فصل در لغت به معنای جدا شدن و جدایی است، و در منطق، اسم برای یکی از کلیات خمس است. فصل را از آن جهت فصل گفتهاند که ممیّز ذات است بعد از آن که در یکی از اجزای ذات با اشیای دیگر اشتراک داشته است.
فصل، کلیذاتیای است خاص یک ماهیت که موجب امتیاز آن ماهیت از ماهیات دیگری که با آن در جنس مشترک هستند میشود، و در جواب سؤال "ایّ شئ هو فی ذاته" میآید؛ مانند "ناطق" که فصل انسان است و آن را از حیوانات دیگر جدا میسازد.
مقصود از شئ، جنس است که قبل از سؤال از فصل شناخته شده است، مثلاً وقتی شبحی را از دور ببینیم و بدانیم که حیوان است ولی خصوصیات آن حیوان را ندانیم، سؤال میکنیم که کدام حیوان است؟ اگر انسان باشد جواب داده میشود: ناطق، و اگر فرس باشد جواب داده میشود: صاهل و اگر بدانیم جسم است ولی ندانیم چه جسمی است سؤال میکنیم، کدام جسم است؟ اگر حیوان باشد در جواب گفته میشود: حساس (که فصل حیوان است). بنابراین فصل، ذاتی اخص و جزء مختص و ممیز ماهیت است، در مقابل جنس که ذاتی اعم و جزء مشترک آن ماهیت با ماهیات مشارک آن است.