• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غیبت امام زمان در روایات شیعه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



روایاتی که در موضوع غیبت حضرت مهدی (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) » وارد شده، برای آن حضرت دو غیبت را بیان کرده‌اند، غیبت صغری غیبت کبری. شبهه‌ای که مطرح شده این است که این روایات صحیح‌السند هستند یا ممکن است سند روایی نداشته باشد. در این مقاله به بررسی روایات مختلف در مورد غیبت حضرت مهدی (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) پرداخته می‌شود.

فهرست مندرجات

۱ - تقسیم‌بندی روایات غیبت
۲ - سخنان علمای شیعه در صحت روایات
       ۲.۱ - محمد بن ابراهیم نعمانی
       ۲.۲ - شیخ صدوق
       ۲.۳ - شیخ مفید
       ۲.۴ - ابو‌الحسن الاربلی
       ۲.۵ - علامه حلی
۳ - صدور اخبار غیبت از سوی معصومین
۴ - روایات دو غیبت برای امام زمان
       ۴.۱ - روایت اول از امام صادق
              ۴.۱.۱ - بررسی سند روایت
       ۴.۲ - روایت امام سجاد
       ۴.۳ - روایت امام باقر
       ۴.۴ - روایت دوم از امام صادق
       ۴.۵ - روایت سوم از امام صادق
۵ - روایات خبر از غیبت کبرای امام
       ۵.۱ - روایت رسول خدا
              ۵.۱.۱ - مطالب موجود در روایت
              ۵.۱.۲ - بررسی سند روایت
       ۵.۲ - روایت دوم از رسول خدا
       ۵.۳ - روایت امیر مؤمنان
       ۵.۴ - روایت امام حسین
       ۵.۵ - روایت امام سجاد
       ۵.۶ - روایت امام باقر
       ۵.۷ - روایت امام صادق
       ۵.۸ - روایت امام کاظم
       ۵.۹ - روایت امام رضا
       ۵.۱۰ - روایت امام عسکری
۶ - نتیجه
۷ - پانویس
۸ - منبع


طبق بررسی انجام شده، روایاتی که موضوع غیبت امام زمان (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) را بیان می‌کنند، به دو دسته تقسیم می‌شوند:
دسته نخست دو مقطع از غیبت (صغرا و کبرا) را پس از دیگری، برای آن حضرت ذکر کرده‌اند.
دسته دوم نیز بیانگر غیبت طولانی برای ایشان است که طبعا اشاره به غیبت کبرای آن حضرت دارد.
و نکته قابل توجه این‌که در هر دو دسته، روایات صحیح وجود دارد و روایات این موضوع در حد استفاضه است؛ از این جهت نیازی به بررسی سندی هم نیست ولی از آنجایی که نیاز هست، در هر دسته یک روایت را بررسی سندی کرده‌ و از بررسی اسناد بقیه روایات به خاطر پرهیز از اطاله کلام صرف نظر شده است.


اما قبل از بیان روایات، کلمات علمای شیعه را در صحت این روایات ذکر می‌کنیم:
علمای شیعه بعد از این‌که روایات این موضوع را در کتابهای‌شان آورده‌اند، به صحت اسناد و متواتر بودن این روایات تصریح کرده‌اند. به سخنان برخی از بزرگان اشاره می‌کنیم.

۲.۱ - محمد بن ابراهیم نعمانی

محمد بن ابراهیم نعمانی (متوفاي۳۶۰هـ)، ایشان یکی از علمای عظیم‌القدر شیعه است و پس از این‌که روایات موضوع غیبت را در کتاب «الغیبة» ذکر کرده، می‌نویسد:
« الاحادیث التی یذکر فیها ان للقائم (علیه‌السّلام) غیبتین احادیث قد صحت عندنا بحمد الله، واوضح الله قول الائمة (علیهمالسّلام) واظهر برهان صدقهم فیها؛ این روایاتی که می‌گویند برای قائم (علیه‌السّلام) دو تا غیبت است، در نزد ما بحمد الله صحت‌شان ثابت شده است. خداوند متعال گفتار ائمه و برهان درست‌شان را در‌باره غیبت روشن و ظاهر ساخت.»

۲.۲ - شیخ صدوق

شیخ صدوق (رحمة‌الله‌علیه) نیز می‌نویسد:
«وانه قد غاب کما جاءت الاخبار فی الغیبةفانها جاءت مشهورة متواترةوکانت الشیعة تتوقعها وتترجاها کما ترجون بعد هذا من قیام القائم (علیه‌السّلام) بالحق واظهار العدل. ونسال الله (عزّوجلّ) توفیقا وصبرا جمیلا برحمته؛ امام زمان (علیه‌السّلام) غایب شده است؛ چنانچه روایات در‌باره غیبت آن حضرت آمده است. این روایت مشهور و متواتر است شیعه متوقّع آن غیبت است و به آن امیدوار است، زیرا رجاء واثق دارد که قائم (علیه‌السّلام) پس از آن قیام خواهد کرد و عدل و داد را ظاهر خواهد ساخت. از رحمت واسعه حقّ درخواست توفیق و صبر جمیل می‌نمائیم.»

۲.۳ - شیخ مفید

شیخ مفید در کتاب «الارشاد» می‌فرماید: قبل از این‌که حضرت به دنیا بیاید در‌باره غیبت و ظهورش خبر داده شده و این روایات مستفیض است:
«وَکَانَ الْخَبَرُ بِغَیْبَتِهِ ثَابِتاً قَبْلَ وُجُودِهِ وَبِدَوْلَتِهِ مُسْتَفِیضاً قَبْلَ غَیْبَتِهِوَهُوَ صَاحِبُ السَّیْفِ مِنْ اَئِمَّةِ الْهُدَی (علیه‌السّلام) وَالْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُنْتَظَرُ لِدَوْلَةِ الْاِیمَانِ وَلَهُ قَبْلَ قِیَامِهِ غَیْبَتَانِ اِحْدَاهُمَا اَطْوَلُ مِنَ الْاُخْرَی کَمَا جَاءَتْ بِذَلِکَ الْاَخْبَارُ فَاَمَّا الْقُصْرَی مِنْهُمَا فَمُنْذُ وَقْتِ مَوْلِدِهِ اِلَی انْقِطَاعِ السِّفَارَةِ بَیْنَهُ وَبَیْنَ شِیعَتِهِ وَعَدَمِ السُّفَرَاءِ بِالْوَفَاةِ وَاَمَّا الطُّولَی فَهِیَ بَعْدَ الْاُولَی وَفِی آخِرِهَا یَقُومُ بِالسَّیْفِ.»

و خبر غیبت و ظهور دولتش پیش از به دنیا آمدن و غیبت آن حضرت ثابت و در کتاب‌ها بسیار و به حد استفاضه رسیده است، و در میان ائمه دین ‌(علیهمالسّلام) او است که صاحب شمشیر و قیام‌کننده بحق، و همگی چشم به راه دولت ایمان او هستند.
و پیش از قیام، آن حضرت دو غیبت دارد که یکی طولانی‌تر از دیگری است چنانچه اخبار بدان مضمون رسیده، اما غیبت کوتاه و صغرای او از زمان به دنیا آمدنش بود تا آنگاه که سفارت و وساطت میان او و شیعیان قطع شد، و وسائط و سفراء عالیقدر آن حضرت به واسطه فوت از میان رفتند، و اما غیبت طولانی (و کبری) پس از نخستین غیبت اوست، و در پایان آن زمان بشمشیر قیام خواهد فرمود.

