فردیناندو گالیانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فردیناندو گالیانی از اقتصاددان برتر جهان و اقتصاددانی ایتالیایالاصل است. سهم گالیانی در
اقتصاد، عمدتاً تحقیقاتی مربوط به نظریه
ارزش و مطلوبیت است.
گالیانی در ۲ دسامبر ۱۷۲۸ در کیهتی ایتالیا، چشم به جهان گشود و روز ۳۰ اکتبر ۱۷۸۷ در ناپل ایتالیا، دیده از جهان فرو بست. در هفت سالگی به ناپل رفت و تحصیلات کلاسیک را در آنجا گذراند. گالیانی کودک خوشگذرانی بود و در جوانی با محافل فرهنگی ناپلی زمان خود، تماس نزدیک داشت و خیلی زود با مطالعهی
اقتصاد آشنا شد. در ۱۷۴۵ کسوت روحانی دربر کرد. مطالعات گستردهی پولی وی موقعی شروع شد که در پانزده سالگی اثر
جان لاک با عنوان "ملاحظاتی چند دربارهی پیآمدهای تنزل بهره و ترقی ارزش پول"، و نوشتههای لاک دربارهی پول را به ایتالیایی ترجمه کرد. این دو ترجمه انتشار اثر عمدهی او دربارهی
پول رایج (Della Moneta) را در سن ۲۱ سالگی (۱۷۵۱) موجب شد.
وی در این کتاب به نظریه
ارزش مبتنی برمطلوبیت پرداخت و در مقابل انتقادهای این نظری مقاومت کرد. نسخه اصلی این کتاب بهزبان فرانسوی توسط پرفسور بوکه انتشار یافت.
در ۱۷۵۹ بهعنوان دبیر سفارت ناپل در پاریس منصوب شد؛ که تقریبا بهمدت ده سال مداوم بعدی را در این شهر
زندگی کرد. در پایان دوران پاریس، بین پایان سال ۱۷۶۸ و ژوئن ۱۷۶۹، "گفتوگوهای هشتگانه دربارهی تجارت غله" را نوشت، که در آن به اصول اساسی فیزیوکراسی حمله کرد. همکاران وی با نامهای دیدرو و مادام دپینه در ۱۷۷۰ که گالیانی قبل از آن به ناپل برگشته بود، گفتوگوها را انتشار دادند.
این کتاب، باعث شهرت عظیم وی در
فرانسه شد. اما ارزش این کتاب بیشتر از جهت صورت بود نه از جهت معنی.
گالیانی در ناپل چند منصب عالی در خدمات مدنی، بهویژه سمت مشاور قاضی ارشد تجارت را در اختیار گرفت و مقالاتی در زمینههای غیراقتصادی انتشار داد. گالیانی تحت تاثیر نویسندگان اقتصادی ایتالیایی قبل از خود مانند مونتاناری (Montanari) و داوانتسانی و مؤلفان معاصر ناپلیاش مانند آنتونیو جنووسی بود، اما آثارش دارای نشانههایی از تاثیر جامباتیستا ویکو و با توجه به تعلیمات کلیسانیاش با حیرتی کمتر، تحت تاثیر توماس آکوئیناس نیز هست. دو متن اقتصادی گالیانی کاملا متمایزند. برخلاف دومی، کتاب اولیاش حاوی جالبترین تحلیل ارزش و قیمتها است. فصل دوم کتاب اول نه فقط ارزش پول، بلکه اصول ارزش بهطور اعم، را مورد بحث قرار داده است. او از تناقض مشهور ارزش استفاده کرد، که آنرا با آب و هوا در یک سمت و "سبد ماسه از سواحل ژاپن" در سمت دیگر به تصویر کشید. گالیانی مفاهیم و اصطلاحاتی را وارد بحث کرد که غالبا بهعنوان
پیشبینیکنندهی نظریهی ذهنی ارزش و توضیح ارزش برحسب کمیابی و مطلوبیت مشاهده میشود.
