• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علی بن جهم (رویدادهای‌تاریخ‌اسلام‌ترمانینی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



علی بن جهم سامی، از شعرای قرن سوم قبیله قریش، معاصر و دوست ابوتمّام و از همنشینان متوکل بود.



علی بن جهم بن بدر، نسبش به لؤی بن غالب می‌رسید که از قبیله قریش بود. او شاعری فصیح و بی‌تکلف بود که اشعاری ظریف می‌سرود. وی معاصر و دوست ابوتمّام شاعر بود. همچنین از خاصان و همنشینان متوکل محسوب می‌شد؛ به دلیل سعایت زیاد از ندیمان متوکل مورد خشم او قرار گرفت. متوکل او را به خراسان تبعید کرد وی مدتی در آن‌جا اقامت گزید و سپس به شام فرستاده شد و به حلب انتقال یافت و از آن‌جا به قصد جنگ با رومیان همراه کاروانی خارج شد. این قافله مورد تعرض اعراب «بنی کلب» قرار گرفت. همه اهل کاروان، قافله را ترک کرده، فرار کردند؛ ولی علی با استواری به جنگ با آنها پرداخت و در محلی نزدیک حلب به نام «خساف» به قتل رسید و همان‌جا مدفون شد.


او کتاب‌های فلسفی می‌خواند و در موضوعات علم کلام به مناظره می‌پرداخت و معتزله و زنادقه را مورد تهاجم قرار می‌داد؛ ولی علاقه به ادبیات و شعر در او بیشتر بود. او تنها خلفا را می‌ستود و از مشهورترین قصاید او قصیده‌ای است که در آن، متوکل را با این مطلع مدیحه گفته است:
«چشمان آهو وش میان «رصافه» و پل «دجله» محبت و عشق مرا از آن‌جا که می‌دانم و نمی‌دانم به خود جلب می‌کند».
او را در حکمت اشعاری است که از جمله آنهاست:
«چه بسا بیماری که از مرگ رهایی یافت؛ در حالی که طبیب و عیادت کنندگان او به هلاکت رسیدند.»
در آراستگی و حسن معاشرت چنین می‌سراید:
«پایان صبر و شکیبایی نیکو، زیباست و برترین خصیصه مردان بخشندگی است.
این ننگ نیست که آدمی، نعمتی را از دست بدهد. ننگ آن است که آدمی ظاهر آراسته را وانهد.»
وی در غزل از معانی ابتکاری سود جست از جمله:
«پربرکت باد آن شب‌ها را که ما را به هم پیوند می‌داد و قلبی را به قلب دردمندی نزدیک می‌ساخت.
شب را چنان در کنار یک دیگر بودیم که اگر شیشه‌ای از شراب در میان ما ریخته می‌شد به زمین نمی‌رسید.»
[۱۲] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۴، ص۲۹.
[۱۳] بروکلمان، کارل، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ج۳، ص۴۳.
[۱۴] زیدان، جرجی، تاریخ آداب اللغة العربیة، ج۲، ص۸۹.
[۱۵] فرّوخ، عمر، تاریخ الادب العربی، ج۲، ص۲۸۹.



۱. زرکلی، خیرالدین، الاعلام، ج۴، ص۲۶۹-۲۷۰.    
۲. ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۱۰، ص۳۸۳.    
۳. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۵۵.    
۴. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱۱، ص۸۶.    
۵. خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج۱۱، ص۳۶۷.    
۶. ابن المعتز، عبدالله بن معتز، طبقات الشعراء، ص۳۱۹.    
۷. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۰، ص۳۱۷.    
۸. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایه و النهایه، ج۱۱، ص۴.    
۹. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، عیون الاخبار، ج۱، ص۴۳۲.    
۱۰. نویری، محمد بن محمد، نهایة الارب، ج۵، ص۱۱۲.    
۱۱. نویری، محمد بن محمد، نهایة الارب، ج۳، ص۹۳.    
۱۲. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج۴، ص۲۹.
۱۳. بروکلمان، کارل، تاریخ الشعوب الاسلامیه، ج۳، ص۴۳.
۱۴. زیدان، جرجی، تاریخ آداب اللغة العربیة، ج۲، ص۸۹.
۱۵. فرّوخ، عمر، تاریخ الادب العربی، ج۲، ص۲۸۹.



عبدالسلام ترمانینی، رویدادهای تاریخ اسلام، ترجمه پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ج۱، ص۵۳۴.






جعبه ابزار