• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عفار (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




عفار:
«عفار» درخت مخصوصى است كه در بيابان‌هاى حجاز مى‌روييده و براى آتش زدن از آن استفاده مى‌كردند. «عفار» (بر وزن تبار) نوعى چوب «آتش زنه» بود كه آن را روى نوعى چوب ديگر به نام‌ «مرخ» مى‌زدند، و مانند سنگ آتشزنه جرقه از آن توليد مى‌شد، در واقع به جاى كبريت امروز از آن استفاده مى‌كردند.



(الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ) (همان كسى كه براى شما از درخت سبز، آتش آفريد و شما به وسيله آن، آتش مى‌افروزيد.»)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه توقدون مضارع ايقاد است كه به معناى شعله‌ور ساختن آتش است. و اين آيه شريفه در اين صدد است كه استبعاد از زنده كردن استخوان مرده را برطرف كند. استبعاد از اين‌كه چگونه ممكن‌ است چيزى كه مرده است زنده شود با اينكه مرگ و زندگى متنافيند؟ جواب مى‌دهد: هيچ استبعادى در اين نيست، براى اين‌كه آب و آتش هم با هم متنافيند، مع ذلک خدا از درخت تر و سبز آتش براى شما قرار داده و شما همان آتش را شعله‌ور مى‌كنيد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن-دار القلم، ص۵۷۳.    
۲. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۴۰۸.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۴۸۷.    
۴. یس/سوره۳۶، آیه۸۰.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۴۴۵.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۱۶۶.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۱۱۲.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۴۴۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۶۷۹.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه‌، بر گرفته از مقاله «عفار»، ص۳۸۵.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره یس | لغات قرآن




جعبه ابزار