• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

علاقه ایرانیان به اهل بیت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ایرانیان از دیرباز مورد توجه ویژه پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله) و امامان شیعه (علیهم‌السّلام) بوده‌اند و در احادیث بسیاری، اسلام ایرانیان با اهمیت تلقی گردیده و از ملت ایران بعنوان وفادارترین ملتها به اسلام یاد شده است.



بسیاری از این احادیث از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبل از اینکه ایرانیان اسلام را پذیرفته باشند صادر شده است همان طور که پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پیش بینی نموده بود ملت ایران از همه ملتها حتی عرب که مرکز نزول وحی بود، از اسلام بیشتر بهره گرفت و هیچ ملتی به‌اندازه مردم ایران تاکنون از منبع روشنایی بخش وحی پرتو نگرفته است.
با همه مشکلاتی که در قرون اولیه اسلام در راه شناخت فرهنگ اصیل اسلامی بود تا آنجا که ایمان و دین و دانش به گفته پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) گویا به ستاره ثریا آویخته و دست یازیدن به آن بسیار دشوار می‌نمود ایرانیان به آن دست یافتند و در رشته‌های مختلف علوم که در رابطه با شناخت اسلام و تبیین ایدئولوژی اسلامی بکار گرفته می‌شود از اعراب سبقت گرفتند و بالاخره همان طور که قرآن کریم پیش بینی نموده بود در رابطه با گسترش ایدئولوژی اصیل اسلامی جایگزین ملتی شدند که وحی آنها نازل شده بود. و به گفته متفکر شهید علامه مطهری: «ایرانیان بیش از هر ملت دیگر نیروهای خود را در اختیار اسلام و اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) قرار دادند و بیش از هر ملت دیگر در این راه صمیمیت و اخلاص نشان دادند، در این دو جهت هیچ ملتی به پای ایرانیان نمی‌رسد.»
در این مقاله به پاره‌ای از ابراز ارادت و علاقه و خدمات ایرانیان نسبت به اسلام و ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) اشاره می‌کنیم:


سخن را با اولین مسلمانان ایرانی و بزرگترین صحابه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و دلسوزترین همراه حضرت علی (علیه‌السّلام) سلمان فارسی شروع می‌کنیم. سلمان نخستین ایرانی بود که به پیامبر اسلام و دین مقدس آن ایمان آورد و در این راه آن قدر ابراز محبت و ارادت نسبت به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نمود تا مدال افتخار «السلمان منا اهل البیت» را به خود اختصاص داد. و گوی سبقت را در محبت به پیامبر و اهل بیتش از همه اعراب ربود، به طوری که مورد حسادت و غبطه آنها قرار گرفت. سلمان فارسی شخصیتی است که بارها پیامبر بزرگوار اسلام (صلّی الله علیه و آله ) و امیر مومنان علی (علیه‌السّلام) و ائمه معصومین (علیهم‌السّلام) از او به بزرگی و عظمت یاد کرده‌اند.
روزی سلمان فارسی داخل مسجد شد و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) احترامش کرد، او را مقدم داشت و در بالای مجلس نشاند و از او با عظمت یاد کرد و وی را از خاصان مصطفی و آلش دانست و این کار مثل همیشه مورد اعتراض اعراب قرار گرفت. پیامبر بالای منبر رفت و در ضمن خطبه‌ای فرمودند: «...سلمان دریایی است که کم نمی‌شود و گنجی است که از بین نمی‌رود. سلمان از ما اهل بیت است که همواره حکمت و برهان از او می‌جوشد.»
حضرت علی (علیه‌السّلام) بارها یار و غمخوار روزهای مظلومیت خود سلمان را ستوده است و اینها همه بخاطر ارادت و محبت سلمان فارسی به اهل بیت (علیهم‌السّلام) بود چون همان طور که سلمان به پیامبر (صلّی الله علیه و آله) عشق می‌ورزید بعد از رحلت آن حضرت جزء چهار نفری بود که از شیعیان وفاداران علی (علیه‌السّلام) در کنار آن حضرت باقی ماند و علی (علیه‌السّلام) هم بارها و بارها از او تمجید نمودند. حضرت در مورد سلمان به ابوذر گفت: «ای ابوذر، سلمان از باب‌های الهی است، ‌ کسی که او را درست بشناسد و بپذیرد مؤمن است و کسی که او را انکار کند و فضایل او را نپذیرد کافر است و سلمان از ما اهل بیت است.»
منصور بزرج می‌گوید به امام صادق (علیه‌السّلام) عرض کردم: ‌ای آقای من! چه بسیار از شما یاد سلمان فارسی را می‌شنوم؟ فرمودند: نگو سلمان فارسی، بگو سلمان محمدی! آیا می‌دانی چرا از او یاد می‌کنم؟ عرض کردم نه. فرمود برای سه صفت:
۱: مقدم داشتن خواسته امیر مومنان (علیه‌السّلام) برخواسته خودش.
۲: دوست داشتن فقراء.
۳: دوست داشتن علم و علماء.
[۴] نوری، میرزا حسین، نفس الرحمان فی فضایل السلمان، مؤسسه آفاق، ص۱۳۳.



