عمر بن مظفر بن ابی الفوارس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
«ابن وردی، ابوحفص، زین الدین، عمر بن مظفر بن ابی الفوارس» (۶۹۱- ۷۴۹ ق/ ۱۲۹۲- ۱۳۴۸ م)،
فقیه ،
شاعر ،
ادیب و
مورخ صوفی بود.
عمر بن مظفر بن ابی الفوارس در معرة النعمان به
دنیا آمد و نسبش به
ابوبکر ،
خلیفه اول میرسد. دوران
جوانی را در تنگ دستی و پریشانی گذراند؛ بااین حال، از تحصیل
علم بازنماند و نزد عبس بن عیسی بن سرجاوی و سپس در خدمت شرف الدین بارزی در حماه به کسب دانش پرداخت.وی چنان که خود تصریح میکند، در ۷۱۵ ق، در
دمشق نزد
ابن تیمیه بوده و در حضور او مباحثاتی در
فقه و
تفسیر و
نحو داشته که موجب شگفتی وی شده است. گرچه لحن ابن وردی، گویای کوتاه بودن مدت شاگردی او نزد ابن تیمیه است، اما وی تاثیری عمیق بر افکار ابن وردی باقی گذاشت.از دیگر استادان او باید به برهان الدین فزاری و ابن خطیب جبرین اشاره کرد. گرایشهای صوفیانه برخی استادان او، از جمله شرف الدین بارزی و عبس سرجاوی، بی گمان یکی از زمینههای پیدا شدن اندیشه
تصوف در ابن وردی بوده است. بااین همه، بعید نیست که لااقل نیمه اول
زندگی ابن وردی، با خوش گذرانی و لذت جویی همراه بوده باشد.اشعاری که وی در وصف
خمر ، مطایبه و غزل مذکر سروده، شاید دلیلی بر این مدعا باشد.
ابن وردی از آغاز جوانی، نبوغ و
استعداد خود را در
مسائل فقهی و ادبی به ثبوت رسانید و داستان آن سندی که در حضور ابن صصری قاضی و دیگر بزرگان شام، به شعر تنظیم کرد، مایه
شهرت و آوازه بلند وی شد و در پی آن، به قضای
شام برگزیده شد. از آن پس، در شهرهای
حلب ،
دمشق ، منبج و شیزر به کار
قضا پرداخت. مدتی نیز نیابت ابن نقیب، قاضی حلب را بر عهده داشت و گرچه، به گفته ابن قاضی شهبه، به سبب
خوابی که دیده بود، از نیابت ابن نقیب کناره گرفت و
سوگند خورد که دیگر به قضا روی نیاورد، اما او را تا واپسین سالهای
عمر در مناصب مختلف قضا میبینیم.
تالیفات گوناگون ابن وردی و نیز مجالس درس و شهرت وی به
افتا ، او را به عنوان فقیهی بلندپایه، پرآوازه ساخت. ابن قاضی شهبه، از او با عنوان
فقیه حلب یاد میکند و پیداست که ابن وردی، این
شهر را به عنوان اقامتگاه برگزیده بوده است. صفدی که حداقل از ۷۴۰ ق، با ابن وردی مکاتبه داشت، در شعبان همین سال به کسب اجازه از ابن وردی نایل شد.انزواطلبی ابن وردی ظاهرا اسباب تنگ دستی او را نیز فراهم میکرد و او در شعرش دانش را قسمت خود و مال و ثروت را قسمت جاهلان دانسته است؛ به هرتقدیر، تمایز دوگانه دنیاگرایی و دنیاگریزی که بین دو مرحله از شعر او به
چشم میخورد، نمودار دو مرحله از سیر تحول فکری او در دوران جوانی است.
از جمله کسانی که بر اندیشه صوفیانه ابن وردی تاثیر داشتهاند، به ویژه،
عبس سرجاوی و ابن تیمیه، قابل ذکرند. وی نسبت به ابن تیمیه ارادتی خاص داشت و احتمالا تحت تاثیر همو بود که به خصومت با
ابن عربی برخاست و چنان که خود تصریح کرده است، در ۷۴۴ ق، یک بار در مدرسه عصرونی حلب، پس از درس و به نشانه تحریم اندیشههای ابن عربی،
فصوص او را پاره کرده، به
آب شست. وی فتوایی نیز در مخالفت با آیین فتوت خلیفه الناصر لدین الله دارد.