در آستانه ظهور اندیشه کلاسیک و در دوره حاکمیت عقاید سوداگران در انگلستان و فیزیوکراتها در فرانسه، توجه به عقاید اقتصادی اندیشمندان ایتالیایی نیز بسیار مفید است. چراکه دورهی بین ۱۷۵۰ تا ۱۷۸۰ برای ایتالیا از جهت اقتصادی دوره بهخصوصی بهشمار میرود. در این دوره، علاوهبر گالیانی، دانشمندانی مانند
آنتونیو جنووسی (۱۷۶۹-۱۷۱۳)،
گاتونو فیلانجری (۱۷۸۸-۱۷۵۲)،
سزار بکاریا (۱۷۹۴-۱۷۳۸)،
پیترو وری (۱۷۷۹-۱۷۲۸) و
گیاماریا اورته (۱۷۹۰-۱۷۱۳) نیز زندگی میکردند؛ که در تحولاتاندیشه اقتصادی در آستانه بروز افکار کلاسیکها مؤثر بودهاند. سهم گالیانی در اقتصاد، عمدتاً به تحقیقاتی مربوط است که درباره نظریه ارزش و مطلوبیت انجام داده است.
عقاید اقتصادی گالیانی بدین شرح هست:
وی مطلوبیت را عبارت از ارضای یک میل میدانست و معتقد بود که مطلوبیت هرگز با کمیابی تلاقی نمیکند؛ بلکه برعکس، هرچه مطلوبیت اولیه بالاتر باشد، فراوانی بیشتر است و به همین دلیل ارزش نمیتواند بالا باشد؛ او علت آنرا این میدانست که دنیا بهدست خداوند بهنحو شگفتانگیزی طراحی شده است که چنین چیزی را باعث میشود. کمیابی هم بهعنون "تناسب بین کمیت شیء و استفاده از آن" تعریف میشود. در این زمینه، گالیانی، کار و زحمت را نیز بهعنوان عناصر مؤثر بر ارزش کالا ذکر میکند، اما کمیابی، مؤثرترین این عناصر بهحساب میآید. وی همچنین عقیده داشت که مطلوبیت و کمیابی کالا، به نیاز مصرفکننده مربوط میشود.
گالیانی با اصل سیاست «بگذار بشود» مخالفتی نداشت و بیان نمود، تا آنجا که ممکن است، هیچ چیز را نباید ممنوع ساخت؛ تا آنجا که ممکن است باید به صف
آزادی پیوست. با این حال، او مخالف هر نوع اسلوب کلی و عام و مخصوصا مخالف با رویه تسلیم در برابر طبیعت بود.
در نظر گالیانی، ارزش اشیا مفهومی نسبی است، مانند نسبت مبادله بین دو کالا. از اینرو، ارزش را فقط بهطور نسبی میتوان مورد بحث قرار داد؛ نه بهعنوان ارزش مطلق. ارزش بر سلیقههای افراد با توجه به طبیعت انسانی و بر منابع کسانی مبتنی است که مایل به خرید کالا هستند.
گالیانی در کتاب «درباره پول رایج» به ارزش پول میپردازد.
پول ارزش ذاتی دارد؛ و مبتنی بر ارزش فلزی که سکه دارد است و بدون چنین ارزشی نمیتوان از پول و سکهها بهعنوان وسیله پرداخت استفاده کرد. ارزش خود فلزات گرانبها از برآورد کسانی ناشی میشود که در تجارت درگیر آنها هستند. ارزش ذاتی پول اساسی است، چون پول برای
تجارت و مبادله لازم است. فقط تجارت و مبادله، پیشرفت
جامعه را تضمین کردهاند و پول «محرک اصلی» تجارت است. مبادله نمیتواند تحت شرایط پایاپای، رونق پیدا کند. از اینرو، پول دو ویژگی دارد: اول، وسیله سنجش عمومی برای همه قیمتها است؛ دوم، میتواند همه چیز را بخرد. بهعبارت دیگر پول، قدرت خرید عمومی بر کالاها است.