۲.۴ - ابو‌الحسن الاربلی

ابو‌الحسن الاربلی (متوفاي۶۹۳هـ) نیز همانند شیخ مفید روایات غیبت امام زمان (علیه‌السّلام) را مستفیض می‌داند:
«وکان الخبر بغیبته ثابتا قبل وجوده، وبدولته مستفیضا قبل غیبته، وهو صاحب السیف من ائمة الهدی علیهم السلام، والقائم بالحق والمنتظر لدولة الایمان وله قبل غیبتان، احدهما اطوال من الاخری، کما جاءت بذلک الاخبار.»

۲.۵ - علامه حلی

علامه حلی نیز می‌فرماید:
«وکان الخبر بغیبته ثابتا قبل وجودهوبدولته مستفیضا قبل غیبتهوهو صاحب السیف من ائمة الهدی (علیهمالسّلام) والقائم بالحق المنتظر لدولة الایمان وله قبل قیامه غیبتان: احدیهما اطول من الاخری کما جاءت بذلک الاخبار... بنابراین، روایات غیبت آن حضرت در نز علمای شیعه مستفیض و صحیح است و هیچگونه ابهامی در آنها وجود ندارد.»


نکته مورد توجه دیگر این است که روایات موضوع غایب شدن امام زمان (علیه‌السّلام) بعد از تولد، از ناحیه هر یکی از معصومین (علیهمالسّلام) از وجود مبارک رسول خدا گرفته تا امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) صادر شده و علمای شیعه آنها را در کتب‌شان نقل کرده‌اند.
مرحوم قطب رواندی در این‌باره می‌نویسد:
«وقد اخبر بغیبته رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ثم امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) ثم الحسن ثم الحسین ثم علی بن الحسین، ثم محمد بن علی، ثم جعفر بن محمد، ثم موسی بن جعفر، ثم علی بن موسی، ثم محمد بن علی، ثم علی بن محمد، ثم الحسن ابن علی صلوات الله علیهم اجمعین؛ از غایب شدن حضرت مهدی (علیه‌السلام)، رسول خدا، امیرمؤمنان، امام حسن، امام حسین، علی بن الحسین... حسن بن علی عسکری خبر داده‌اند.»
اگر هریکی از آن بزرگواران در موضوع غیبت ایشان فقط یک روایت فرموده باشند، دوازده روایت می‌شود در حالی‌که از هریکی آنها چند روایت در این موضوع نقل شده است.
ما در این نوشتار برخی از روایات را نقل کرده‌ایم.


یک دسته از روایات تصریح دارند که آن حضرت دو تا غیبت دارد؛ یکی غیبت صغری و دیگری غیبت کبرا:

۴.۱ - روایت اول از امام صادق

مرحوم کلینی با سند صحیح از امام صادق (علیه‌السّلام) نقل می‌کند که حضرت مهدی دارای دو غیبت کوتاه و طولانی خواهد بود:
«مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ اِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ قَالَ اَبُو عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) لِلْقَائِمِ غَیْبَتَانِ اِحْدَاهُمَا قَصِیرَةٌ وَ الْاُخْرَی طَوِیلَةٌالْغَیْبَةُ الْاُولَی لَا یَعْلَمُ بِمَکَانِهِ فِیهَا اِلَّا خَاصَّةُ شِیعَتِهِ وَ الْاُخْرَی لَا یَعْلَمُ بِمَکَانِهِ فِیهَا اِلَّا خَاصَّةُ مَوَالِیهِ؛ برای قائم (علیه‌السّلام) دو غیبت است که یکی کوتاه و دیگری طولانی خواهد بود. در غیبت اول کسی جایگاه او را نمی‌داند؛ مگر شیعیان خاص آن حضرت و در غیب دیگر کسی جایگاهش را نمی‌داند مگر خادمان خاص ایشان.»

۴.۱.۱ - بررسی سند روایت

الف: محمد بن یحیی‌ العطار:
نجاشی میگوید: او بزرگ شیعیان در زمان خود، شخصیت برجسته آنان بود وی مورد اعتماد و اطمینان و احادیث بسیاری از او نقل شده است:
شیخ اصحابنا فی زمانه، ثقة، عین، کثیر الحدیث...
[۸] النجاشی الاسدی الکوفی، ابوالعباس احمد بن علی بن احمد بن العباس (متوفای۴۵۰هـ)، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ص۳۵۳، تحقیق: السید موسی الشبیری الزنجانی، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامی ـ قم، الطبعة: الخامسة، ۱۴۱۶هـ.

ب: محمد بن الحسین ابی الخطاب:
نجاشی میگوید: وی فرد با عظمت در میان علمای شیعه بوده و بسیار گرانقدر است. او روایات زیادی نقل کرده و مورد اعتماد و دارای شخصیت برجسته بود. تالیفات خوبی داشت و روایات او اطمینان‌آور است:
جلیل من اصحابنا، عظیم‌القدر، کثیر‌الروایة، ثقة، عین، حسن التصانیف، مسکون الی روایته...
و شیخ طوسی او را با عنوان «کوفی ثقه» یاد می‌کند:
کوفی، ثقة.
ج: حسن بن محبوب:
شیخ طوسی می‌گوید که وی اهل کوفه و مورد اعتماد است. بسیار گرانقدر و یکی از ارکان چهارگانه عصر خویش بوده است:
کوفی، ثقة. وکان جلیل القدر، یعد فی الارکان الاربعة فی عصره.
د: اسحاق بن عمار بن حیان ساباطی صیرفی:
شیخ طوسی او را ثقه دانسته است:
اسحاق بن عمار، ثقة، له کتاب.
نتیجه: این روایت صحیح است.

۴.۲ - روایت امام سجاد

روایت دیگر که دو مقطع از غیبت را برای امام زمان (علیه‌السّلام) بیان کرده، از امام سجاد (علیه‌السّلام) این‌گونه نقل شده است.
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ الْکُلَیْنِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ الْعَلَاءِ قَالَ حَدَّثَنَا اِسْمَاعِیلُ بْنُ عَلِیٍّ الْقَزْوِینِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ اِسْمَاعِیلَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ الْحَنَّاطِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ قَیْسٍ عَنْ ثَابِتٍ الثُّمَالِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ علی السلام اَنَّهُ قَالَ فِینَا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ وَ اُولُوا الْاَرْحامِ بَعْضُهُمْ اَوْلی بِبَعْضٍ فِی کِتابِ اللَّهِ وَ فِینَا نَزَلَتْ هَذِهِ الْآیَةُ وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فِی عَقِبِهِ وَ الْاِمَامَةُ فِی عَقِبِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ (علیه‌السّلام) اِلَی یَوْمِ الْقِیَامَةِوَ اَنَّ لِلْقَائِمِ مِنَّا غَیْبَتَیْنِ اِحْدَاهُمَا اَطْوَلُ مِنَ الْاُخْرَیاَمَّا الْاُولَی فَسِتَّةُ اَیَّامٍ اَوْ سِتَّةُ اَشْهُرٍ اَوْ سِتُّ سِنِینَ وَ اَمَّا الْاُخْرَی فَیَطُولُ اَمَدُهَا حَتَّی یَرْجِعَ عَنْ هَذَا الْاَمْرِ اَکْثَرُ مَنْ یَقُولُ بِهِ فَلَا یَثْبُتُ عَلَیْهِ اِلَّا مَنْ قَوِیَ یَقِینُهُ وَ صَحَّتْ مَعْرِفَتُهُ وَ لَمْ یَجِدْ فِی نَفْسِهِ حَرَجاً مِمَّا قَضَیْنَا وَ سَلَّمَ لَنَا اَهْلَ الْبَیْت.»
ثابت ثمالی از امام چهارم روایت کرده است که فرمود آیه: وَ اُولُوا الْاَرْحامِ... درباره ما نازل شده و نیز آیه: وَ جَعَلَها کَلِمَةً باقِیَةً فِی عَقِبِهِ؛ امامت در نسل حسین است تا روز قیامت، درباره ما نازل شده است. و به راستی برای قائم از ما دو غیبت است که یکی از دیگری طولانی‌تر است اولی شش روز یا شش ماه یا شش سال است و دیگری طول کشد تا بیشتر قائلین بآن از آن برگردند و بر آن ثابت نماند مگر کسی که یقین او قوی و معرفتش درست باشد و در دلش گرفت و گیری نباشد از آنچه ما حکم میکنیم و تسلیم ما اهل بیت باشد.»

