عناد (منطق)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عناد، یکی از
اصطلاحات بهکار رفته در
علم منطق بوده و بهمعنای تنافی و
مباینت بین مقدم و
تالی در
قضیه شرطیه منفصله است.
انفصال به معنی
تنافی، عناد و
مباینت بین مقدم و تالی، و اتصال به معنی پیوند، ملازمه و وابستگی
بین آن دو در قضایای شرطی است. در
اساس الاقتباس چنین آمده است:
" اگر مصاحبت اعتبار کنند و حکم کنند به ثبوت یا نفیاش چه وضع قضیه اول مستتبع یا مستصحب وضع قضیه دوم باشد یا نباشد آن را شرطی متصله خوانند و اگر معاندت و
مباینت اعتبار کنند و حکم کنند به ثبوت یا نفیاش چه وضع قضیه اول و دوم با هم متعاند باشند یا نباشند، آن را شرطی منفصله خوانند… و اگر خواهیم که در شرطیات اعتبار مواد کنیم گوییم: هر دو قضیه که با هم نسبت دهیم، یا متابعت یکی دیگری را واجب بُوَد یا ممتنع یا ممکن. اول را لزوم خوانند، و دوم را اگر مقیّد بُوَد به امتناع ارتفاع هر دو، عناد خوانند، و الّا هم لزوم بُوَد اما لزوم اوّل به ایجاب بود، و لزوم دوم به سبل، و سیّوم یا خالی نبُوَد از آن که متابعت، دائمالوجود بُوَد یا دائمالعدم، یا گاه موجود و گاه معدوم…".
انفصال و عناد، در اصل
بین دو امر متناقض محقَّق میگردد، زیرا هر یک از دو نقیض، بالذات مانع از تحقق دیگری میشود. هر گاه دو چیز، مساوی با دو طرف نقیض باشند
بین آنها نیز، به واسطه عارضِ لازم آنها، یعنی دو امر متناقض، عناد حاصل شده و هر یک مانع تحقق دیگری میشود، لیکن عناد آنها عَرَضی است نه ذاتی. عناد در
قضایای منفصله اعم از
تضاد اصطلاحی است؛ زیرا بازگشت عناد به تناقض است، و تضاد تنها
بین کیفیات وجودی یافت میشود ولی عناد
بین مفاهیم جوهری و عَرَضی هر دو پیدا میشود، و بازگشت تضاد نیز به
تناقض است.
در تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است:
• خوانساری، محمد، منطق صوری.
• ابنسینا، حسین بن عبدالله، الشفا (منطق).
• شهابالدین سهروردی، یحیی بن حبش، منطق التلویحات.
•
خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. •
مشکوةالدینی، عبدالمحسن، منطق نوین مشتمل بر اللمعات المشرقیه فی الفنون المنطقیه.
پایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «عناد»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۸.