• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فقرا و مساكين (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





فقرا و مساکین:(الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراء وَ الْمَساكينِ)
«فقير» به معنى كسى است كه در زندگى خود كمبود مالى دارد، هر چند مشغول کسب و كارى باشد و هرگز از كسى سؤال نكند، اما «مسكين» كسى است كه نيازش شديدتر است و دستش از كار كوتاه است، و به همين جهت از اين و آن سؤال مى‌كند.



به موردی از کاربرد «فقرا و مساکین» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - فقرا و مساکین (آیه ۶۰ سوره توبه)

(إِنَّما الصَّدَقاتُ لِلْفُقَراء وَ الْمَساكينِ وَ الْعامِلينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلوبُهُمْ وَ في الرِّقابِ وَ الْغارِمينَ وَ في سَبيلِ اللّهِ وَ ابْنِ السَّبيلِ فَريضَةً مِّنَ اللّهِ وَ اللّهُ عَليمٌ حَكيمٌ)
«صدقات (زكات‌) مخصوص نيازمندان و مستمندان و مأموران جمع آورى آن و براى جلب محبت افراد غير مسلمان، و براى آزادى بردگان، و اداى دین بدهكاران، و در راه تقويت آيين خدا، و واماندگان در سفر است؛ اين، يک فریضه مهمّ الهى است؛ و خداوند دانا و حكيم است.»

۱.۲ - فقرا و مساکین در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند: کلمه فقیر كه مقابل غنی است چنين مى‌فهميم كه فقير آن كسى است كه تنها متصف به امرى عدمى باشد، يعنى متصف باشد به نداشتن مالى كه حوائج زندگيش را برآورد، در مقابل غنى كه متصف به اين امر عدمى نيست، بلكه متصف است به امرى وجودى، يعنى دارايى و تمكن.
و اما مسكين، تنها ندار را نمى‌گويند، بلكه به كسى مى‌گويند كه علاوه بر اين امر عدمى، دچار ذلت و مسکنت هم باشد، و اين وقتى است كه فقرش به حدى برسد كه او را خوار سازد، مثلا مجبور شود به اين‌كه از آبروى خود مايه بگذارد و دست پيش هركس و ناكس دراز كند، مانند کور و لنگ كه چاره‌اى نمى‌بينند جز اين‌كه از هر كسى استمداد كنند. و بنا بر اين، مسكين حال و وضعش بدتر از فقير است.
البته اين را هم بايد دانست كه اين دو كلمه هر چند بحسب نسبت يكى اعم و ديگرى اخص است، يعنى، هر مسكين از جهت اتصافش به نادارى فقير است و ليكن هر فقيرى مسكين نيست، الا اين‌كه عرف، اين دو صنف را دو صنف مقابل هم مى‌داند، چون وصف فقر را غير از وصف مسكنت و ذلت مى‌بيند، پس، ديگر جا ندارد كسى به قرآن کریم خرده بگيرد و بگويد با اين‌كه فقير هر دو صنف را شامل مى‌شود ديگر حاجتى به ذكر مسكين نبود، براى اين‌كه گفتيم مسكنت به معناى ذلت و مانند لنگى و زمين‌گيرى و كورى است، هر چند بعضى از مصاديق آن بخاطر نداشتن مال است.

۱. توبه/سوره۹، آیه۶۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۴۱.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۴۴۱.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۱۷.    
۵. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۲۶۷.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۸، ص۶.    
۷. توبه/سوره۹، آیه۶۰.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۰۱.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۴۱۷.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۱۰-۳۱۱.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۳۰.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۶۴.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «فقرا و مساکین»، ج۳، ص ۴۸۵.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره توبه | لغات قرآن




جعبه ابزار