۴.۳ - روایت امام باقر

نعمانی صاحب کتاب «الغیبة» روایات متعددی در این زمینه نقل کرده و از جمله از امام باقر (علیه‌السّلام) آورده است که آن حضرت دو غیبت دارد:
«حدثنا احمد بن محمد بن سعید، قال: حدثنا علی بن الحسن، قال: حدثنا عبد الرحمن بن ابی نجران، عن علی بن مهزیار، عن حماد بن عیسی، عن ابراهیم بن عمر الیمانی، قال: سمعت ابا جعفر (علیه‌السّلام) یقول: اِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْاَمْرِ غَیْبَتَیْنِوَسَمِعْتُهُ یَقُولُ لَا یَقُومُ الْقَائِمُ وَلِاَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَة؛ ابراهیم بن عمر یمانیّ گوید: از امام باقر (علیه‌السّلام) شنیدم که می‌فرماید: «همانا صاحب این امر را دو غیبت است و نیز شنیدم می‌فرماید: قائم در حالی قیام نمی‌کند که برای کسی بر گردن او بیعتی باشد». (یعنی تابعیّت هیچ دولتی را ندارد)

۴.۴ - روایت دوم از امام صادق

در روایت دیگر امام صادق (علیه‌السّلام) نیز به موضوع دو غیبت حضرت تصریح می‌کند:
وَ اَخْبَرَنَا اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِیدٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ حَازِمٍ مِنْ کِتَابِهِ قَالَ حَدَّثَنَا عُبَیْسُ بْنُ هِشَامٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَبَلَةَ عَنْ اِبْرَاهِیمَ بْنِ الْمُسْتَنِیرِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ الْجُعْفِیِّ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (علیه‌السّلام) قَالَاِنَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْاَمْرِ غَیْبَتَیْنِاِحْدَاهُمَا تَطُولُ حَتَّی یَقُولَ بَعْضُهُمْ مَاتَ وَ بَعْضُهُمْ یَقُولُ قُتِلَ وَ بَعْضُهُمْ یَقُولُ ذَهَبَ فَلَا یَبْقَی عَلَی اَمْرِهِ مِنْ اَصْحَابِهِ اِلَّا نَفَرٌ یَسِیرٌ لَا یَطَّلِعُ عَلَی مَوْضِعِهِ اَحَدٌ مِنْ وَلِیٍّ وَ لَا غَیْرِهِ اِلَّا الْمَوْلَی الَّذِی یَلِی اَمْرَ.
و او از ابی‌عبداللَّه (امام صادق (علیه‌السّلام)) که فرمود: صاحب این امر را دو غیبت است که یکی از آن دو آنقدر بدرازا می‌کشد که بعضی می‌گویند مرد و بعضی می‌گویند کشته شد و بعضی می‌گویند: رفت پس بجز‌ اندکی از اصحاب او کسی بر امر او باقی نمی‌ماند و از جایگاهش هیچ کس را از دوست و بیگانه اطلاعی نباشد مگر همان نوکری که بکارهای آن حضرت میرسد.
صاحب کتاب در پایان کتاب می‌نویسد:
«ولو لم یکن یروی فی الغیبة الا هذا الحدیث لکان فیه کفایة لمن تامله؛ و اگر در باب غیبت بجز همین یک حدیث نقل نشده بود برای کسی که تامّل در آن کند کافی بود.»

۴.۵ - روایت سوم از امام صادق

مرحوم کلینی در الکافی از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت دیگری را نیز آورده است:
«مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی وَ اَحْمَدُ بْنُ اِدْرِیسَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ الْکُوفِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَسَّانَ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ کَثِیرٍ عَنْ مُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ سَمِعْتُ اَبَا عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) یَقُولُلِصَاحِبِ هَذَا الْاَمْرِ غَیْبَتَانِاِحْدَاهُمَا یَرْجِعُ مِنْهَا اِلَی اَهْلِهِ وَ الْاُخْرَی یُقَالُ هَلَکَ فِی اَیِّ وَادٍ سَلَکَ قُلْتُ کَیْفَ نَصْنَعُ اِذَا کَانَ کَذَلِکَ قَالَ اِذَا ادَّعَاهَا مُدَّعٍ فَاسْاَلُوهُ عَنْ اَشْیَاءَ یُجِیبُ فِیهَا مِثْلَه.»

مفضل بن عمر گوید: شنیدم امام صادق (علیه‌السّلام) میفرمود برای صاحب‌الامر دو غیبت است، در نخستین آنها بسوی خانواده‌اش مراجعت می‌کند. و در دیگری مردم می‌گویند: هلاک شد و در کدام وادی افتاد: عرض کردم: اگر چنان شد. ما چه کنیم؟ فرمود: هر گاه کسی مدعی امامت شد، مسائلی از او بپرسید که مثل امام جواب دهد (اگر پاسخ درست نگفت، او امام نیست).
روایات این دسته فراوان است ما به همین مقدار اکتفا می‌کنیم.


دسته دیگری از روایات به صورت مطلق یک نوع غیبت را برای آن حضرت بیان کرده‌اند و مراد همان غیببت کبرا و طولانی ایشان است. در این قسمت نیز روایات فراوان است در ابتد یک روایت با تصحیح سند و بقیه روایات را بعد از آن ذکر می‌نماییم:

۵.۱ - روایت رسول خدا

در این روایت صحیح، رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از غایب شدن فرزندش حضرت مهدی (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) خبر داده و تصریح نموده که غیبت او به گونه‌ای است که مردم در آن حیران می‌شوند:
«حَدَّثَنَا اَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی الْمُتَوَکِّلُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ قَالُوا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی الْعَطَّارُ جَمِیعاً قَالُوا حَدَّثَنَا اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی وَ اِبْرَاهِیمُ بْنُ هَاشِمٍ وَاَحْمَدُ بْنُ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْبَرْقِیُّ وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ اَبِی الْخَطَّابِ جَمِیعاً قَالُوا حَدَّثَنَا اَبُو عَلِیٍّ الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ السَّرَّادُ عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحُصَیْنِ عَنْ اَبِی بَصِیرٍ عَنِ الصَّادِقِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍعَنْ آبَائِهِعلیهم السلام قَالَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)
الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَکُنْیَتُهُ کُنْیَتِی اَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاًتَکُونُ لَهُ غَیْبَةٌ وَ حَیْرَةٌحَتَّی تَضِلَّ الْخَلْقُ عَنْ اَدْیَانِهِمْ فَعِنْدَ ذَلِکَ یُقْبِلُ کَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ فَیَمْلَؤُهَا قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً.»

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: مهدی از فرزندان من است، همنام و هم‌کنیه من است. او شبیه‌ترین شخص نسبت به من از نظر صورت و سیرت است. او دارای غیبتی است که مردم حیران هستند؛ به حدی که مردم از دین‌شان بر می‌گردند، در این زمان است که او همانند ستاره نفوذ‌کننده خواهد آمد و زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد؛ همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده است.»

