فرهنگ ایران در دوران انتقال از عصر ساسانی به عصر اسلامی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تاریخ و فرهنگ ایران در دوران انتقال از
عصر ساسانی به
عصر اسلامی مجموعهای است به
زبان فارسی در باب تاثیر تمدن و فرهنگ
ایران پیش از
اسلام به ویژه دوره
ساسانی در تمدن اسلامی، همچنین شرح وضعیت فرهنگی و اجتماعی ایران در قرون نخستین اسلامی می باشد.
موضوع کتاب تاریخ و فرهنگ ایران بر خلاف آنچه که معمولا از «تاریخ» انتظار میرود، تاریخ سیاسی نیست، بلکه بررسی مسائل فرهنگی و ادبی و مباحثی جزیی و تخصصی است که تاثیر بسزایی در تاریخ ایران داشته و کمتر به آن پرداخته شده است. از همین روی هدف نویسنده شناساندن فرهنگ و ادب
ساسانی- ایرانی و فرهنگ اسلامی- ایرانی میباشد.
از طرف دیگر
مسلمان بودن نویسنده، وی را ملزم به وقایع نگاری از دید عربی نکرده و در عین حال ایرانی بودن نیز چشم او را به روی حقایقی از این دوران نبسته است.
مولف در تشریح انگیزه خود در مطالعه پیرامون دوران انتقال از
عصر ساسانی به دوران اسلامی، از نخستین پرسشهایی که در دوران دبستان در ذهن او جوانه زده یاد میکند و در فصلی از کتاب به گسیختگی تاریخ ادب و فرهنگ ایران اشاره نمود و مینویسند: «از همان ایامی که در مدرسه با دو درس از دروس آن، یکی تاریخ و دیگری
تاریخ ادبیات ایران آشنا شدم، نخستین سؤالی که در ذهن میگذشت، این بود که: چرا تاریخ ادبیات ایران بعد از
اسلام ، با تاریخ آغاز تدوین شعر فارسی در قرنهای سوم و چهارم شروع میشود؛ ولی تاریخ ایران از زمانهای خیلی کهن، کهن تر از اسلام و حتی پیش از تاریخ
مسیح و قبل از تاریخ
اسکندر ، آغاز میگردد؟» به این ترتیب وی در جستجوی پاسخی بدین سوال به تحقیق و پژوهشی گسترده میپردازد.
کتاب در شش جلد تنظیم شده است:
جلد اول (تاریخ و فرهنگ ایران در دوره انتقال از
عصر ساسانی به
عصر اسلامی) مشتمل بر مقدمهای به قلم مولف و ده گفتار است.
جلد دوم (تاریخ و فرهنگ ایران «دل ایرانشهر» بخش اول)، بخش اول، مشتمل بر پنج مقدمه و بیست و سه گفتار است.
جلد سوم (تاریخ و فرهنگ ایران «دل ایرانشهر» بخش دوم) مشتمل بر ۲۴ گفتار است.
جلد چهارم با عنوان زبان فارسی مشتمل بر مقدمهای به قلم مولف و سیزده گفتار است.
جلد پنجم با عنوان نظام دیوانی
ساسانی در دولت خلفا مشتمل بر مقدمهای از شاهرخ محمدی ملایری و هفده گفتار است.
جلد ششم (پیوستها) فاقد مقدمه و مشتمل بر بیست و نه گفتار است.
مولف در آغاز هدف از تالیف کتاب را بیان داشته و درمقدمه- «داستان این کتاب» - به شرح و طرح نظریات مختلف در رابطه با این دوران پرداخته است. وی کتاب را مربوط به دورانی از تاریخ و فرهنگ ایران که پیوندگاه دو دوران
ساسانی و اسلامی میباشد میداند و اشاره دارد که وقتی از دوران مورد بحث در کتابها صحبت میشود، از آن به «دوران فترت و انقطاع» یاد میکنند؛ در حالی که به نظر مولف زوال
دولت ساسانی به معنی زوال ملت ایران نیست و بیان میدارد که مراد از انتقال در اینجا، انتقال قدرت سیاسی و نظامی دولت
ساسانی به دولت
خلفا نیست که در مدت کوتاه صورت گیرد، بلکه انتقال فرهنگ و تمدن ملت ایران است، از
عصری با ویژگیهای خود به
عصر دیگری که در اثر برخورد با عوامل دیگر، و در مسیر تحول تاریخی خود، ویژگیهای دیگری هم یافته است و به شکل دیگر یا زبان دیگر هم درآمده و به همین سبب بسیاری از بخشهای مهم و اساسی آن در پردهای از ابهام و تعریب پوشانده مانده است.
