريم درست به فرشى مىمانند كه روى زمين گسترده شده است، در حالى كه گله شتران هيچ گاه از دور چنين منظرهاى ندارد. تقابل «حَمُولَة» با «فَرش» نيز اين معنا را تأييد مىكند.
اين احتمال را نيز بعضى از مفسران دادهاند كه منظور از اين كلمه، فرشهايى است كه مردم از حيوانات درست مىكنند، يعنى بسيارى از حيوانات هم براى
باربرى مورد استفاده قرار مىگيرند و هم براى تهيه فرش. ولى احتمال اول نزديکتر به معناى آيه است.
(وَمِنَ الأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ) (اوست كسى كه از چهارپايان، براى شما حيوانات
باربر، و حيوانات كوچک براى منافع ديگر آفريد؛ از آنچه به شما روزى داده است، بخوريد؛ و از گامهاى
شیطان پيروى ننماييد، كه او براى شما دشمنى آشكار است.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: فرش به معناى خردسالان انعام است، و وجه اين تسميه يا اين است كه از كوچكى مانند فرش زمينند، و يا اين است كه مانند فرش لگد مىشوند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فَرش»، ص۴۲۰.