آری ایرانیان بعد از اسلام همواره به اهل بیت (علیهم‌السّلام) عشق می‌ورزیدند و شهرهای آنها از پایگاه‌های اولیه تجمع شیعیان و دوستداران اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بودند. شهرهای قم، ری، ‌طبرستان مامن ارادتمندان به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) بود و ایرانیان بارها و بارها به طور پنهانی به خدمت ائمه (علیهم‌السّلام) می‌رسیدند و ضمن پرداخت وجوهات شرعی ابراز محبت و ارادت می‌نمودند و در حوادث تلخ و دشوار پناهگاهی برای سادات و علویان بودند و در آینده نیز طبق روایات بیشتر یاران و همراهان انقلاب بزرگ حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه را ایرانیان تشکیل می‌دهند و با این کار ارادت و محبت خود به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) را به اوج و نهایت درجه می‌رسانند.
نقل شده که امام صادق (علیه‌السّلام) غلامی داشت که وظیفه اش نگه داشتن افسار مرکب آن حضرت بود. روزی که امام (علیه‌السّلام) در مسجد بود و غلام بیرون مسجد نشسته و افسار مرکب امام را در دست داشت با گروهی از مردم خراسان رو به رو شد، مردی از آن گروه به غلام گفت: «آیا حاضری من به جای تو باشم و مملوک امام قرار گیرم و در مقابل همه اموالم برای تو باشد؟ من مال بسیاری دارم. هر چه می‌خواهی برو برای خودت بردار. غلام گفت باید از مولایم بپرسم» خدمت امام آمد جریان را گفت و امام غلام را نصیحتی کرد و گفت تو آزادی ولی غلام گفت من خدمت تو می‌مانم و آخرت را بر دنیا مقدم می‌دارم.
در زمان خلافت علی (علیه‌السّلام) وقتی جنگ صفین اتفاق افتاد آن حضرت برای فرمانداران خود نامه فرستاد و آنهار را به کمک دعوت کرد. خواجه ربیع که از اصحاب امام بود با چهار هزار نفر از سپاه ری به سوی صفین حرکت کرد و امام با سپاه خود منتظر آنها بود، وقتی که آن لشکر رسید بی درنگ امام علی (علیه‌السّلام) فرمان حرکت به سوی جبهه صفین را صادر کرد،
[۶] علیاری تبریزی، علی بن عبدالله، بهجه الامال، ‌ ج۴، ص۱۳۷.
این قطعه تاریخی بیانگر محبت ایرانیان به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) مخصوصاً علی (علیه‌السّلام) می‌باشد.


به طور قطع می‌توان گفت شهر قم اولین مرکز تشیع در ایران بوده است و بطور کلی قم از همان آغاز اسلام مورد توجه ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) بوده و در مورد این شهر و فضایل آن از زبان علی (علیه‌السّلام) روایاتی وارد شده است و این شهر به عنوان حرم و پناهگاه اهل بیت (علیهم‌السّلام) شمرده شده است. قم تنها شهری بوده است که در آن اثری از نام ابوبکر، عمر و عثمان دیده نمی‌شد و این امر و نظائر آن باعث شد که مردم آن مورد اتهام قرار گیرند، قتل عام و شکنجه شوند و هر نوع صدمه‌ای به آنان وارد آید. ولی با وجود این سختی‌ها و فشارها چون کوه در راه ایمان و عقیده خود استوار ماندند و تمامی این بلایا را به جان خریدند و از حمایت اهل بیت (علیهم‌السّلام) دست برنداشتند.
[۸] قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ص۱۶۶.
[۱۰] یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۴۴.

