عَذاب (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَذاب (به فتح عین و ذال) از
واژگان قرآن کریم به معنای عقوبت و شکنجه است. به گفته برخی از لغتشناسان اصل عذاب از
عذب گرفته شده اما به نظر میآید اصل آن به معنی منع است و عذاب را از آن جهت عذاب گویند که از راحتی و آسایش منع میکند و آنرا از بین میبرد؛ بنابراین عذاب مصدر به معنی فاعل است یعنی آنچه مشقّت دارد و مانع آسایش است. عاذب و عذوب به کسی گفته میشود که از
اکل و
شرب امتناع کند.
عَذاب به معنای عقوبت و شکنجه است.
شیخ طبرسی آنرا استمرار الم،
زمخشری کلّ الم فادح،
راغب اصفهانی ایجاع شدید،
جوهری عقوبت،
اقرب الموارد هر آنچه بر
انسان دشوار است و او را از مرادش منع میکند معنا کردهاند.
راغب اصفهانی در اصل آن چند قول نقل کرده از جمله گفتهاند: اصل آن از عذب است، عذّبته یعنی گوارائی زندگی را از او بردم مثل مرّضته و قذّرته که به معنی مرضش را و قذارتش را از بین بردم است. به قول بعضی اهل لغت تعذیب به معنی ضرب است و به قولی آن از «ماء عذب» آب آلوده و کدر است، عَذَّبْتُهُ یعنی عیش او را کدر و آلوده کردم...
به نظر میآید اصل آن به معنی منع است و عذاب را از آن جهت عذاب گویند که از راحتی و آسایش منع میکند و آنرا از بین میبرد. در
الصحاح و
قاموس المحیط و اقرب الموارد
منع را از جمله معانی عذب شمرده است. در
النهایه گفته: در حدیثی از
علی (علیهالسّلام) وارد شده که در موقع مشایعت عدهای از لشکریان خویش فرمود:
«اَعْذِبُوا عَنْ ذِکْرِ النِّسَاءِ اَنْفُسَکُمْ فَاِنَّ ذَلِکُمْ یَکْسِرُکُمْ عَنْ الْغَزْوِ.» یعنی «خود را از یادآوری زنان منع کنید چون آن شما را از
جهاد باز میدارد.» این کلمه در
نهج البلاغه هفتمین کلمه از کلمات نهگانه غریب آن حضرت که بعد از
حکمت ۲۶۰ ذکر شدهاند بصورت ذیل نقل شده که به لشکریانش فرمود:
«اَعْذِبُوا عَنِ النِّسَاءِ مَا اسْتَطَعْتُمْ.»عاذب و عذوب کسی را گویند که از اکل و شرب امتناع کند.
علی هذا عذاب مصدر به معنی فاعل است یعنی: آنچه مشقّت دارد و مانع آسایش است، چنانکه از اقرب الموارد نقل شد.
(وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ) (...و عذاب بزرگى در انتظار آنهاست.)
افعال عذاب در
قرآن همه از
باب تفعیل آمده است و در عذاب دنیوی و اخروی هر دو بکار رفته مثل
(وَ لْیَشْهَدْ عَذابَهُما طائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ) (...و بايد گروهى از مؤمنان مجازاتشان را مشاهده كنند.)
که درباره حدّ زناکاران است ایضا
(وَ اَنْزَلَ جُنُوداً لَمْ تَرَوْها وَ عَذَّبَ الَّذِینَ کَفَرُوا) (...و لشكرهايى فرستاد كه شما آنها را نمىديديد؛ و
کافران را مجازات كرد...)
استعمال آن در عذاب آخرت احتیاج به ذکر شاهد ندارد.
عذاب در قرآن با الفاظ عظیم، مهین، الیم، مقیم، حریق، شدید و غیره توصیف شده است مثل:
(لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ.) (...و براى آنها مجازات بزرگى است!)
(...وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ مُهِینٌ.) (... براى كافران مجازاتى خواركننده است.)
(... وَ لِلْکافِرِینَ عَذابٌ اَلِیمٌ.) (...و براى كافران، عذاب دردناكى است!)
(... وَ لَهُمْ عَذابٌ مُقِیمٌ.) (...و براى آنها مجازاتى پايدار است.)
(وَ ذُوقُوا عَذابَ الْحَرِیقِ.) (...بچشيد عذاب سوزان را!)
(وَ عَذابٌ شَدِیدٌ.) (...و عذاب شديد خواهند شد.)
(وَ ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولًا) (...و ما هرگز قومى را مجازات نخواهيم كرد، مگر آنكه پيامبرى مبعوث كنيم...)
(وَ ما کانَ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری حَتَّی یَبْعَثَ فِی اُمِّها رَسُولًا یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِنا وَ ما کُنَّا مُهْلِکِی الْقُری اِلَّا وَ اَهْلُها ظالِمُونَ) (و پروردگار تو هرگز اهل شهرها و آبادیها را هلاک نمىكرد تا اينكه در كانون آنها پيامبرى مبعوث كند كه آيات ما را بر آنان بخواند؛ و ما هرگز آبادیها و شهرها را نابود نكرديم مگر آنكه اهلش ستمكار بودند.)
گرچه هر دو آیه درباره تعذیب منکرین رسالت در این دنیا است ولی روشن میشود که عذاب آخرت نیز پس از
تبلیغ و اتمام حجت است. مشروح این مطلب در «ضعف» ذیل بحث مستضعفین دیده شود.
محقق طوسی (رحمةاللّه) در
تجرید الاعتقاد درباره عدم عذاب اطفال کفّار فرموده: تعذیب غیر مکلّف قبیح است.
علامه حلی در
شرح تجرید،
حشویّه را که قائل به عذاب اطفال مشرکیناند و نیز
اشاعره را که آنرا جایز میدانند ردّ میکند. و درباره قول
حضرت نوح (علیهالسّلام) که گفته:
(وَ لا یَلِدُوا اِلَّا فاجِراً کَفَّاراً) (...و جز نسلى فاجر و كافر به دنيا نمىآورند.)
گفتهاند مجاز و به اعتبار ما یؤل است، یعنی بعد از بزرگ شدن فاجر و کافر میشوند نه اینکه حکم
کفر و فجور از طفولیت بر آنها بار است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عذاب»، ج۴، ص۳۱۰-۳۰۹.