۵.۱.۱ - مطالب موجود در روایت

این روایت چند مطلب را ثابت می‌کند:
۱. حضرت مهدی (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) از نسل رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است؛
۲. آن حضرت غیبت طولانی خواهد داشت که در این دوران عده‌ای به خاطر عدم ایمان به گفته‌های رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از دین خود خارج و گمراه می‌شوند.
۳. حضرت مهدی (علیه‌السّلام) در چنین دورانی ظهور خواهند کرد.
۴. آن حضرت از نظر اخلاق و سیرت شبیه‌ترین فرد به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است. این مساله می‌تواند در پاسخ به شبهه وهابیت که مدعی هستند آن حضرت در زمان ظهور خونریزی زیادی خواهد کرد، کاربرد زیادی دارد.

۴.۱.۱ - بررسی سند روایت

ا) علی بن الحسین بن بابویه:
او از فقها و از موثقین و علماء قم است، نجاشی درباره او می‌گوید:
شیخ القمیین فی عصره ومتقدمهم، وفقیههم، وثقتهم...
و شیخ طوسی او را از فقهای بزرگ شیعه و ثقه می‌داند:
کان فقیها، جلیلا، ثقة.
ب) محمد بن الحسن بن فروخ الصفار :
نجاشی می‌گوید: در میان عالمان شیعه قم، دارای قدر و منزلت، مورد اعتماد، گرانقدر و برتر از دیگران بوده و روایات او، افتادگی کمتری داشت:
کان وجها فی اصحابنا القمیین، ثقة، عظیم القدر، راجحا، قلیل السقط فی الروایة.
ج) سعد بن عبدالله الاشعری:
نجاشی او را عالم بزرگ، فقیه و چهره شناخته شده شیعه معرفی کرده است:
«شیخ هذه الطائفة وفقیهها ووجهها....
و شیخ طوسی نیز می‌گوید که او گرانقدر و قابل اعتماد بوده است.»
جلیل القدر، ثقة.
[۲۳] طوسی، محمد بن الحسن، الفهرست، الفهرست، ص۱۳۵.

د) محمد بن الحسین ابی الخطاب:
نجاشی می‌گوید: وی فرد با عظمت در میان علمای شیعه بوده و بسیار گرانقدر است، روایات زیادی نقل کرده و مورد اعتماد است و دارای شخصیت برجسته بود. تالیفات خوبی داشت و روایات او اطمینان‌آور است:
جلیل من اصحابنا، عظیم القدر، کثیر الروایة، ثقة، عین، حسن التصانیف، مسکون الی روایته...
و شیخ طوسی او را با عنوان «کوفی ثقه» یاد می‌کند:
کوفی، ثقة.
هـ) حسن بن محبوب:
شیخ طوسی می‌گوید که وی اهل کوفه و مورد اعتماد است. بسیار گرانقدر و یکی از ارکان چهارگانه عصر خویش بوده است:
وکان جلیل القدر، یعد فی الارکان الاربعة فی عصره.
و) داود بن الحصین:
داود بن حصین الاسدی: مولاهم، کوفی، ثقة.
ز) ابوبصیر اسدی:
او یکی از اصحاب اجماع است که علمای شیعه اتفاق دارند اگر روایتی با سند صحیح به او منتهی شود، صحیح است. نجاشی درباره او می‌نویسد:
«یحیی بن القاسم، ابو بصیر الاسدی، وقیل ابو محمد: ثقة، وجیه...؛ یحیی بن قاسم، ابو بصیر اسدی و گفته شده ابو محمد: مورد اعتماد و بزرگ قوم و دارای قدر منزلت بوده است.»
نتیجه: این روایت سندش صحیح است.
روایت فوق از طریق جابر بن عبدالله انصاری نیز نقل شده است:
«حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ اَبِی عُمَیْرٍ عَنْ اَبِی جَمِیلَةَ الْمُفَضَّلِ بْنِ صَالِحٍ عَنْ جَابِرِ بْنِ یَزِیدَ الْجُعْفِیِّ عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْاَنْصَارِیِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) الْمَهْدِیُّ مِنْ وُلْدِی اسْمُهُ اسْمِی وَ کُنْیَتُهُ کُنْیَتِی اَشْبَهُ النَّاسِ بِی خَلْقاً وَ خُلْقاًتَکُونُ بِهِ غَیْبَةٌ وَ حَیْرَةٌتَضِلُّ فِیهَا الْاُمَمُ ثُمَّ یُقْبِلُ کَالشِّهَابِ الثَّاقِبِ یَمْلَؤُهَا عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً.»

جابر بن عبد اللَّه انصاری از رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) روایت می‌کند که فرمود: مهدی از فرزندان من است اسم او اسم من و کنیه او کنیه من است، از نظر خلق و خلق شبیه‌ترین مردم به من است، برای او غیبت و حیرتی است که امّت‌ها در آن گمراه شوند، سپس مانند شهاب ثاقب پیش آید و زمین را پر از عدل و داد نماید همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.»

۵.۲ - روایت دوم از رسول خدا

در روایت دیگر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) از غیبت امام زمان (علیه‌السّلام) خبر داده و این موضوع را مایه آزمایش مؤمنان و غایب شدن حضرت را سری از اسرار الهی می‌داند:
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکِّلِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اِسْمَاعِیلَ الْبَرْمَکِیُّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْفُرَاتِ عَنْ ثَابِتِ بْنِ دِینَارٍ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صاِنَّ عَلِیَّ بْنَ اَبِی طَالِبٍ ع اِمَامُ اُمَّتِی وَ خَلِیفَتِی عَلَیْهَا مِنْ بَعْدِی وَ مِنْ وُلْدِهِ الْقَائِمُ الْمُنْتَظَرُ الَّذِی یَمْلَاُ اللَّهُ بِهِ الْاَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً وَ الَّذِی بَعَثَنِی بِالْحَقِّ بَشِیراً اِنَّ الثَّابِتِینَ عَلَی الْقَوْلِ بِهِ فِی زَمَانِ غَیْبَتِهِ لَاَعَزُّ مِنَ الْکِبْرِیتِ الْاَحْمَرِ فَقَامَ اِلَیْهِ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْاَنْصَارِیُّ فَقَالَیَا رَسُولَ اللَّهِ وَ لِلْقَائِمِ مِنْ وُلْدِکَ غَیْبَةٌ قَالَ اِی وَ رَبِّیوَ لِیُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا وَ یَمْحَقَ الْکافِرِینَ یَا جَابِرُ اِنَّ هَذَا الْاَمْرَ اَمْرٌ مِنْ اَمْرِ اللَّهِ وَ سِرٌّ مِنْ سِرِّ اللَّهِ مَطْوِیٌّ عَنْ عِبَادِ اللَّهِ فَاِیَّاکَ وَ الشَّکَّ فِیهِ فَاِنَّ الشَّکَّ فِی اَمْرِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ کُفْرٌ.»

ابن عبّاس از رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم) روایت کند که فرمود: علیّ بن ابی طالب پس از من امام امّت و خلیفه من بر آنها خواهد بود و قائم منتظری که زمین را پر از عدل و داد نماید همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده باشد از فرزندان اوست و قسم به خدایی که مرا بشیر و نذیر مبعوث فرمود کسانی که در دوران غیبتش بر اعتقاد بدو ثابت باشند از کبریت احمر کمیاب ترند، آنگاه جابر بن عبداللَّه انصاریّ برخاست و پیش آمد و گفت: آیا قائمی که از فرزندان توست غیبت دارد؟ فرمود: به خدا چنین است تا در آن غیبت مؤمنان باز شناخته شده و کافران نابود شوند، ‌ای جابر! این امر از امور الهی و سرّی از اسرار ربوبی و مستور از بندگان خدا است، مبادا در آن شکّ کنی که شکّ در امر خدای تعالی کفر است.»

