• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عُثِرَ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





عُثِرَ: (فَاِنْ عُثِرَ عَلی اَنَّهُما اسْتَحَقّٰا اِثْماً)
عُثِرَ: از مادّه «عثر» (بر وزن فصل) به معنی «آگاه شدن» و نیز به معنی «لغزش و افتادن» است.
در این آیه سخن از موردی به میان آمده که ثابت شود، دو شاهد مرتکب خیانت و گواهی بر ضد حق شده‌اند. در چنین موردی دستور می‌دهد که:
«اگر اطّلاعی حاصل شود (فَاِنْ عُثِرَ... ) که آن دو نفر مرتکب گناه و جرم و تعدی شده‌اند و حق را پای‌مال کرده‌اند، دو نفر دیگر از کسانی که گواهان نخست به آن‌ها ستم کرده‌اند -یعنی ورثه میت- به جای آن‌ها قرار گرفته و برای احقاق حق خود شهادت و گواهی می‌دهند.»
مرحوم طبرسی در مجمع البیان معتقد است که این آیه از نظر معنی و اعراب از پیچیده‌ترین و مشکل‌ترین آیات قرآن است.
در آیه ۲۱ سوره کهف به واژه «اَعْثَرْنا» بر می‌خوریم که این کلمه از «اعثار» به معنی «آگاه گردانیدن» و مردم را از حال و سرگذشت کسی با خبر ساختن، گرفته شده است، چنان که در آیه مذکور می‌خوانیم:
(وَ کَذلِکَ اَعْثَرْنا عَلَیْهِمْ... ) «همان گونه که آن‌ها را (اصحاب کهف را) به خواب فروبردیم از آن خواب عمیق و طولانی بیدار کردیم و مردم را متوجه حالشان نمودیم...»
یعنی مردم شهر را از حال و سرگذشت آن‌ها با خبر ساختیم.



به مواردی از کاربرد عُثِرَ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - عُثِرَ (آیه ۱۰۷ سوره مائده)

(فَاِنْ عُثِرَ عَلَی اَنَّهُما اسْتَحَقّا اِثْمًا فَآخَرانِ یِقومانُ مَقامَهُما مِنَ الَّذینَ اسْتَحَقَّ عَلَیْهِمُ الاَوْلَیانِ فَیُقْسِمانِ بِاللّهِ لَشَهادَتُنا اَحَقُّ مِن شَهادَتِهِما وَ ما اعْتَدَیْنا اِنّا اِذًا لَّمِنَ الظّالِمینَ) (و اگر اطّلاعی حاصل شود که آن دو، مرتکب گناهی شده‌اند و حق را کتمان کرده‌اند)، دو نفر از کسانی که نسبت به میّت، اولی هستند، به جای آن‌ها قرار می‌گیرند و به خدا سوگند یاد می‌کنند که: «گواهی ما، ازگواهی آن دو، به حق نزدیک‌تر است؛ و ما تجاوزی نکرده‌ایم؛ که اگر چنین کرده باشیم، از ستمکاران خواهیم بود.»)

۱.۱.۱ - عُثِرَ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: عثور بر هر چیز، اطلاع بر آن و یافتن آن است و آیه حکم آنجایی را بیان می‌کند که معلوم شود شهود خیانت کرده‌اند و در شهادت خود دروغ گفته‌اند و مراد از استحقاق اثم خیانت و ارتکاب گناه است.

۱.۲ - عُثِرَ (آیه ۲۱ سوره کهف)

(وَ کَذَلِکَ اَعْثَرْنا عَلَیْهِمْ لِیَعْلَموا اَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اَنَّ السّاعَةَ لا رَیْبَ فیها اِذْ یَتَنازَعونَ بَیْنَهُمْ اَمْرَهُمْ فَقالوا ابْنوا عَلَیْهِم بُنْیانًا رَّبُّهُمْ اَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذینَ غَلَبوا عَلَی اَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیْهِم مَّسْجِدًا) (و این‌چنین مردم را از حال آن‌ها آگاه کردیم، تا بدانند که وعده خداوند در مورد رستاخیز حق است و در قیام قیامت شکی نیست و به یاد آور هنگامی را که مردم میان خود درباره کار آن‌ها نزاع داشتند، گروهی می‌گفتند: «بنایی بر آنان بسازید تا از نظرها پنهان شوند که پروردگارشان از وضع آن‌ها آگاه‌تر است.» ولی کسانی که از راز آن‌ها آگاهی یافتند و آن را دلیلی بر رستاخیز دیدند گفتند: «ما عبادتگاهی در کنار مدفن آن‌ها می‌سازیم تا خاطره آنان فراموش نشود).»)

۱.۱.۱ - عُثِرَ در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: در مفردات‌ گفته: ماده عثر به معنای سقوط است. وقتی می‌گویند فلان عثر معنایش این است که فلانی افتاد، ولی مجازا در مورد کسی هم که به مطلبی اطلاع پیدا می‌کند بدون اینکه در پی آن باشد استعمال می‌کنند و می‌گویند: عثرت علی کذا یعنی به فلان مطلب اطلاع یافتم. در قرآن کریم یک جا فرموده: (فَاِنْ عُثِرَ عَلی‌ اَنَّهُما اسْتَحَقّا اِثْماً) و یک جا فرموده: (وَ کَذلِکَ اَعْثَرْنا عَلَیْهِمْ) یعنی این چنین ایشان را بر جای آنان واقف نمودیم بدون اینکه خودشان در جستجوی آنان باشند و تشبیهی که در جمله‌ (وَ کَذلِکَ اَعْثَرْنا عَلَیْهِمْ) است مانند تشبیهی است که در جمله‌ (کَذلِکَ بَعَثْناهُمْ) قرار دارد و معنایش این است: همان‌طور که قرن‌ها به خوابشان کردیم و سپس بیدارشان نمودیم همین طور چنین و چنان کردیم و به همین منوال جمله اولی معنا می‌شود و مفعول‌ (اَعْثَرْنا) در آن جمله کلمه اناس است که سیاق بر آن دلالت دارد و ذیل آیه هم که می‌فرماید: (لِیَعْلَموا اَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ) شاهد بر این دلالت است.

۱. مائده/سوره۵، آیه۱۰۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۴۶.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۳۹۶.    
۴. کهف/سوره۱۸، آیه۲۱.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۵، ص۱۱۷.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۲، ص۳۸۱.    
۷. مائده/سوره۵، آیه۱۰۷.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۲۵.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۶، ص۲۸۷-۲۸۸.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۶، ص۱۹۷.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۲۱۸.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۴۰۰.    
۱۳. کهف/سوره۱۸، آیه۲۱.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۹۶.    
۱۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۴۶.    
۱۶. مائده/سوره۵، آیه۱۰۷.    
۱۷. کهف/سوره۱۸، آیه۲۱.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۶۶-۳۶۷.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۶۳.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۳۵-۳۶.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۰۹.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «عُثِرَ»، ج۳، ص۹۹-۱۰۰.    






جعبه ابزار