نویسنده جای جای از اقتباس اعراب از فرهنگ و ادب ایران سخن میگوید، نیز از طبقه دهقانان و ابقای آنها بر همان وظایف سابق و تاثیرشان در بقای دیوانها و در نتیجه بروز بسیاری از مظاهر فرهنگ و تمدن نمونههایی را ذکر میکند. سپس این سوال اساسی را مطرح میکند که چرا تاریخ و فرهنگ ایران در این دوران در هالهای از ابهام و تاریکی فرومانده است؟ نویسنده در پاسخ
تعریب را مهمترین عامل دانسته و مشخص میدارد که تعریب؛ یعنی عربی گردانیدن چیزی که در اصل عربی نبوده، به گونهای که از هر لحاظ به زی عربی درآید و اصل و تبار آن فراموش گردد و اضافه میکند که منظور از تعریب، تعریب لغت نیست، بلکه مثلا تعریب اشخاص؛ یعنی نسبت دادن افراد به یک طایفه
عرب بر اساس نسبت
مولی و
بنده است. تعریب دیگر را تعریب در تاریخ برشمرده و میگوید: منظور این نیست که همه کتابها عربی بوده یا به عکس، بلکه روال حاکم بر تاریخها چنان است که قرائت آنها این توهم را در خواننده پدید میآورد که در آن دورانها در این سرزمین، نه مردم دیگری که در جنب کوچ نشینهای عربی وجودی قابل ذکر میبوده و نه زبان دیگری جز
زبان عربی در آن گستره بوده، در این تاریخها همه چیز و همه جا و همه وقت در همان قبایل و سران عرب و تحریکات آنها خلاصه میشده و عناصر و رویدادهای دیگر آن چنان در سایه اینان قرار گرفتهاند که گویی اصلا نبودهاند.
مولف در جستجوی پاسخی خردپذیر به بررسی گسیختگی وانقطاع فرهنگی ادبی بین سقوط ساسانیان تا تدوین اولین شعر فارسی (قرن ۳ ق.) در تاریخ ادبیات ایران پرداخته و نتیجه میگیرد که این دوران نیز دوران انتقال است، نه انقطاع، چرا که فرهنگ و ادب ایران در فرهنگ و ادب عرب مستحیل گشته تا بعدها جلوه گر شود.
نویسنده در ادامه به دورههای تاریخی ادبی عرب و بررسی آثار و ادبیات ایشان پرداخته و پس از اشاره به تحول عظیم
ادبیات عرب در این دوره و وقوع این امر در
عراق و
ایرانشهر میگوید: این تحول بیشتر توسط ایرانیان انجام گرفته و بنابراین باید در زمینه فارسی در خلال پدیدههای تاریخی و در زمینه عربی که شامل فرهنگ و آثار تمدن ایران قبل از
اسلام و جلوه گاه اندیشه و هنر اندیشمندان ایرانی در جهان اسلام است، تحقیق شود. مولف در جلدهای مختلف کتاب بر لزوم این تحقیقات ابرام میورزد.
مولف در قسمتی از کتاب به فتوای علمای
ماوراءالنهر در جواب درخواست منصور بن نوح سامانی، مبنی بر
تفسیر طبری به فارسی اشاره کرده و آن را نقطه عطفی در تاریخ زبان فارسی و مسبب پرورش اسلام در بالین زبان فارسی میداند. آنگاه این روند را با نظر غزالی در کیمیای سعادت که فارسی را برای عوام میدانست، مقایسه میکند و این سخن را نمودار تحولی ۱۵۰ ساله- از فتوای علمای ماوراءالنهر تا زمان غزالی- که وارد دوران تعصب میشود، میداند.