۵.۳ - روایت امیر مؤمنان

امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) نیز تصریح می‌کند که حضرت مهدی (علیه‌السّلام) غیبت طولانی دارد. شیخ صدوق روایت آن حضرت را با این متن نقل کرده است:
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ اَحْمَدَ الشَّیْبَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ جَعْفَرٍ الْکُوفِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا سَهْلُ بْنُ زِیَادٍ الْآدَمِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْعَظِیمِ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ (علیه‌السّلام) عَنْ اَبِیهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ اَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ (علیه‌السّلام) قَالَلِلْقَائِمِ مِنَّا غَیْبَةٌ اَمَدُهَا طَوِیلٌکَاَنِّی بِالشِّیعَةِ یَجُولُونَ جَوَلَانَ النَّعَمِ فِی غَیْبَتِهِ یَطْلُبُونَ الْمَرْعَی فَلَا یَجِدُونَهُ اَلَا فَمَنْ ثَبَتَ مِنْهُمْ عَلَی دِینِهِ وَ لَمْ یَقْسُ قَلْبُهُ لِطُولِ اَمَدِ غَیْبَةِ اِمَامِهِ فَهُوَ مَعِی فِی دَرَجَتِی یَوْمَ الْقِیَامَةِ ثُمَّ قَالَ (علیه‌السّلام) اِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا اِذَا قَامَ لَمْ یَکُنْ لِاَحَدٍ فِی عُنُقِهِ بَیْعَةٌ فَلِذَلِکَ تَخْفَی وِلَادَتُهُ وَ یَغِیبُ شَخْصُه.»

عبدالعظیم بن عبداللَّه حسنی از امام نهم روایت کرده است که از گفته پدرانش حدیث کرده که امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) فرمود برای قائم ما غیبتی است که مدتش طولانی است گویا من شیعه را می‌بینم که در غیبتش چون چهارپایان جولان میزنند و چراگاه میجویند و به دست نمی‌آورند آگاه باشید هر کدامشان بر دین خود ثابت بماند و برای طول غیبت امام دلش دچار قساوت نشود او در روز قیامت در درجه من با من است سپس فرمود براستی قائم ما چون قیام کند برای کسی در گردن او بیعتی نباشد و از این جهت است که ولادتش پنهان و شخص او غائب است.»

۵.۴ - روایت امام حسین

امام حسین (علیه‌السّلام) نیز شبیه فرمایش امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) غیبت حضرت مهدی را به گونه طولانی بیان کرده است که یک عده در شک و تردید می‌افتند:
«حَدَّثَنَا اَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ اِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ اَبِیهِ عَنْ عَبْدِ السَّلَامِ بْنِ صَالِحٍ الْهَرَوِیِّ قَالَ اَخْبَرَنَا وَکِیعُ بْنُ الْجَرَّاحِ عَنِ الرَّبِیعِ بْنِ سَعْدٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ سَلِیطٍ قَالَ قَالَ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ (علیه‌السّلام) مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مَهْدِیّاً اَوَّلُهُمْ اَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ اَبِی طَالِبٍ وَ آخِرُهُمُ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِی وَ هُوَ الْاِمَامُ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ یُحْیِی اللَّهُ بِهِ الْاَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها وَ یُظْهِرُ بِهِ دِیْنَ الْحَقِّ عَلَی الدِّینِ کُلِّهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَلَهُ غَیْبَةٌ یَرْتَدُّ فِیهَا اَقْوَامٌوَ یَثْبُتُ فِیهَا عَلَی الدِّینِ آخَرُونَ فَیُؤْذَوْنَ وَ یُقَالُ لَهُمْ مَتی هذَا الْوَعْدُ اِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ اَمَا اِنَّ الصَّابِرَ فِی غَیْبَتِهِ عَلَی الْاَذَی وَ التَّکْذِیبِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِ بِالسَّیْفِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ.»

عبدالرحمن بن سلیط می‌گوید حسین بن علی بن ابی طالب (علیهماالسّلام) فرمود ما دوازده مهدی داریم اول آنها امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب است و آخر آنها نهمین فرزند من است و او است امام قائم بحق که خدا به واسطه او زمین را پس از مردگی زنده کند و دین را آشکار کند و بر همه اینها پیروز نماید و اگر چه مشرکان را بد آید برای او غیبتی است طولانی که جمعی در آن از دین بیرون روند و دیگران بر دین پا برجا بمانند و آزار کشند و به آنها گفته شود این وعده چه وقت عملی شود اگر شما راست گویانید آگاه باشید که صبرکنندگان در غیبت او بر آزار و تکذیب بمانند جهادکنندگان با شمشیرند در رکاب رسول خدا (صلّی‌اللَّه‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم).»

۴.۲ - روایت امام سجاد

امام سجاد (علیه‌السّلام) می‌فرماید: حضرت مهدی سنت‌های انبیاء را دارد و سنت حضرت موسی غیبت و خوف اوست که در وجود حضرت مهدی است:
«حَدَّثَنَا الشَّرِیفُ اَبُو الْحَسَنِ عَلِیُّ بْنُ مُوسَی بْنِ اَحْمَدَ بْنِ اِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ اَبِی طَالِبٍ (علیه‌السّلام) قَالَ حَدَّثَنَا اَبُو عَلِیٍّ مُحَمَّدُ بْنُ هَمَّامٍ قَالَ حَدَّثَنَا اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ النَّوْفَلِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا اَحْمَدُ بْنُ هِلَالٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِیسَی الْکِلَابِیِّ عَنْ خَالِدِ بْنِ نَجِیحٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ اَبِیهِ حُمْرَانَ بْنِ اَعْیَنَ عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ قَالَ سَمِعْتُ سَیِّدَ الْعَابِدِینَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ (علیه‌السّلام) یَقُولُفِی الْقَائِمِ مِنَّا سُنَنٌ مِنَ الْاَنْبِیَاءِ سُنَّةٌ مِنْ اَبِینَا آدَمَ (علیه‌السّلام) وَ سُنَّةٌ مِنْ نُوحٍ وَ سُنَّةٌ مِنْ اِبْرَاهِیمَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَی وَ سُنَّةٌ مِنْ عِیسَی وَ سُنَّةٌ مِنْ اَیُّوبَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَاَمَّا مِنْ آدَمَ وَ نُوحٍ فَطُولُ الْعُمُرِ وَ اَمَّا مِنْ اِبْرَاهِیمَ فَخَفَاءُ الْوِلَادَةِ وَ اعْتِزَالُ النَّاسِوَ اَمَّا مِنْ مُوسَی فَالْخَوْفُ وَ الْغَیْبَةُوَ اَمَّا مِنْ عِیسَی فَاخْتِلَافُ النَّاسِ فِیهِ وَ اَمَّا مِنْ اَیُّوبَ فَالْفَرَجُ بَعْدَ الْبَلْوَی وَ اَمَّا مِنْ مُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَالْخُرُوجُ بِالسَّیْف.»

سعید بن جبیر گوید از امام چهارم شنیدم می‌فرمود در قائم از روش هفت پیغمبر باشد روشی از پدر ما آدم و روشی از نوح و روشی از ابراهیم و روشی از موسی و روشی از عیسی و روشی از ایوب و روشی از محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم)، روش آدم و نوح طول عمر است و از ابراهیم پنهانی ولادت است و کناره‌گیری از مردم و از موسی ترس و غیبت است و از عیسی اختلاف مردم در‌باره او است و از ایوب فرج بعد از گرفتاریست و از محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خروج با شمشیر است.»