بطور کلی هر علوی و شیعی مذهبی که از دست حکام جبار عباسی می‌گریخت امیدش ایران و شهر قم بود و بدانجا پناه می‌برد و سخت مورد حمایت مردم قرار می‌گرفت. در زبان ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) بر شهر قم، آشیانه آل محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و ماوای فاطمیون و جایگاه شیعیانشان اطلاق شده است و در روایتی اهل قم انصار و یاوران اهل بیت (علیهم‌السّلام) خوانده شده‌اند، شهری با این صفات، ‌ طبیعی است که به یکی از پناهگاه‌های عمده علویان تبدیل شود.
[۱۱] قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، تهران، توس، ج۱، ص۸۲.
خاک قم با قبول پیکر پاک و مطهر حضرت معصومه (سلام‌الله‌علیها) فرزند بلافصل امام موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) در قله رفیع ارادتمندان به اهل‌بیت ایستاد و امروزه هم به برکت وجود آن حضرت شهر قم عملاً به پناهگاه شیعیان خالص و مرکز طلاب و علما و مراجع تقلید تبدیل شده است.


کلیه منابع روایی شیعه و سنی، پیرامون حضرت مهدی (علیه‌السّلام) اتفاق نظر دارند که آن بزرگوار بعد از نهضتی مقدماتی که برایش بوجود می‌آید، ظهور می‌کند...و یاران درفش‌های سیاه، ایرانی‌اند که زمینه ساز حکومت آن حضرت و آماده کننده مقدمات فرمانروایی وی می‌باشند، ‌در این روایات، اتفاق است که دو شخصیت وعده داده شده، سید خراسانی و یا‌ هاشمی‌ خراسانی و یاور او شعیب بن صالح هر دو ایرانی هستند. از جمله روایات ظهور بپا خاستن مردی از قم و یاران وی می‌باشد.از امام کاظم (علیه‌السّلام) روایت شده است که فرمود: «مردی از قم، مردم را به سوی خدا دعوت می‌کند، افرادی گرد او جمع می‌شوند که قلب‌هایشان همچون پاره‌های آهن ستبر است که بادهای تند حوادث آنان را نمی‌لغزاند، از جنگ خسته نشده و نمی‌ترسند.»
برخی روایات، تصریح دارد به اینکه فلسفه نامگذاری شهر مقدس قم مناسب با نام حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه که قائم بحق است می‌باشد. عفان بصری از امام صادق (علیه‌السّلام) روایت کرده: «آیا می‌دانی از چه رو این شهر را قم می‌نامند؟ عرض کردم خدا و رسولش آگاه‌ترند فرمود: همانا نامگذاری شده برای اینکه اهل قم، اطراف قائم (علیه‌السّلام) گرد آمده و با وی قیام می‌نمایند و در کنار او ثابت قدم مانده و او را یاری می‌کنند.»
روایت پرچم‌های سیاه خراسان را که قبلاً یادآوری شد عده‌ای از علمای اهل سنت مانند ترمذی و احمد بن حنبل و...نقل کرده‌اند که عین عبارت حدیث این است «درفش‌هایی سیاه از خراسان خروج می‌کند که هیچ چیز قادر به برگرداندن آنها نیست تا اینکه در ایلیاء به اهتزاز در آیند.»
در مورد طالقان هم روایاتی هست که در آنان از اهالی این منطقه به عنوان یاران آخر الزمان یاد شده است.


۱. مطهری، مرتضی، خدمات متقابل، انتشارات صدرا، صفحه ۳۷۳.    
۲. ابن هشام، محمد بن اسحاق، السیره النبویة، ج۲، ص۲۲۴.    
۳. عاملی، جعفر مرتضی، سلمان فارسی، ‌ترجمه حسنین، انتشارات اسلامی، ص۸۵    
۴. نوری، میرزا حسین، نفس الرحمان فی فضایل السلمان، مؤسسه آفاق، ص۱۳۳.
۵. علامه مجلسی، ‌ محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، ج۵۰، ص۸۷-۸۸.    
۶. علیاری تبریزی، علی بن عبدالله، بهجه الامال، ‌ ج۴، ص۱۳۷.
۷. ابن فقیه، احمد بن محمد، مختصر البلدان، ص۵۳۱.    
۸. قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، ص۱۶۶.
۹. یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۴، ص۱۷۵.    
۱۰. یعقوبی، احمد بن اسحاق، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۱۴۴.
۱۱. قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم، تهران، توس، ج۱، ص۸۲.
۱۲. بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، بحار، ج۶۰، ص۲۱۶.    
۱۳. بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، بحار، ج۶۰، ص۲۱۶.    
۱۴. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۴، ‌ ص۵۳۱.    
۱۵. المتقی الهندی، علاءالدین، کنز العمال، ج۱۴، ص۵۹۱    




سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «علاقه ایرانیان به اهل بیت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۶/۶.    






جعبه ابزار