مولف در گفتار بعدی، موضوع اسلام آوردن تدریجی ایرانیان از زمان
پیامبر تا قرن چهارم را مورد بررسی قرار داده و روابط تاریخی ایرانیان و اعراب و سیاست ساسانیان در سرزمینهای عرب نشین و همچنین اوضاع ایران و آشفتگی دولت
ساسانی را به بحث گذاشته، از هم پاشیدن ساسانیان را ناشی از عوامل درونی میداند، چرا که یکی دو جنگ چیزی نبود که دولت ایران را سرنگون نماید.
جلدهای دوم و سوم کتاب،
ایرانشهر نام گرفته و علت این نامگذاری در مقدمه جلد دوم کتاب چنین بیان شده است:
عراق هم در دروه
ساسانی پایتخت ایران بود و هم در دوران اسلامی با
بصره و
کوفه و سپس
بغداد ، حاکم نشین گردید و در هر دو دوره هم به حکم مرکزیت مجمع دانشمندان، فرزانگان و صاحبان ذوق و اندیشه از سرتاسر کشور پهناور ایران و کانون تمدن و فرهنگ سراسر ایران زمین بود. از آنجایی که از یکسو در متون قدیمی، عراق را ایرانشهر میخواندند و این خطه، محدوده وسیع جغرافیایی (یعنی تمام کشورهایی که اکنون جزء ایرانشهر قدیم محسوب میشدند، شامل دولتها، سرزمینهای همسایه ایران تا جمهوریهای آسیای میانه) را در بر میگرفت و از طرف دیگر، چون زبان این کتاب، تاریخ است از این رو از همه این کشورها به نام فراگیری یاد، خواهد شد که در آن روزگار بدان نام خوانده میشدند؛ یعنی ایرانشهر. دوران تاریخی که از این سرزمین در این کتاب موضوع سخن است، تنها همان دوران انتقال؛ یعنی دو سه قرنی است که از اواخر عهد
ساسانی تا اوایل عهد اسلامی را در بر میگیرد.
مولف از این پس ایرانشهر و دل ایرانشهر را از میان متون قدیمی تر مثل اوستا تا ایرانشهر مارکوارت ریشه یابی کرده، سیر تاریخی تغییر نام دل ایرانشهر از سورستان تا سواد و عراق را با تکیه بر منابع گوناگون تاریخی دنبال میکند. همچنین از نخستین آشنایی اعراب با نظام دیوانی ایران و اصلاحات انوشیروان در زمینههای اقتصادی- اجتماعی، نیز نظام آبیاری ایران، همچون زادگاه هندسه عربی- اسلامی یاد کرده است. در این کتاب از مسالک الممالک ابن خردادبه، به خاطر الگوبرداری صحیح از دیوانهای پیش از
اسلام و تقسیم بندی کتاب بر اساس تقسیمات جغرافیایی ایران پیش از اسلام به عنوان نمونه یاد شده و سپس با مقایسه این تقسیمات با تقسیمات قدامة بن جعفر، سیاهه ابن خردادبه ملاک کار قرار گرفته که شامل ۱۲ استان و ۶۰ تسوی است (تسوی به عنوان بخشی از استان) و این تقسیم بندی جغرافیایی فصلهای طویلی از کتاب را به خود اختصاص داده که در بردارنده نیمه دوم جلد دوم و نیمه اول جلد سوم میباشد.
از این پس کتاب حالت جغرافیای تاریخی به خود میگیرد و پس از ذکر استانها و تسوهای آن، به برشمردن منابع طبیعی، مثل رودها و سدها، بناها و شخصیتهای برجسته و وجه تسمیه هر یک از آنها و بررسی روند، تاریخی این استانها و
عقاید موجود در آنها، نیز معرفی فرهنگی و تمدنی این استانها میپردازد.
جلد سوم کتاب در ادامه ذکر استانها و تسوهایی مثل بصره و بغداد به بیان روابط ایرانیان و یمن میپردازد و وجوه اشتراک در استانهای این دو سرزمین را بازتابی از روابط بین این دو سرزمین در دوران هخامنشی به علت حسن رفتار حاکمان ایرانی
یمن میداند.