وی در کتاب خود، مسئله کاهش ارزش پول یا تنزّل ارزش آنرا مورد بررسی قرار داد. بهعنوان یک اصل کلی، وی با بالا بردن ارزش اسمی سکهها نسبت به ارزش ذاتی آنها، نه نظر مساعد و نه نظر مخالف داشت؛ ولی معتقد بود که در بعضی از شرایط، بالا بردن ارزش پول میتواند مفید باشد؛ اما امیر (پرنس) نباید هرگز از آن سوء استفاده کند. گالیانی کاملا درک کرده بود که کاهش ارزش بهنفع بدهکاران است؛ از اینرو فرمانروایان و دولتها هم که پول را منتشر میکنند،
سود میبرند.
گالیانی آموزههای فیزیوکراسی درباره بهرهوری انحصاری کشاورزی و بیثمری
صنعت را نیز مورد انتقاد قرار داد. در نظر او، تولید صنعتی مزایای روشنی نسبت به
کشاورزی دارد؛ اما برعکس، این مطلب صادق نیست. بازده (ستانده) در صنعت، دستخوش نوسانهای فصلهای خوب و بد قرار نمیگیرد؛ در تولید صنعتی نه سالهای خوب برداشت محصول وجود دارد و نه سالهای بد. از اینرو بازده (ستانده) و قیمتها در تولید صنعتی پایدارترند و تولید صنعتی از امکان بالقوه بهمراتب بیشتری برای رشد برخوردارند. بهعلاوه، تولیدات صنعتی فعالیتهای کشاورزی را، با مصرف کارگرانی که استخدام میکنند،
استمرار میبخشد.
دیگر عقاید وی را میتوان بهصورت خلاصه به این صورت بیان نمود:
۱. گالیانی، سالها
پیش از نهاییگرایان، نشان داد که با افزایش
مصرف، مطلوبیت نهایی کاهش پیدا میکند و در نهایت به صفر میرسد.
۲. وی همچنین نرخ
بهره را در قالب نظریه نئوکلاسیک
پیشبینی نموده است. او نرخ بهره را قیمت ذاتی ریسکی میداند که پول بهخاطر قرض دادن در حال و تحویل در آینده متحمل میشود.
۳. گالیانیاندیشه «لسفر» (اصطلاح لسفر یک اصطلاح فرانسوی (lassiez faire: let them do it) بهمعنای "بگذار بگذرد" است؛ که به حداقل دخالت دولت در اقتصاد اشاره دارد.) را در کوتاهمدت، کارآمد نمیدانست و انجام برخی فعالیتهای دولتی را در اقتصاد مجاز میدانست.
۴. او آزادسازی تجارت غله و بالا بردن قیمت غله، را باعث بالا رفتن مالیاتها و اجاره میدانست؛ ولی معتقد بود که این عمل، هیچ منافع روشنی برای زارعان نخواهد داشت.
"فیلانجری" و "اورته" طرفدار پروپاقرص "لسفر" بودند. اورته با ادعای محدود شدن محصولات تولیدی، بهخاطر رشد
جمعیت، در واقع نوعی
پیش قراول برای نظریه مالتوس نیز محسوب میشود. بکاریا و "وری" بهنوعیاندیشه لذتگرایانه (هدونیستیک) در اقتصاد، معتقدند. آنان با شروع از یک اندیشه و فلسفه مادیگرایانه، تلاش کردند که رفتار
انسان را در قالب اصلاحات مطلوبیتگرایانهای توضیح دهند. از اینرو، معتقد بودند که افراد دنبال حداکثر کردن لذت و حداقل کردن درد هستند. جالب است که آنها عقیده داشتند که مطلوبیت، لذت و درد، قابلیتاندازهگیری دارد و حتی آنرا قابلاندازهگیری با پول نیز میدانستند. بهبیان دیگر، این اقتصاددانان ایتالیایی، سالها
پیش از بنتام بهمبنای مطلوبیتگرایی پرداختهاند و سالها
پیش از اقتصاددانان نیوکلاسیک، مساله عقلانیت ابزاری را مورد توجه قرار دادهاند. بکاریا همچنین در کاربرد
ریاضیات در تحلیل اقتصادی مشهور است. جالب توجه است که وی در سال ۱۷۶۴، برای تحلیل اقتصادی مساله قاچاق کالا، از فرمولهای جبری استفاده کرده است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «فردیناندو گالیانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۲/۸.