غَرَز (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
غَرَز و
غَریزه (به فتح غین) از
واژگان نهج البلاغه در اصل به معنای داخل کردن و معنای دیگر طبیعت، خیر باشد یا شرّ و ملکهای است که صفات ذاتیّه از آن صادر میشود.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره خلقت اشیاء از این واژه استفاده نموده است.
غَرَز و
غَریزه به معنای طبیعت، خیر باشد یا شرّ و ملکهای است که صفات ذاتیّه از آن صادر میشود.
غرز در اصل به معنای داخل کردن است گویند: «غرز الابرةَ فی الشَیء: اَدخَلَها فیه»
امام (صلواتاللهعلیه) درباره خلقت اشیاء فرموده است:
«أَحالَ الاَشياءَ لاَِوقَاتِهَا، وَلاَمَ بَينَ مُخْتَلِفاتِها، وَغَرَّزَ غَرائِزَها» «خلقت اشیاء را به اوقات خود حواله کرد، میان مختلفها، ملائمت پدید آورد و غرائز آنها در آنها نهاد»
(شرحهای خطبه:
)
غریزه به همین مناسبت است. «مغرز» محلّ داخل شدن، درباره
طاووس فرموده است:
«وَمَخْرَجُ عَنُقِهِ كالابْرِيقِ، وَمَغَرزُها إلَى حَيْثُ بَطْنُهُ كَصِبْغِ الْوَسِمَةِ.» «محل بیرون آمدن گردنش مانند
ابریق و محل فرورفتن آن به طرف شکمش مانند وسمه یمانی سبز است.»
(شرحهای خطبه:
)
در
خطبه ۹۰ فرموده است:
«وَمَغْرِزِ الاَْوْرَاقِ مِنَ الاَْفْنانِ» یعنی محل فرو رفتن برگها از شاخهها.
(شرحهای خطبه:
)
این ماده شش بار در
نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «غرز»، ج۲، ص۷۷۹.