در گفتارهای بعدی از حضور اعراب در سورستان که از زمان عمر و
سعد بن ابی وقاص حالت جدی به خود گرفت و نیز از ورود عایشه به بصره در مخالفت با علی علیهالسّلام سخن رانده، آن را نقطه عطفی در تاریخ این سرزمین میداند که منجر به انتقال جنگ و جدالهای داخلی اعراب (که تاکنون به همان سرزمینهای عربی محصور بود) به سورستان؛ یعنی قلمرو ایرانشهر شد. مولف دفاع سرسختانه ایرانیان از خلافت
علی علیهالسّلام را نمونهای از عدالت خواهی و وفاداری ایرانیان عنوان میکند.
«به انحراف رفتن دعوت اسلامی» نیز از گفتارهای قابل ذکر این کتاب است. نویسنده معتقد است، در دورههای عمر و خلفای بعدی به زحمت میتوان مواردی یافت که پیش از حمله به مردم شهر یا روستایی نام از اسلام و دعوت اسلامی برده شود چه رسد به معنی اسلام و شناساندن آن به مردم بدان گونه که شرط تبلیغ یک دین است.
مولف همچنین از گرایش اسلامی و دلبستگی ایرانیان به شخصیت علی علیهالسّلام و نیز از نیروی مقاومت ایرانیان در مقابل زیاده روی
اعراب از جمله نبرد دیر جماجم و یاری رساندن آنها به ابن اشعث در مقابل حجاج در قسمتی از
سورستان (عین التمر) به عنوان یک نیروی مقاومتی زنده در مقابل بی عدالتی، یادکرده و در خاتمه نیز از دهقانان نامی و مناصب آنها در دوره اسلامی به تفصیل سخن گفته است.
جلد چهارم درباره مساله نقش زبان فارسی در ارتباط با زبان عربی و مددکاری آن نسبت به این زبان در نخستین قرنهای اسلامی است.
جلد پنجم نظام دیوانی یا سازمانهای مالی اداری و مالی
ساسانی در دولت خلفا را مورد بررسی قرار میدهد و جلد پایانی مشتمل بر برخی پیوستها و مطالب ایضاحی است.
جلد پیوستها که به عنوان ضمیمهای بر مجلدات قبل نگاشته شده، حاوی مقالات پراکندهای در موضوعات متنوع در خصوص فرهنگ و
تاریخ ایران در دوره انتقال است که در ابتدا شامل معرفی مجله «الدراسة العربیة» و تاکید بر لزوم مطالعات مشترک فارسی و عربی میباشد.
مولف در مقالهای دیگر از همین مجلد از لزوم هماهنگی بین
زبان عربی و فارسی به خاطر آمیختگی دو زبان سخن به میان میآورد.
در ادامه از دربار
ساسانی و رسائل و مکاتبات و عهدها و خطبهها وتوقیع و تذکره و انتقال آنها به فرهنگ اسلامی ایرانی تا مقالاتی در موضوعات مختلف از رسم الخط فارسی و سیر اندیشه و علم در
جهان اسلام ، سپس مباحث ادیان و دیوانها صحبت شده است.
گفتارهای بعدی این جلد مباحثی چون سیر و گستره زبان فارسی قبل و بعد از اسلام در میان کتب تاریخی و نیز گفتارهایی پیرامون لزوم مطالعات منابع عربی و اسلامی به منظور بررسی زبان فارسی و نگاهی به تاریخ ادبیات عرب و رسوخ کلمات فارسی در زبان عربی را در بر میگیرد.
قسمتهای آخر کتاب به ارائه نمونهای از متون عهد
ساسانی و به طور مشخص جاودان خرد یا نامه هوشنگ و ترجمه آن، نیز کتابهای حکم لبهمن الملک و اندرزهای بهمن و کتاب المسائل منسوب به انوشیروان و ذکر حکمتهایی از آنها، میپردازد.
در مجموع میتوان گفت کتاب از نظر شمول به رویدادها و تحلیل وقایع و نیز استفاده همه جانبه از منابع درخور توجه بوده و در واقع مجموعهای است، از آنچه در ورای کتب عربی اسلامی- ایرانی که به فراموشی سپرده شدهاند.
کتاب مشتمل بر پاورقیهایی به قلم نویسنده و فهرست مطالب در ابتدای کتاب و نمایه در انتهای اثر میباشد. نمایه نامهای فارسی این مجموعه نیز در انتهای جلد آخر کتاب آمده است.
نرم افزار تاریخ اسلامی ایران،مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.