۴.۳ - روایت امام باقر

امام باقر (علیه‌السّلام) نیز شباهت‌های رسولان الهی را بیان کرده و از جمله شباهت حضرت مهدی (علیه‌السّلام) را با حضرت موسی، طولانی بودن غیبت آن حضرت می‌داند. متن روایت به نقل شیخ صدوق این است:
«وَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِصَامٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ الْکُلَیْنِیُّ قَالَ حَدَّثَنَا الْقَاسِمُ بْنُ الْعَلَاءِ قَالَ حَدَّثَنَا اِسْمَاعِیلُ بْنُ عَلِیٍّ الْقَزْوِینِیُّ قَالَ حَدَّثَنِی عَلِیُّ بْنُ اِسْمَاعِیلَ عَنْ عَاصِمِ بْنِ حُمَیْدٍ الْحَنَّاطِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ الثَّقَفِیِّ الطَّحَّانِ قَالَ دَخَلْتُ عَلَی اَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ الْبَاقِرِ (علیه‌السّلام) وَ اَنَا اُرِیدُ اَنْ اَسْاَلَهُ عَنِ الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَقَالَ لِی مُبْتَدِئاً یَا مُحَمَّدَ بْنَ مُسْلِمٍ اِنَّ فِی الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) شَبَهاً مِنْ خَمْسَةٍ مِنَ الرُّسُلِ یُونُسَ بْنِ مَتَّی وَ یُوسُفَ بْنِ یَعْقُوبَ وَ مُوسَی وَ عِیسَی وَ مُحَمَّدٍ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فَاَمَّا شَبَهُهُ مِنْ یُونُسَ بْنِ مَتَّی فَرُجُوعُهُ مِنْ غَیْبَتِهِ وَ هُوَ شَابٌّ بَعْدَ کِبَرِ السِّنِّ وَ اَمَّا شَبَهُهُ مِنْ یُوسُفَ بْنِ یَعْقُوبَ (علیه‌السّلام) فَالْغَیْبَةُ مِنْ خَاصَّتِهِ وَ عَامَّتِهِ وَ اخْتِفَاؤُهُ مِنْ اِخْوَتِهِ وَ اِشْکَالُ اَمْرِهِ عَلَی اَبِیهِ یَعْقُوبَ (علیه‌السّلام) مَعَ قُرْبِ الْمَسَافَةِ بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اَبِیهِ وَ اَهْلِهِ وَ شِیعَتِهِوَ اَمَّا شَبَهُهُ مِنْ مُوسَی (علیه‌السّلام) فَدَوَامُ خَوْفِهِ وَ طُولُ غَیْبَتِهِ وَ خَفَاءُ وِلَادَتِهِوَ تَعَبُ شِیعَتِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِمَّا لَقُوا مِنَ الْاَذَی وَ الْهَوَانِ اِلَی اَنْ اَذِنَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِی ظُهُورِهِ وَ نَصْرِهِ وَ اَیَّدَهُ عَلَی عَدُوِّهِ....»

محمد بن مسلم ثقفی طحان می‌گوید حضور ابو‌جعفر امام پنجم رسیدم و قصد داشتم در‌باره قائم آل محمد از او پرسش کنم بدون سؤال به من فرمود‌ ای محمد بن مسلم به راستی در قائم از خاندان محمد (علیه‌السّلام) روش از پنج پیغمبر است یونس بن متی، یوسف بن یعقوب و موسی و عیسی و محمد (صلوات‌اللَّه‌علیهم) روش از یونس بن متی این ست که بعد از غیبت خود بر می‌گردد در حالی‌که جوانست و سن بسیاری دارد و اما روش از یوسف بن یعقوب اینست که از خاص و عام غائب است و از برادرانش پنهانست و امر او بر پدرش یعقوب پوشیده است با آنکه مسافت میان او و پدرش و خاندانش و شیعیانش کم است و امام روش موسی (علیه‌السّلام) خوف مداوم، طول غیبت و خفاء ولادت و رنج و تعب شیعیان بعد از وی بر اثر آزار و خواری که از دشمنان بینند تا آنگاه که خدای (عزّوجلّ) اجازه ظهور او را دهد و او را یاری کند و بر دشمنش تایید نماید....»

۵.۷ - روایت امام صادق

امام صادق (علیه‌السّلام) در روایتی از غیبت طولانی آن حضرت خبر داده و این مساله را مایه آزمایش و امتحان مردم آخر‌الزمان می‌داند:
«حَدَّثَنَا اَبِی وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا قَالا حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ وَ اَحْمَدُ بْنُ اِدْرِیسَ جَمِیعاً قَالُوا حَدَّثَنَا اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَی وَ مُحَمَّدُ بْنُ الْحُسَیْنِ بْنِ اَبِی الْخَطَّابِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ الْجَبَّارِ وَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ عَامِرِ بْنِ سَعْدٍ الْاَشْعَرِیُّ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ اَبِی نَجْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْمُسَاوِرِ عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ الْجُعْفِیِّ عَنْ اَبِی عَبْدِ اللَّهِ (علیه‌السّلام) قَالَ سَمِعْتُهُ یَقُولُ اِیَّاکُمْ وَ التَّنْوِیهَاَمَا وَ اللَّهِ لَیَغِیبَنَّ اِمَامُکُمْ سِنِیناً مِنْ دَهْرِکُمْ وَ لَتُمَحَّصُنَّحَتَّی یُقَالَ مَاتَ اَوْ هَلَکَ بِاَیِّ وَادٍ سَلَکَ وَ لَتَدْمَعَنَّ عَلَیْهِ عُیُونُ الْمُؤْمِنِینَ وَ لَتُکْفَؤُنَّ کَمَا تُکْفَاُ السُّفُنُ فِی اَمْوَاجِ الْبَحْرِ وَ لَا یَنْجُو اِلَّا مَنْ اَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَهُ وَ کَتَبَ فِی قَلْبِهِ الْاِیمَانَ وَ اَیَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ لَتُرْفَعَنَّ اثْنَتَا عَشْرَةَ رَایَةً مُشْتَبِهَةً لَا یُدْرَی اَیٌّ مِنْ اَیٍّ قَالَ فَبَکَیْتُ فَقَالَ لِی مَا یُبْکِیکَ یَا اَبَا عَبْدِ اللَّهِ فَقُلْتُ وَ کَیْفَ لَا اَبْکِی وَ اَنْتَ تَقُولُ اثْنَتَا عَشْرَةَ رَایَةً مُشْتَبِهَةً لَا یُدْرَی اَیٌّ مِنْ اَیٍّ فَکَیْفَ نَصْنَعُ قَالَ فَنَظَرَ اِلَی شَمْسٍ دَاخِلَةٍ فِی الصُّفَّةِ فَقَالَ یَا اَبَا عَبْدِ اللَّهِ تَرَی هَذِهِ الشَّمْسَ قُلْتُ نَعَمْ قَالَوَ اللَّهِ لَاَمْرُنَا اَبْیَنُ مِنْ هَذِهِ الشَّمْس.»

مفضل بن عمر جعفی می‌گوید از امام ششم شنیدم می‌فرمود از ثنویه (معتقدان به یزدان و اهریمن) بر حذر باشید به خدا امام شما مدتی از عمرش غایب باشد و آزمایش شوید تا گویند مرده است یا نابود شده در کدام دره رفته چشم مؤمنان بر او سخت بگرید و چون امواج دریا زیر و رو شوند و کسی نجات نیابد مگر آنکه خدا از او عهد ولایت گرفته و ایمان را در دلش نقش کرده و بارواح از آن خود ویرا کمک کرده، دوازده پرچم اشتباه‌کاری بالا رود که یکی از دیگری شناخته نشود و معلوم نباشد کدام از کیست؟ من گریستم، فرمود‌ ای ابا‌عبد‌اللَّه چه تو را گریانید گفتم چرا نگریم با اینکه شما میفرمائید دوازده پرچم اشتباه‌کاری بالا میرود که معلوم نباشد کدام از کیست؟ ما چه کنیم؟ گوید نگاهی بپرتو آفتاب افکند که در گوشه ایوان تابیده بود و فرمود‌ ای ابا‌عبد‌اللَّه این آفتاب را می‌بینی؟ عرض‌ کردم آری؛ فرمود امر امامت ما از این آفتاب روشنتر است.»