شعر ابن وردی مورد ستایش بسیار قرار گرفته؛ چنان که سبکی، آن را شیرین تر از شکر و گران بهاتر از گوهر دانسته است.
ابن شاکر ،
ابن فضل الله عمری و
صفدی نیز نظری همانند دارند. بااین همه، صفدی، معتقد است که ابن وردی، بسیاری از معانی شعر او را اخذ کرده است و رساله «الکلام علی مائة غلام» ابن وردی، جز تقلیدی از منظومه «الحسن الصریح فی مائة ملیح»، اثر خود وی نیست و او در قطعه شعری، این نکته را به ابن وردی گوشزد کرده، اما وی با ابیاتی به این مضمون که: «
درهم خود را از
دینار دیگران بیشتر دوست میدارد»، تلویحا به رد ادعای صفدی پرداخته است. ابن حجر نیز ادعای صفدی را بی دلیل و غیر موجه دانسته و عکس آن را صحیح تر شمرده است. اشعار متعددی نیز بین صفدی و ابن وردی مبادله شد که در اثری با نام «الحان السواجع» انعکاس یافته است.منتقدان معاصر، شعر ابن وردی را متوسط و مشحون از صنایع بدیعی و به ویژه
ایهام و
جناس و بر روی هم،
متکلف و مصنوع میدانند. نثر وی نیز به ویژه در مقامه نویسی، مانند
نثر رایج در آن
زمان ،
مسجع و پرتکلف است. علاوه بر این، وی ناظمی زبردست و کم نظیر بود و کتابهایی که در علم
فقه به نظم درآورده و گاه، سخت مورد توجه دانشمندان بوده، بر این امر دلالت دارند.بیشتر
شهرت ابن وردی، مربوط به کتاب تاریخی او موسوم به «
تتمة المختصر» است که در آن، «
مختصر »
ابوالفداء را تلخیص و تذییل کرده است.
ابن وردی، در معره مدرسهای ساخت و گویا در ماههای پایانی
عمر ، در آن اقامت گزید. در ۷۴۹ ق، ابن فضل الله عمری در همین مدرسه، او را ملاقات کرده است. کتاب «تتمه» ابن وردی، با گزارش
مرگ ابن فضل الله بر اثر
طاعون ، به پایان رسیده است، اما خود او نیز اندک زمانی پس از ابن فضل الله، گرفتار طاعون شد و درگذشت و صفدی در قطعهای وی را رثا گفت.
۱. الفیة فی تعبیر المنامات یا الالفیة الوردیة فی تعبیر الرؤیا؛
۲. البهجة الوردیة یا بهجة الحاوی؛
۳. تتمة المختصر فی اخبار البشر؛
۴. التحفة الوردیة فی مشکلات الاعراب یا النفحة الوردیة؛
۵. دیوان (که علاوه بر اشعار، رسائل، مقامات و خطبههای او را نیز در بر دارد)؛
۶. لامیة یا نصیحة (وصیة) الاخوان و مرشدة الخلان؛
۷. منافع النبات و الثمار و البقول و الفواکه و الخضراوات و الریاحین.
۱. الملقبات الوردیة یا الوسائل المهذبة فی المسائل الملقبة؛
۲. منظومة فی الشهود السوء و التحرز منهم.
۱.
تحریر الخصاصة فی
تیسیر الخلاصة؛
۲. شرح تذکرة الغریب.
۱. بکاء الافکار (ابکار الافکار) که شامل مقامهها، خطبهها، رسالهها و اجازات مؤلف است؛
۲. بحور الشعر؛
۳. الکلام علی مائة غلام؛
۴. الکواکب الساریة فی مائة جاریة.
۱. الشهاب الثاقب؛
۲. قلادة الدر المنثور فی ذکر (یوم) البعث و النشور؛
۳. المقدمة (الالفیة) الوردیة؛
۴. المنح؛
۵.
منطق الطیر .
در میان فهرستی که ابن وردی از آثار خود به دست میدهد، نام ۴ اثر نحوی به
چشم میخورد که به دست ما نرسیده است؛ این آثار، عبارتند از:
۱. شرح
الفیه ابن مالک ؛
۲. شرح الفیه ابن معطی با نام ضوء الدرر؛
۳. اختصار منظومهای به نام ملحة الاعراب از
حریری؛
۴. قصیدهای به نام اللباب فی علم الاعراب.
نرم افزار جامع طب، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.