۵.۸ - روایت امام کاظم

امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) «نعمت باطنی» را در آیه «وَاَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَباطِنَةً»، امام زمان (علیه‌السّلام) می‌داند که از نظرها غایب شده‌اند و تصریح می‌کند که آن حضرت تنها از دیدگان غایب است نه از قلوب مؤمنان. مرحوم شیخ صدوق این روایت را با سند صحیح این‌گونه آورده است:
«حَدَّثَنَا اَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ اِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ اَبِیهِ عَنْ اَبِی اَحْمَدَ مُحَمَّدِ بْنِ زِیَادٍ الْاَزْدِیِّ قَالَ: سَاَلْتُ سَیِّدِیمُوسَی بْنَ جَعْفَرٍ (علیه‌السّلام) عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَجَلَ «وَاَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَباطِنَةً» فَقَالَ علیه السلام:
النِّعْمَةُ الظَّاهِرَةُ الْاِمَامُ الظَّاهِرُوَالْبَاطِنَةُ الْاِمَامُ الْغَائِبُفَقُلْتُ لَهُ وَیَکُونُ فِی الْاَئِمَّةِ مَنْ یَغِیبُ قَالَ نَعَمْ یَغِیبُ عَنْ اَبْصَارِ النَّاسِ شَخْصُهُ وَلَا یَغِیبُ عَنْ قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ ذِکْرُهُوَهُوَ الثَّانِی عَشَرَ مِنَّایُسَهِّلُ اللَّهُ لَهُ کُلَّ عَسِیرٍ وَیُذَلِّلُ لَهُ کُلَّ صَعْبٍ وَیُظْهِرُ لَهُ کُنُوزَ الْاَرْضِ وَیُقَرِّبُ لَهُ کُلَّ بَعِیدٍ وَیُبِیرُ بِهِ کُلَّ جَبَّارٍ عَنِیدٍ وَیُهْلِکُ عَلَی یَدِهِ کُلَّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ ذَلِکَابْنُ سَیِّدَةِ الْاِمَاءِ الَّذِی تَخْفَی عَلَی النَّاسِ وِلَادَتُهُ وَلَا یَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِیَتُهُحَتَّی یُظْهِرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ فَیَمْلَاَ الْاَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً؛ محمّد بن زیاد ازدیّ گوید: از سرور خود موسی بن جعفر (علیهماالسّلام) از تفسیر این کلام الهی پرسیدم: «و نعمتهای آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانی داشته است» فرمود:
نعمت ظاهری امام ظاهر و نعمت باطنی امام غائب است، گفتم: آیا در میان ائمه کسی هست که غائب شود؟
فرمود: آری، شخص او از دیدگان مردم غایب می‌شود امّا یاد او از قلوب مؤمنین نمی‌رود و او دوازدهمین فرد از ما امامان است، خداوند برای او هر امر سختی را آسان و هر امر دشواری را هموار سازد و گنجهای زمین را برایش آشکار کند و هر دوری را برای وی نزدیک سازد و به توسّط وی تمامی جبّاران لجوج را نابود کند و هر شیطان سرکشی را به دست او هلاک می‌کند، او فرزند سرور کنیزان است کسی که ولادتش بر مردمان پوشیده و ذکر نامش بر آنها روا نیست تا آنگاه که خدای تعالی او را ظاهر ساخته و زمین را پر از عدل و داد نماید؛ همان‌گونه که پر از ظلم و جور شده باشد.»
این روایت نیز سندش صحیح است، برای اطلاع از تصحیح سند آن به این آدرس (حدیث شماره ۲۶) مراجعه فرمایید: روایات صحیح‌السند «مهدویت» از طریق اهل البیت (علیهمالسلام).

۵.۹ - روایت امام رضا

امام هشتم (علیه‌السّلام) به ریان بن صلت می‌فرماید: صاحب‌الامر چهارمین شخص از فرزندان من است که خداوند او را زیر پرده غیبت قرار می‌دهد:
«حَدَّثَنَا اَحْمَدُ بْنُ زِیَادِ بْنِ جَعْفَرٍ الْهَمَدَانِیُّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ اِبْرَاهِیمَ عَنْ اَبِیهِ عَنِ الرَّیَّانِ بْنِ الصَّلْتِ قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا علیه السلام: اَنْتَ صَاحِبُ هَذَا الْاَمْرِ؟
فَقَالَ اَنَا صَاحِبُ هَذَا الْاَمْرِ وَ لَکِنِّی لَسْتُ بِالَّذِی اَمْلَؤُهَا عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَکَیْفَ اَکُونُ ذَلِکَ عَلَی مَا تَرَی مِنْ ضَعْفِ بَدَنِی وَاِنَّ الْقَائِمَ هُوَ الَّذِی اِذَا خَرَجَ کَانَ فِی سِنِّ الشُّیُوخِ وَمَنْظَرِ الشُّبَّانِ قَوِیّاً فِی بَدَنِهِ حَتَّی لَوْ مَدَّ یَدَهُ اِلَی اَعْظَمِ شَجَرَةٍ عَلَی وَجْهِ الْاَرْضِ لَقَلَعَهَا وَلَوْ صَاحَ بَیْنَ الْجِبَالِ لَتَدَکْدَکَتْ صُخُورُهَا یَکُونُ مَعَهُ عَصَا مُوسَی وَخَاتَمُ سُلَیْمَانَ علیه السلامذَاکَ الرَّابِعُ مِنْ وُلْدِی یُغَیِّبُهُ اللَّهُ فِی سِتْرِهِ مَا شَاءَثُمَّ یُظْهِرُهُ فَیَمْلَاُ بِهِ الْاَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَظُلْماً.»

ریان بن صلت می‌گوید به امام رضا (علیه‌السّلام) عرض کردم شما صاحب‌الامر هستید؟ فرمود من هم صاحب‌الامرم ولی آن صاحب‌الامر نیستم که زمین را پر از عدالت کند چنانچه پر از ستم شده است و چگونه او باشم با اینکه می‌بینی بدنم ضعیف است ولی قائم آنست که چون ظهور کند در سن پیرانست و سیمای جوانان دارد نیرومند باشد تا بجائی که اگر دست به بزرگترین درخت زمین‌ اندازد آن را از جا بکند و اگر میان کوه‌ها نعره کشد سنگهای آنها از هم بپاشد با او است عصای موسی و خاتم سلیمان (علیهماالسّلام) او چهارمین فرزند من است خدا او را زیر پرده خود دارد تا بخواهد سپس او را ظاهر کند تا زمین را پر از عدل و داد کند چنانچه پر از جور و ستم شده است.»
این روایت نیز صحیح است و سند آن در آدرس ذیل (حدیث شماره ۱۵) بررسی شده است:روایات صحیح السند «مهدویت» از طریق اهل‌البیت (علیهمالسلام).

۵.۱۰ - روایت امام عسکری

امام عسکری (علیه‌السّلام) نیز از وجود فرزندش امام زمان (علیه‌السّلام) و غیبت طولانی او خبر داده است:
«حَدَّثَنَا اَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی الْعَطَّارُ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ حَدَّثَنَا مُوسَی بْنُ جَعْفَرِ بْنِ وَهْبٍ الْبَغْدَادِیُّ قَالَ سَمِعْتُ اَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ (علیه‌السّلام) یَقُولُ کَاَنِّی بِکُمْ وَ قَدِ اخْتَلَفْتُمْ بَعْدِی فِی الْخَلَفِ مِنِّی اَمَا اِنَّ الْمُقِرَّ بِالْاَئِمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صالْمُنْکِرَ لِوَلَدِی کَمَنْ اَقَرَّ بِجَمِیعِ اَنْبِیَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ ثُمَّ اَنْکَرَ نُبُوَّةَ رَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وَ الْمُنْکِرُ لِرَسُولِ اللَّهِ (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) کَمَنْ اَنْکَرَ جَمِیعَ اَنْبِیَاءِ اللَّهِ لِاَنَّ طَاعَةَ آخِرِنَا کَطَاعَةِ اَوَّلِنَا وَ الْمُنْکِرَ لِآخِرِنَا کَالْمُنْکِرِ لِاَوَّلِنَااَمَا اِنَّ لِوَلَدِی غَیْبَةً یَرْتَابُ فِیهَا النَّاسُ اِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَل.»

موسی بن جعفر بن وهب بغدادی می‌گوید از امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) شنیدم می‌فرمود: گویا می‌بینم شما بعد از من در‌باره جانشینم اختلاف دارید. آگاه باشید که هر کس به امامان بعد از پیغمبر اعتراف کند و منکر امامت فرزندم شود، چون کسی باشد که به همه پیغمبران و رسل خدا اعتراف کند و منکر نبوت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گردد و منکر رسول خدا مانند منکر همه پیغمبران خداست؛ زیر اطاعت آخر ما چون طاعت اول ما لازم است آگاه باشید که برای فرزندم غیبتی است که همه مردم در آن به شک افتند مگر آن که خدایش نگهدارد.»
روایات در این قسمت فراوان است و ما گلچینی از آن‌ها را در این نوشتار آورده‌ایم.


طبق روایت صحیح در دسته اول و روایات صحیح در دسته دوم، همه ائمه معصومین (علیهمالسّلام) از وقوع غیبت صغری و کبرای امام زمان (علیه‌السّلام) خبر داده است و نکته مهم این است که شیعیان و محبان آن حضرت در این دوران بر عقیده‌شان محکم و استوار بمانند و به امید روزی بنشینند که چهره زیبایش از پس پرده غیبت به در‌آید و جهان از قدومش روشن و عدالت به فرمان او در روی زمین حاکم شود.


۱. نعمانی، ابی عبدالله محمد بن ابن ابراهیم بن جعفر الکاتب المعروف ب ابن ابی زینب النعمانی (متوفای۳۶۰ه )، الغیبة، ص۱۷۳، تحقیق:فارس حسون کریم، ناشر:انوار الهدی، چاپخانه:مهر - قم، چاپ:الاولی۱۴۲۲.    
۲. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمة، ص۹۴، ناشر:اسلامیة تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۹۵ ه.    
۳. بغدادی، الشیخ المفید محمد بن محمد بن النعمان العکبری، (متوفای ۴۱۳ه)، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۴۰، تحقیق:مؤسسة آل البیت (علیهمالسّلام) لتحقیق التراث، ناشر:دار المفید للطباعة والنشر والتوزیع - بیروت-لبنان، سال چاپ:۱۴۱۴ - ۱۹۹۳ م.    
۴. الاربلی، ابی الحسن علی بن عیسی بن ابی الفتح (متوفای۶۹۳ه)، کشف الغمة فی معرفة الائمة، ج۲، ص۹۴۸، ناشر:دار الاضواء بیروت، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۵ه ۱۹۸۵م.    
۵. الحلی، حسن بن المطهر (متوفای۷۲۶ه)، المستجاد من کتاب الارشاد، ص۲۳۲، ناشر:مکتب آیة الله العظمی المرعشی النجفی-قم، سال چاپ:۱۴۰۶.    
۶. الراوندی، قطب الدین (متوفای۵۷۳ه)، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۹۵۳، تحقیق ونشر:مؤسسة الامام المهدی (علیه‌السّلام) قم، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۹ه.    
۷. الکلینی الرازی، ابو جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق (متوفای۳۲۸ ه)، الاصول من الکافی، ج۲، ص۱۶۰، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    
۸. النجاشی الاسدی الکوفی، ابوالعباس احمد بن علی بن احمد بن العباس (متوفای۴۵۰هـ)، فهرست اسماء مصنفی الشیعة المشتهر ب رجال النجاشی، ص۳۵۳، تحقیق: السید موسی الشبیری الزنجانی، ناشر: مؤسسة النشر الاسلامی ـ قم، الطبعة: الخامسة، ۱۴۱۶هـ.
۹. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۳۴.    
۱۰. طوسی، الشیخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (متوفای۴۶۰ه)، رجال الطوسی، ص۳۹۱، تحقیق:جواد القیومی الاصفهانی، ناشر:مؤسسة النشر الاسلامی قم، الطبعة:الاولی، ۱۴۱۵ه.    
۱۱. الطوسی، الشیخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (متوفای۴۶۰ه)، الفهرست، ص۹۶، تحقیق:الشیخ جواد القیومی، ناشر:مؤسسة نشر الفقاهة، چاپخانه:مؤسسة النشر الاسلامی، الطبعة الاولی۱۴۱۷.    
۱۲. طوسی، الشیخ ابوجعفر، محمد بن الحسن بن علی بن الحسن (متوفای۴۶۰ه)، رجال الطوسی، ص۳۳۱.    
۱۳. الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۳، ناشر:اسلامیة تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۹۵ ه.    
۱۴. نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، ص۱۷۱، ح۳.    
۱۵. نعمانی، محمد بن ابراهیم، کتاب الغیبة، ص۱۷۲، ح ۵.    
۱۶. الکلینی الرازی، ابو جعفر محمد بن یعقوب بن اسحاق (متوفای۳۲۸ ه)، الاصول من الکافی، ج۲، ص۱۶۰، ناشر:اسلامیه، تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۶۲ ه. ش.    
۱۷. الصدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال‌الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۸۷، ح۴، ناشر:اسلامیة تهران، الطبعة الثانیة، ۱۳۹۵ ه.    
۱۸. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۲۶۱، مؤسسة النشر الاسلامی قم.    
۱۹. طوسی، محمد بن الحسن، الفهرست، ص۱۵۷، مؤسسة نشر الفقاهة.    
۲۰. الخوئی، السید ابو القاسم، معجم رجال الحدیث، ج۱۲، ص۳۹۹.    
۲۱. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۵۴.    
۲۲. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۷۷.    
۲۳. طوسی، محمد بن الحسن، الفهرست، الفهرست، ص۱۳۵.
۲۴. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۳۳۴.    
۲۵. طوسی، محمد بن حسن، رجال الطوسی، ص۳۷۹.    
۲۶. طوسی، محمد بن الحسن، الفهرست، ص۴۶.    
۲۷. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۱۵۹.    
۲۸. نجاشی، احمد بن علی، رجال النجاشی، ص۴۴۱.    
۲۹. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۲۸۶، ح۱.    
۳۰. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۸۸، ح۷.    
۳۱. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۰۳، ح۱۴.    
۳۲. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۱۷، ح۳.    
۳۳. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۲۲، ح۳.    
۳۴. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۳۲۷، ح۷.    
۳۵. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۴۷، ح۳۵.    
۳۶. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۰.    
۳۷. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۶۸.    
۳۸. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمة، ص۳۷۶، تحقیق:علی اکبر الغفاری، ناشر:مؤسسة النشر الاسلامی (التابعة) لجماعة المدرسین قم، ۱۴۰۵ه.    
۳۹. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن الحسین (متوفای۳۸۱ه)، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۴۰۹.    



موسسه ولی عصر، برگرفته از مقاله «آیا غایب شدن امام زمان (علیه السلام) در روایات صحیح شیعه پیش بینی شده است؟.»    








جعبه ابزار